تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

همراه با خرگوش

ناصر غیاثی

تعداد کتاب‌های داستانی که برای بزرگ‌سالان نوشته شده و پس از گذشت سال‌ها و حتا قرن‌ها از نوشته‌ شدن و انتشارشان هم‌چنان خواندنی هستند، کم نیستند. می‌توان لیست بلندبالایی از این کتاب‌ها تهیه کرد. اما کتاب‌های داستانی که برای کودکان نوشته شده چطور؟

«ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» اثر شگرف لوییس کارول بی‌تردید مهم‌ترین، تأثیرگذارترین و پرارج‌ترین کتاب داستان کودکانی است که پس از گذشت بیش از ۱۵۰ سال از انتشارش هم‌چنان نه تنها کودکان را شیفته‌ی خود می‌کند، بلکه خواندنش بزرگ‌سالان را نیز به وجد و شگفتی می‌آورد.

این کتاب تا امروز به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و طبق اطلاعات ِ ویکی‌پیدیای فارسی پنج بار نیز به فارسی درآمده است. کتاب دست‌مایه‌ی رمان‌ها و داستان‌ها و تابلوهای نقاشی فراوانی شده و فیلم‌ها، نمایش‌نامه‌ها و اپراها و آهنگ‌های زیادی بر اساس آن زیادی ساخته‌ شده‌ است.

اهل فن این کتاب را که با توسل به بازی با کلمات، منطق و خیال نوشته شده، در زمره‌ی ادبیات ژاژنویسی (Nonsensliteratur) می‌دانند. می‌گویند جمیز جویس و سورئالیست‌هایی چون آندره برتون تحت تأثیر این کتاب بوده‌اند. عنوان این کتاب حتا به پزشکی نیز راه یافته: سندروم آلیس در سرزمین عجایب، بیماری کسانی است که خود و محیط پیرامون‌شان را به گونه‌ای تغییریافته، اغلب کوچک‌تر یا بزرگ‌تر از آن‌چه در واقعیت است، می‌بینند.


روی جلد چاپ اول کتاب

لوییس کارول

چالرز لوتویج داجسن که بعدها اسم مستعار لوییس کارول را برا ی خود برگزید در سال ۱۸۳۲ در انگلستان متولد شد. او فرزند سوم از یازده فرزند کشیشی به نام چالرز داجسن و همسرش فرانسس جین داجسن بود. در دانشگاه آکسفورد ریاضیات، الهیات و ادبیات کلاسیک ‌خواند و در همان دانشگاه ریاضیات تدریس کرد.

در کنار انتشار کتاب‌های ریاضی با نام اصلی‌اش، از سال ۱۸۵۶ با اسم مستعار لوییس کارول به انتشار شعر و داستان‌هایش پرداخت و در ساعات فراغتش با شیفتگی عکاسی کرد. پس از چندی اجازه‌ی موعظه در کلیسا یافت، اما خیلی کم موعظه کرد، چرا که حرف زدن در جمع برایش مشکل‌آفرین بود و به راحتی دچار لکنت زبان می‌شد.

کارول به دختران خردسال کشش داشت، چون، بر خلاف مواجه‌اش با بزرگ‌سالان، با دختران خردسال به راحتی کنار می‌آمد. در این میان باب آشنایی با لورینا، ادیث و آلیس لیدل دختران هنری جرج لیدل هم‌کار دانشگاهی‌اش باز شد و دوستی کارول با این کودکان پا گرفت، بیش‌تر وقتش را با آن‌ها گذراند، با آن‌ها بازی کرد و برای‌شان قصه گفت.

ماجراهای «آلیس در سرزمین عجایب» حاصل قصه‌بافی‌های کارول برای این کودکان است، داستانی که کارول برای انتشاراش دو‌دل بود و سرانجام در سال ۱۸۶۵ دست به انتشار آن زد. در همین سال به دلایلی که تا امروز نامکشوف مانده، اختلافاتی بین لوییس کارول و دخترها و پدر و مادرشان به وجود آمد که موجب محدود شدن دیدارها شد.

از آن پس کارول اجازه داشت تنها در حضور خدمت‌کار بچه‌ها با آن‌ها باشد. اما این اختلاف باعث قطع رابطه نشد. کتاب دیگر کارول که در واقع ادامه‌ی «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» است، «آن سوی آیینه و آنچه آليس در آن‏جا يافت» نام دارد.

او علاوه بر این‌ها یک رمان با عنوان «سيلوى و برونو» و منظومه‏اى با عنوان «شکار کردن استارک» نیز انتشار داده است. کارول در نوشتن معماهاى منطقى و رياضى و بازی‌هاى گوناگون فکرى و نقيضه (Parodie) نیز ید طولایی داشت. او در سال ۱۸۸۱ از شغلش در دانشگاه استعفا داد و در اواخر ۱۸۹۷ به خاطر صرفه‌جویی در گرم کردن اتاقش برونشیت گرفت و این بیماری یک سال بعد در سن ۶۶ سالگی باعث مرگ او شد.


