تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با مسلم اسکندر فیلابی

«تختی» پهلوان و قهرمان مردم بود، نه حاکمان

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

هفدهم دی‌ماه، ٤٢ سال از مرگ جهان پهلوان غلام‌رضا تختی، گذشت. یکی از قهرمانان پُرافتخار کشتی ایران و جهان در صحنه‌های المپیک و جهانی که به دلیل روحیه‌ی جوان‌مردی، منش و اخلاق پهلوانی که ریشه در فرهنگ ایران دارد، هم‌چنان در میان مردم محبوب و فراموش‌نشدنی باقی مانده است.

Download it Here!

همچون سال‌های پیش گروه پُرشماری از مردم در آرام‌گاه تختی، در جنوب تهران، یاد او را گرامی داشتند و طبق معمول گروهی از مسئولان کنونی ورزش و فدراسیون‌ها هم از سجایای اخلاقی او سخن راندند. تختی در بازی‌های المپیک ملبورن نخستین مرد طلایی ایران در المپیک شد و چندین بار قهرمان جهان.

اما آن‌چه تختی را تختی کرد، هم‌کاری‌اش با مردم بود. او پهلوان و قهرمان مردم بود، نه حاکمان.

برای شناخت بیشتر تختی و منش پهلوانی و جوان‌مردی او به سراغ یک پهلوان به یادماندی دیگر رفتم. مسلم اسکندر فیلابی که پس از تختی پهلوان پایتخت شد. حالا در واشنگتن زندگی می‌کند، از او در باره‌ی راز جاودانگی و محبوب بودن غلام‌رضا تختی بعد از ٤٢ سال از خاموشی‌اش می‌پرسم.

جهان پهلوان تختی به خاطر مردم کشتی گرفت، به خاطر مردم زندگی کرد و برای مردم به شهادت رسید. عاشق مردم بود و مردم هم او را دوست داشتند. هر کس را مردم بزرگ کنند، هیچ قدرتی نمی‌تواند کوچکش کند و هرکس را مردم کوچک کنند، هیچ قدرتی نمی‌تواند دیگر بزرگش کند.


تختی نمونه‌ای بسیار واضح از قدرت مردم است. مردمی که جهان پهلوان تختی را به این رژیم هم تحمیل کردند. و گر نه این رژیم با جوان‌مردی، صداقت و راستی و درستی زمینه‌ای ندارد که بخواهد برایش بزرگداشت بگیرد. ولی چون مردم از جهان پهلوان تختی پشتیبانی می‌کنند، لذا مانع مراسمش نمی‌شوند.

پهلوانی در تاریخ ایران چه جایگاهی دارد؟

پهلوانی در تاریخ اشکال مختلفی داشته است. در شاهنامه رستم و اسفندیار، هر دو از هفت‌خوان گذشته‌اند، هر دو آن‌ها با دیو جنگیده‌اند و پیروز شده‌اند ولی مردم به رستم می‌گویند پهلوان، نه به اسفندیار؛ چون رستم برای مردم مبارزه می‌کرد، اسفندیار برای حکام آن زمان.

در طول تاریخ پهلوانی اشکال مختلفی داشته؛ بعد از حمله‌ی اعراب از نهضت‌های عیاری گرفته تا جوان‌مردان، برمزیان، توسیرخانیان و خیلی از کسانی که در این زمینه مبارزه می‌کردند، پهلوان بودند و تختی و پوریای ولی نمونه‌ی این‌هاست.

پوریای ولی بارها کشتی گرفته و خورده زمین و برده یا زده زمین. ولی یک بار به خاطر دل یک مادر خودش را زده زمین. به خاطر دل یک مادر که می‌خواست بچه‌اش سرافکنده نشود، خودش را به زمین زد. این جوان‌مردی در تاریخ ایران ضبط شد و پوریای ولی ابدی شد. جهان پهلوان تختی هم از همین نوع بود.

به نظر شما امروز از آن روحیه‌ی جوان‌مردی و اخلاق، در ورزش می‌توان نشانه‌ای پیدا کرد؟

من این را نمی‌توانم کلی بگویم. شاید در بین ورزش‌کارها کسانی باشند؛ ولی حکومت ظالم غیرایرانی‌ ـ غیراسلامی فعلی، آن‌ها را نشان نمی‌دهد. وقتی می‌گویم غیرایرانی، واقعیت است و قبولش دارم. این حکومت ایرانی نیست و اسلامی هم نیست.

یک نمونه برای غیراسلامی بودنش می‌گویم. در اسلام محرم و نامحرم برای مسلمان خیلی مهم است. در کجای دنیا به یک زن در زندان تجاوز می‌کنند؟ به مرد تجاوز می‌کنند!

