رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ بهمن ۱۳۸۸

«کاروان»؛ ستون های میرزا در فولکس کرانت

سپهر یوسفی

«کاروان» مجموعه‌ای از نوشته‌های کوتاه قادر عبدالله، نویسنده ایرانی مقیم هلند، در یکی از معتبرترین روزنامه‌های هلندی به نام فولکس کرانت (de Volkskrant) است.

قادر عبدالله نام مستعار حسین قائم مقام فراهانی است که ستون‌های هفتگی خود را زیر عنوان «میرزا»، به معنی منشی یا وقایع‌نگار، می نویسد. مقاله‌های کتاب در واقع واکنش‌های فوری نویسنده نسبت به اوضاع اجتماعی-سیاسی جامعه هلند و رویدادهای جهانی است که با نگرشی نقادانه و نثری ادبی نگاشته شده‌اند.


روی جلد کتاب «کاروان» مجموعه مقاله‌های قادر عبدالله در فولکس‌کرانت

به یقین می‌توان گفت که در طول تاریخ روزنامه‌نگاری هلند، هیچ نویسنده‌ای به اندازهء قادر عبدالله در شناساندن ادبیات پارسی به خوانندگان هلندی پی‌گیر و کوشا نبوده است. به گفتهء ایرانشناس برجسته هلندی، هانس د براون: «ویژگی آثار عبدالله اشاره های پی‌درپی وی به ادبیات کلاسیک پارسی است». خودش در مصاحبه‌ای می گوید: «می خواهم رودخانهء سروده‌های کلاسیک پارسی را به دریای ادبیات هلندی روانه سازم». در نوشته هایش در هر فرصتی گریزی می‌زد به به گنجینه اشعار و حکایات ادبیان پارسی زبان. بر این باورست که شاعران ایرانی مانند فردوسی، خیام، سعدی و حافظ از عجایب روزگارند و از این که در غرب شناخت کمی نسبت به آنان وجود دارد، بسیار متاسف است. ناگفته نماند که اشارتی هم به ادبیات معاصر پارسی دارد، از اشعار شاملو ترجمه می‌کند یا از آثار شهرنوش پارسی‌پور نقل‌قول می‌کند. در مقالاتی دیگر درباره محاکمه و شکنجه گنجی، «ناتوانی و بی جرأتی» خاتمی، جنبش پیشروی زنان و دانشجویان در ایران کنونی می‌نویسد.

عشق و مهر قادرعبدالله به ایران در لابه‌لای بیشتر نوشته هایش آشکارست. در سرزمین هموار و همیشه ابری هلند، در حسرت کوه‌های استوار و خورشید تابان کهن دیار خود احساس دلتنگی می‌کند. به نزدیکانش گفته پس از مرگ، او را در ایران به خاک بسپارند. مفهوم خانه، میهن و حس تعلق به آن در نوشته‌هایش نشانهء پیوند ناگسستنی او با سرزمین مادری و فرهنگ بومی است، همان فرهنگی که الهام‌بخش و پشتوانه آثار ادبی اوست. نقطه قوت قادرعبدالله در این است که صادقانه جنبه‌های سنگواره و واپس ماندهء همین فرهنگ را به نقد می کشد. پایبندی به بکارت دختران در جوامع اسلامی را «سنتی زنگ زده» قلمداد می‌کند. می‌نویسد فرهنگی که امروزه خود را نمایندهء دین اسلام می‌داند، فرهنگی «عقب مانده» است. سپس می‌افزاید اسلام دستاوردهای باشکوهی به ارمغان آورده، ولی نیروی اسلام قرن‌هاست که به پایان رسیده است. از این که سازمان‌های اسلامی در اروپا به جای گفتگو و تبادل اندیشه با منتقدان فرهنگ اسلامی، ترجیح می‌دهند به مراکز مبارزه با تبعیض نژادی رجوع کنند، خرده می‌گیرد.

اعتقاد به ضرورت انتقال دوسویهء دستاوردهای فرهنگی و بده‌بستان ادبی، قادر عبدالله را به دفاع از پدیدهء مهاجرت و جامعه مهاجرپذیر برانگیخته است. حضور مهاجران را برای جوامع بشری چیز سالمی می داند، چراکه کلیشه‌ها و شیوه نگرش سنتی را می‌شکند. به علاوه، خود مهاجر ترغیب می‌شود از همهء توان و قابلیت‌هایش بهره گیرد و استعدادهای نهفته خود را کشف کند. آنقدر به توانمندی و خلاقیت جامعه تکثرگرا و فرهنگ چندصدایی ایمان دارد که یکپارچگی و ادغام کامل با جامعه جدید را نه به نفع مهاجر و نه به صلاح جامعه مهاجرپذیرمی داند.