لوییس کارول

کوتاه از کتاب

آلیس کنار خواهرش که کتاب می‌خواند، در باغ نشسته است و حوصله‌اش سر می‌آید. ناگهان با خرگوشی مواجه می‌شود که با خودش حرف می‌زند و به ساعتش نگاه می‌کند. آلیس این خرگوش سفید را تعقیب می‌کند و وقتی خرگوش وارد سوراخ بزرگی می‌شود، آلیس هم به دنبال او وارد سوراخ می‌شود.

آلیس در این جهان زیر زمین با موجودات عجیب و جهانی تازه و ناشناخته مواجه می‌شود که تابع هیچ‌کدام از قوانینی نیستند که آلیس تا آن روز می‌شناخت. او می‌کوشد تا از منطق اتفاقات و رفتار موجوداتی را که با آن برخورد می‌کند، سردر بیاورد، اما تمام تلاش‌هایش با شکست مواجه می‌شود.

سرانجام، پس از سر گذراندن ماجراهای بسیار عجیبی، در کنار خواهرش از خواب بیدار می‌شود، خوابی که داستان «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» را می‌سازد و بیش از ۱۵۰ سال است که ساعات خوشی را برای خرد و کلان فراهم می‌آورد.


روی جلد ترجمه‌ی فارسی زویا پیرزاد

سفر آلیس

سفر آلیس به سرزمین عجایب، از منظرهای متفاوتی تحلیل شده است، از روان‌شناسی گرفته تا فلسفه. اما در نگاه نخست خواننده درمی‌یابد که با آلیس در سفرش برای بزرگ شدن، به جهان بزرگ‌سالان، به جهانی با منطقی یک‌سره دیگر، همراه است.

آلیس در جهان زیرین با جهانی بیگانه برخورد می‌کند، جهانی که می‌توان آن را آینه‌ی جهان بزرگ‌سالان دانست و هم از این روی است که منطق و اتفاقات این جهان برای آلیس غیرقابل فهم باقی می‌ماند. او از این رهگذر خردسالی را پشت سر می‌‌گذارد.

آلیس در مواجه با این موجودات عجیب و منطق عجیب‌ترشان دچار بحران هویت می‌شود و ناگزیر از طرح‌ پرسش‌هایی اساسی از این قبیل است: «من چیستم؟» یا «من کیستم؟»، بی‌آن‌که پاسخ روشن و سرراستی برای آن‌ها بیابد. آلیس با کوچک و بزرگ شدن متناوب بدنش و سوال پیچ شدن توسط آن موجودات هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی از خود بیگانه می‌شود.

این جهانی که در آن ساعت همیشه پنج است، گربه‌ای در آسمانش هویدا می‌شود که فقط کله‌اش پیدا است و بسیاری اتفاقات غریب دیگر در آن پیش می‌آید، جهانی است که تنها برای آلیس بیگانه است و تمامی تلاش‌های او برای فهم یا توضیح این جهان با شکست مواجه می‌شود.

آن جهان برای آلیس هم کابوس است و هم سرزمین عجایب. ابتدا کنجکاوی‌اش او را به دنبال خرگوش می‌کشاند، اما زندگی‌اش در جهان زیرین تبدیل به کابوسی بی‌پایان می‌شود. هر موجودی که با آلیس مواجه می‌شود، او را مسخره می‌کند، با کیف و لذت نادانی و عدم تعلقش را به آن جهان به رخش می‌کشد.

موجودات آن جهان بر اساس قواعدی نامعقول زندگی می‌کنند، دایم همان قواعد را تغییر می‌دهند و قواعد بی‌معنی‌تری می‌گذارند که آلیس آن‌ها را نمی‌فهمد اما ناگزیر از رعایت آن‌هاست تا بتواند در آن جهان دوام بیاورد.

کلمات دیگر آن معنای پیشین را ندارند، قواعد رفتاری و گفت و گو دیگر اعتباری ندارند و قواعد دیگری جانشین آن‌ها می‌شود که تابع منطق دیگری است و هیچ کدام از موجودات عجیب این قوانین را مورد پرسش قرار نمی‌دهند.

جهان زیرینی که آلیس پس از گشت و گذار از آن بار دیگر به جهان واقعیت برمی‌گردد، جهان خیال است، جهانی که بزرگ و کوچک، برای مدتی در آن غوطه می‌خورند، تا نشسته بر پر پرواز خیال و قلم نویسنده‌ای به نام لوییس کارول دایم غافل‌گیر شوند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)