اگر در زندان‌های فرانسه، که شما در این کشور هستید، زندانیان به یک زندانی دیگر تجاوز کنند، پدر زندان‌بان را درمی‌آورند. آخر چه طور می‌شود در کشور ایران زندان‌بان خودش به زن و مرد تجاوز می‌کند؟ پس اسلامی نیست.

پهلوانان و جوان‌مردان باید بدانند که این حکام، بدتر از مغول به این‌جا مسلط شده‌اند. دخترانی مثل ندا را در خیابان‌ها به شهادت می‌رسانند؛ جوان‌هایی مثل سهراب را می‌کشند. افرادی که می‌آیند حق‌شان را بخواهند.

امام حسین مکه را ترک کرد، فرایض دینی حج را انجام نداد که با ظلم مبارزه کند. این‌ها از این برای خودشان یک نان‌دانی درست کرده‌اند که بروند روی منبر پول جمع کنند. ولی مردم این‌بار واقعا راه حسین را رفتند. یعنی مبارزه با ظلم.


مسلم اسکندر فیلابی، قهرمان کشتی و کسی که پس از غلام‌رضا تختی به عنوان پهلوان پایتخت برگزیده شد

این حکام مردم را این‌جور می‌زنند، زندان می‌کنند، می‌کشند، تهدید می‌کنند؛ چرا؟ چی‌ شده؟ مگر برای حسین فقط باید سینه زد؟! راه حسین این نبود. حکومت راه جوان‌مردی ندارد. توقع نداشته باشید در جایی که مایع و اصل و اساس‌اش جوان‌مردی نیست، بقیه بروند این کار را بکنند.

متأسفم وقتی می‌شنوم ورزش‌کاری می‌آید مدال قهرمانی جهان‌اش را به یک تیر خلاص‌زن می‌دهد! کسی که هزار نفر از هم‌وطنان را تیر خلاص زده. وقتی آن مدال ورزشی را به او می‌دهد، معلوم می‌شود ورزش ما خیلی دارد از مسیر پهلوانی و جوان‌مردی و عیاری و پاکی و پاکدامنی دارد دور می‌شود.

آخرین بار که عضو کشتی ملی آزاد ایران بودید، بازی‌های المپیک مونرال سال ١٩٧٦ بود. پیش از آن هم پهلوان پایتخت بودید. چه خاطره‌ای از به دست آوردن بازوبند پهلوانی دارید؟

اعطای بازوبند پهلوانی سال‌ها انجام می‌شد؛ از زمانی که من می‌توانستم هر سال پهلوان باشم. اگر یادتان باشد، من در سنگین وزن، سال‌های ٦٦ تا ٧٦ کشتی گرفتم. از ٦٦ یک‌بار با مهدی‌زاده گرفتم، دوم شدم.

اما دیگر مسابقه نگذاشتند تا زمانی که سال ٧٤ یک مسابقه برگزار شد که من پهلوان پایتخت شدم و این بازوبند را با پست برای من فرستاند.

البته در تربیت بدنی مشهد گفتند شاپور غلام‌رضا بیاید این را روی بازوی شما ببندد؟ گفتم: نه؛ همین که با پست برای من آمده، بسیار ارزشمندتر است تا شاپور غلام‌رضا بیاید این را روی بازوی من ببندد. بعد من این را به مبارزین ایران زمین، آن‌هایی که با این حکومت مبارزه می‌کنند، تقدیم کرده‌ام.

هفدهم دی‌ماه که خبر خودکشی غلام‌رضا تختی منتشر شد، همه بهت زده شدند. کسی باور نمی‌کرد که غلام‌رضا تختی قهرمان و پهلوان بزرگ خودکشی کرده باشد. اما هنوز بعد از ٤٢ سال پاسخی به مسأله‌ی مرگ او داده نشده است. آیا شما پاسخی دارید؟

من نمی‌توانم بگویم تختی خودکشی کرد یا او را کشتند. چون برای هیچ کدامش مدرک قانع‌کننده‌ای در این سال‌ها ندیدم. ولی یک چیز برای من مسلم است. من می‌گویم که اصلاً فرض کنیم تختی را نکشتند، خودش خودش را کشته، خودکشی کرده است، چند چیز باعث می‌شود برای خودکشی.

یکی کسی که مثلاً دپرس باشد یا کسی که از فقر خودکشی می‌کند، یا آن چنان که متأسفانه بعضی روزنامه‌های آن وقت نوشتند، چون تختی در برابر خانواده‌ی زنش احساس کوچکی می‌کرد، خودکشی کرد.

