خانه > جمعه > کتابخانه | |
کتابخانهنگاهی به گفتوگوی حسین نوشآذر با سبزیان، دربارهی ترجمهی ادبی از ترجمه تا ترجمهناصر غیاثی: برخلاف نظر آقای سبزیان ترجمهی دوبارهی یک کتاب «در درجهی اول حاکی از بیآگاهی مترجم و فقدان امید و آرزوهای بزرگ» نیست. این امر میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد، از جمله این که مترجمی تشخیص بدهد، ترجمه از یک اثر دارای کاستیهای فراوانی از جمله عدم انتقال سبک و لحن و غیرو توسط مترجم اول است. نمونهی بارز چنین موضعی ترجمهی دوبارهی داستانها و رمانهای کافکا توسط آقای علیاصغر حداد است. اسناد سانسور در یک سالناصر غیاثی: این هفته به گزارش دربارهی کتابی میپردازم در زمینهی سانسور در ایران با عنوان «کتاب ممیزی»، تالیف دکتر احمد رجبزاده که در سال ۱۳۸۰ منتشر شده است. مولف با استناد به ۱۴۰۰ سند، در هشت بخش و بیست فصل ممیزی کتاب در سال ۱۳۷۵ (دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و وزارت میرسلیم در ارشاد) را از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار داده است. هرتا مولر، رانده شده به درون تنهاییناصر غیاثی: برخی از منتقدین مولر میگویند، درونمایهی آثار او یکنواخت است، تغییر نمیکند، او فقط از گذشته مینویسد، از دیکتاتور و سکوریتاته. مینویسد: «چارهی دیگری ندارم. وقتی پشت میزتحریر مینشینم، خودم را در چهارچوب قرار نمیدهم. موقع نوشتن باید به آن جایی بروم از نظر درونی که بیشترین زخم را خوردهام، وگرنه اصلاً لازم نبود بنویسم.» برخی هرتا مولر را «وقایعنگار زندگی روزمره در دیکتاتوری» مینامند. مرور تاریخی و ادبی بر جشن فراموش شده مردگیران، جشن بهاری زنانجلال خالقی مطلق: ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه، آنجا که درباره جشنهای ایرانی سخن میگوید، از جشنی نام میبرد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار میشد. معنی اسفندارمذ خرد و بردباری است و اسفندارمذ فرشته نگهبان بر زمین است و فرشته نگهبان بر زنان درستکار و پاکدامن و نیکوکار و شوهر دوست. اهمیت نیروی جنسی در زندگی زناشویی از دید سعدی تو را که دست بلرزد، گهر چه دانی سُفت!جلال خالقی مطلق: در ادب فارسی موضوع آثاری چون سندباد نامه، مرزبان نامه، طوطی نامه، و مانند آنها و نیز بخشی از نوشتههای برخی از بزرگان شریعت و طریقت در این بحث است که اصولا زن موجودی است بد گوهر و بیوفا، نیرنگ ساز و خیانت کار که تنها سود وجود او در این است که مرد از او تمتع برگیرد و کار بقای نسل تعطیل نماند. اکنون وقتی از این زاویه به ویس و رامین مینگریم، درمییابیم که این داستان گذشته از زیباییهای ادبی آن، نوعی ادبیات اعتراض است. اعتراض یک زن بر رسم ازدواج مرد پیر با زن جوان و تبلیغ برابری زن و مرد حتی در نیاز جنسی. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|