قادر عبدالله واقف است که شهرتش نه به جهت تحلیل‌های سیاسی‌اش، بلکه بیشتر به دلیل نثر ادبی و رنگ و بوی شرقی در نگرش و طرز بیان اوست. به این جهت ستون‌های خود را به منازعات سیاسی محض محدود نمی کند، بلکه در اندیشهء آفرینش ادبیات است. در واقع انگیزه مبارزه با نابرابری‌های اجتماعی، فقر، نژادپرستی و اختناق، او را درگیر رویدادهای سیاسی-اجتماعی روز کرده است. حتی از نویسندگان هلندی ای که تنها به جنبه هنری-ادبی آثار خود می‌اندیشند و نسبت به معضلات سیاسی-اجتماعی جهان بی اعتناء هستند، شکایت می‌کند.

قادر عبدالله نویسندهء فرصت طلبی نیست که برای جلب خوانندگان بیشتر همسو و همگن با گرایش های سیاسی عامه یا احزاب حاکم حرکت کند. اگرچه از محبوبیت آمریکا نزد بسیاری از مردم و سیاستمداران هلند آگاه است، ولی هیچ مصلحتی او را از حمله به سیاست های واشنگتن برحذر نمی‌دارد. بوش را بی‌پرده به دروغگویی و تلاش در کاشتن تخم تروریسم محکوم می‌کند. می‌نویسد که جنگ با تروریسم به سرکردگی بوش، بن لادن‌های جدیدی به بار می آورد. آمریکا را آنقدر متکبر می داند که آرزو می‌کند آمریکا هرگز نتواند بن‌لادن را دستگیر کند. به قلم خود قسم می خورد که حادثه یازده سپتامبر هیچ پیوندی با دین اسلام ندارد. به نظر او ریشه عمیق این عملیات تروریستی را باید در نارضایتی شدید از سیاست آمریکا جستجو کرد. هرچند اعتمادی به بوش ندارد، ولی از واشنگتن تقاضا می‌کند ماشین جنگی خود را به کار نگیرد. توصیه می کند که آمریکا نیرویش را صرف حل منصفانه مشکل فلسطین بکند.

گفتنی است که جنبه ادبی ستون‌های عبدالله بر اهمیت جدل‌های سیاسی او می‌چربد. به همین دلیل مصونیتی ادبی برای او ایجاد می شود که دست و پای نویسنده را در به چالش کشیدن سیاست روز و باورهای جامعه، بازتر می‌کند. بهایی هم که او برای این مصونیت می‌پردازد این است که خواننده تحلیل‌های سیاسی او را کمتر جدی می‌گیرد.

قادرعبدالله متاسفانه در ساختار و انضباط ستون‌های خود کمی شلخته است و گاهی بافت مطالب و موضوعات مباحث‌اش ساختگی، بی‌ربط یا کم‌ربط است. برای مثال در نوشته‌ای از سیاستمداران هلند درخواست مساعدت می‌کند تا به وضع نابسامان پناهجویان رسیدگی کنند و اقامت آنان را در هلند قانونی کنند و بعد به گونه‌ای ناگهانی می‌نویسد که بوش جنگ‌طلب است و می خواهد ذخایر نفتی عراق را تسخیر کند. در جایی بدون این که حکمتی قانع‌کننده در کار باشد به تفصیل طرز پختن کوکوسبزی و اشکنه را توضیح می‌دهد. البته بعید نیست که همین بی نظمی و آشفتگی در ستون‌هایش برای برخی از خوانندگان جذاب و خواندنی باشد، ولی این امکان نیز وجود دارد که خوانندگان دیگری احساس کنند که نویسنده آنان را جدی نمی‌گیرد یا این که قادر عبدالله در تولید اندیشه و بیان آن در ستون‌های پی‌در‌پی هفتگی، حوصله یا توانایی لازم را ندارد.

چیز مسلم این که این نویسندهء ایرانی، اکثر جوایز برجسته ادبی هلند را نصیب خود کرده است و آثار او بی شک بخشی جدایی ناپذیر از ادبیات امروز هلند محسوب می‌شود. شاید وی را بتوان نمادی از همزیستی دو فرهنگ ایران و هلند محسوب کرد که ریشه های تنومند ایرانی‌اش سال ها از آب و آزادی سرزمین حاصلخیز هلند تغذیه کرده و از بوسهء این دو تمدن، ادبیاتی دورگه آفریده است.

شناسنامه کتاب:
Karavaan:

Mirza-columns uit de Volkskrant


By Kader Abdolah

De Geus Publishers, Breda 2003

ISBN: 90 445 0097 X

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درود بر شما برای این گزارش امیدبخش در دنیایی چنین ناامید و فرسوده. بسیار شاد شدم از آشنایی با این نویسنده ی گرامی. ای کاش برای ما که هلندی نمی دانیم قسمتی از کار ایشان را به فارسی ترجمه می کردید.

-- سیامک راوی ، Jul 6, 2007 در ساعت 06:20 PM

حالا چرا "قادر عبدالله"؟!!
چه انتخاب عجيبي (براي اسم مستعار)

-- Amin ، Jul 8, 2007 در ساعت 06:20 PM

dalile entekhab name mose-ar chist arabi Ghader Abdollah

-- soheila ، Jul 30, 2007 در ساعت 06:20 PM

man khoshhalam ke ghader Abdola ra dar stockholm didam

-- nassrin ، Feb 18, 2010 در ساعت 06:20 PM