تختی اگر بدترین دپرشن را داشت، فقط کافی بود پنج دقیقه به خیابان بیاید. شما یادتان هست که مردم آن‌قدر به تختی محبت می‌کردند که اصلاً یادش می‌رفت. به هیچ وزیر و وکیل و پول‌دار و ثروتمندی به اندازه‌ی تختی محبت نمی‌شد. پس در نتیجه دیپرشن نداشت.

بعد چه کسی در ایران شخصیت والایی مثل تختی داشت که تختی در برابر خانمش که پدرش کارمند ساده‌ی راه‌آهن بود، احساس کمبود بکند؟ این خنده‌دارترین حرفی بود که زده شد. کدام ثروتمند به اندازه تختی محبوب بود؟ تختی که احساس کمبود نمی‌کرد! من سال‌ها با تختی بودم.

شما یادتان می‌آید، در همه‌ی مسابقاتی که من تهران آمدم، همیشه با تختی بودم. آن‌قدر به او محبت می‌شد که اصلاً احساس کمبود نمی‌کرد در برابر کسی.

در نتیجه این امکان می‌ماند که در اثر بی‌پولی این کار را بکند. اگر در کشوری که روی نفت نشسته، پهلوان محبوبش از بی‌پولی خودکشی کند تقصیر کیست؟


خب آقای خادمی و دیگران می‌خواستند تختی مربی کشتی شود، اما چون شب هفت دکتر محمد مصدق رفته بود، نگذاشتند مربی شود؛ چون رفته است مجلس ختم دکتر مصدق! آخر این حرف از یک دولت بر می‌آید؟! پس باز هم مقصر دولت است نه خودش.

آقای فیلابی با نقل خاطره‌ای گفت‌وگو با شما را به پایان می‌بریم. در سالن ورزش دانشگاه تهران وقتی تختی برای تماشای مسابقه‌ی کشتی رفته بود، آن‌چنان مورد استقبال دانشجویان و استادان دانشگاه قرار گرفت، که پشت میکروفن رفت.

گفت:«من یک مسلمان معتقد هستم. هر وقت که دلم می‌خواهد به طواف خانه‌ی خدا بروم، می‌روم دور دانشگاه تهران دوری می‌زنم و آن‌جا را طواف می‌کنم.»

چرا دانشگاه تهران برای تختی مقدس بود؟

بعد از ١٦ آذر که سه تا از دانشجوها برای آزادی ایران شهید شدند، تختی آن‌جا را یک محیط مقدس می‌دانست. می‌گفت این‌جاست که مرکز مبارزه علیه دیکتاتوری است. می‌گفت من هر وقت دلم می‌گیرد، می‌آیم دور دانشگاه طواف می‌کنم؛ آن‌قدر تقدسش را برد بالا!

الان هم این تقدس را می‌بینید، تمامی دانشگاه‌ها علیه دیکتاتوری بلند شده‌اند. دانشگاه‌ها مقدس‌اند. اگر رژیم می‌خواهد که آن‌جا را به قبرستان تبدیل کند یا در آن‌جا جنازه دفن کند، می‌خواهد این مسائل را از مردم بگیرد. فرهنگ تقدس دانشگاهی را بگیرد و دانشجوها را ناراحت کند که می‌آید آن‌جا قبرستان درست می‌کند.

تختی همان‌طور که شما گفتید، دانشگاه را محیط واقعاً مقدسی می‌دانست.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ممنون گزارش خوبی بود....اما چرا پسر تختی یا همسرش راز مرگ تختی را آشکار نمی کنند؟!

-- بدون نام ، Jan 8, 2010

با درود
تختی چهلوانی بود وهست که مردم پهلوانش کردند زیرا او اینرا دانشته بود مردم هرکه باشند مردمند آنچه را که مردم را خوش آید میاید وآنجه را ناخوش ناخوش میاید.اما از میان همین مردم هنوز بسیارانی که هستند که میخواهند نان تواضع فروتنی مردمی بودن کسان دیگر را بخورند بسیاری در ورزش ایران برای همین مردم زحمت کشیدند ومیکشند وهیچ چمداشتی نیز ندارند .اما دیگرانی انگا ر که اگر برای مردم مدالی آوردند باید دیگر آنها را در هر حال ودر هر موقعیتی روی سرشان بگذارند حتا اگر با زورمداران هم پیاله شوند زورمدارانیکه ومردم را بگلوله مبندند و با ماشین از رویشان میگذرند.در اینجا انگار که آن وزنه های سنگین را بر فرق مردم میکوبند واینگونه میشود که پهلوان میمیرد ودیگر گاهی زنده نخواهد شد.پهلوانانی نیز همه مردم را ازیاد میبرند وبه اندک وبسیار بسیاراندک از مردم به دید مردم مینگرند از جمله پهلوان فیلابی که عشق جوانی ما بود با آن زور آزمایی ها اما دیری نپایید که در حلقه کسانی نشست که نه اینکه دست کمی از نظام جور ندارند که حتا در بسیار موارد چندین قدم نیز پیشترند اینجاست که آدم دودل میشود این همان پهلوان است ؟درست میبینم ؟اما نه درست میبینی این همان است که آه از نهادت در میاورد هر چند باور در تکتر داری آزادی را برای همه میخواهی با هر مرامی آنگاه که کسانی دست در دست قاتلان فرزندان ایران یکدیگر را به آغوش میکشند وروی میبوسند چه میکنی آنگاه که سامسونیتها پر از دلار رد وبدل میشوند چه داری که بگویی؟براستی برای قدرت ارزش آنرا دارد که انسان به هر راهی برود وبا هر کسی بنشیند وهر ارزشی را بی ارزش کند وقتی مردم به شمال میروند به جنوب برود مردم آبی سمبلشان را میکنند قرمز یا زرد کند همه جمع شوند وفریاد بزنند که بیایید با ما باشید شما انگشت شمارید ما اکتریت جامعه اما گویند نه شما بیایید ما تاپ هستیم بی نظیریم مردم مانده اند که بابا ما حتا آن حرکتها آن علامت سوال ها را ازجلوی اسم شما برداشتیم ولی گویا نه حسابی بوده است ونه کتابی طلبکاری آنقدر زیاد است که حالا حالا مردم بدهکارند من بعنوان یکی از همین مردم این آخری ها ندانستم پهلوان فیلابی هنوز پرچمش زرد است یا مانند مردم سبز است رسانه اش همان رسانه های بر خاسته از مردم است یا تلویزیون ملی ایران؟؟ که اینهم به یغما رفته از همان ان آی تی وی و یا رسانه های دروغ به اصطلاح ملی است مردم که به هردوی اینها به نام رسانه شان نگاه نمیکنند در این راه بسیاری نیز قدم گذاشتند چون مرحوم الهه هنرمندی تواتاباز گشتند وبسیار از پشت پرده نیز گفتند اینهم مصیبتی است که در ملت ما آنهایی که ادعای پیشتازی ورهبری میکنند همیشه باید پشت پرده داشته باشند شاعری روزی ملی نامیده میشد روزی مرتیکه معتاد وضد خلقی چرا که باز هم پشت پرده را فکر کنیدیکی دوتا در اینراه قهرمان ملی وناتوان ملی نشدند ونخواهند شد امید که بچه های بیراهه رفته مردم را اجازه دهند سران پشت پرده آنانی که در غیبت صغری وکبریایند و مانند ملایان خود را به یک جایی بند میکنند از آن پایگاه مقدسی که خود مقدسش کرده اند به هر جای که دوست دارند بروند وبا هرکس که دوست دارند مصاحبه کنند وهر چیزی را که خواستند بخوانند و هر رسانه ای را خواستند بنگرند که از طوفان آزادی پرچم زردها بهره ها برده اند نه آنکه هر ورق نوشته ای هر رادیویی هر کلامی امنیتی است درست مانند درون ایران پک زدن به سیگار هم ممکن است امنیت جامعه را بخطر بیاندازد هردو سخت امنیتی اند هردو هم زندان وبگیر وببند دارند هردو هم مردم را دارند اما کدام مردم مردم خود میدانند یکی 5 درصد ویکی نیم در صد شاید که 25 صدم در صد را ازمردم پهلوان تختی ها آزاده بودند وآزادگی راه ورسمش انسان کافی است به همین پایبند باشد تا بنده هیچ خدایی جز خدای آسمانها شود پهلوان ملی رفت دلیل را هم هر چه بود کاری به نظام پیشین نداشت ملاها تلاش کردند که همانگونه که نیروهای دیگر هم در همان زمان هم تلاش کردند به پهلوی ها ببندند ولی بابک آمد ومردانه وآزاده مرد وار اعلام کرد که نه مرگ او ربطی به نظام پیشین ندارد انسان وقتی رها است رها است واینگونه است که پهلوان ها نمیمیرند

-- دارا ، Jan 8, 2010

امیدوارم پهلوان فیلابی روحیه جوانمردی و مردانگی را به سازمانی که عضو آن است نیز آموزش داده و به رهبران آن پیروی واقعی و نه شعاری را از مرام "آقا تختی" بیاموزد و اجازه ندهد رهبران گروهش در اتخاذ سیاست های نامردمی و انزواجویانه از حرکت واقعی مردم ایران با جمهوری اسلامی در رقابت و همچشمی باشند.

-- سید جعفر ، Jan 9, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)