خانه > جمعه > آهنگ زمانه > یاری، با جامه و رخسارهی نارنجی | |||
یاری، با جامه و رخسارهی نارنجیمحمود خوشنام
«پیتر چایکوفسکی» در میان آهنگسازان روسیه، زندگی پر رمز و راز غمگنانهای دارد.
بعد هم که فارغالتحصیل شد، با اکراه به کار دولتی پرداخت و تازه از بیست و پنج سالگی موفق شد در کنسرواتوار پترزبورگ به فراگیری موسیقی بپردازد. دو سه سالی بیش نگذشت که چایکوفسکی به کار آهنگسازی پرداخت و شهرتی برای خود دست و پا کرد. این شهرت محدود شانس بزرگی را برای او به ارمغان آورد. پیرزنی ثروتمند از طریق مکاتبه، با او روابطی برقرار کرد و بی آنکه او را ببیند، سالها از کمکهای مالی خود بهرهمندش ساخت. چایکوفسکی با تکیه بر این کمکها توانست با خیال راحت کار آهنگسازی خود را پیش ببرد. ولی هرچه بود «دولت مستعجل» بود. کمکهای پیرزن که بیدلیل یا با دلیل قطع شد، مضیقه گریبان آهنگساز را گرفت و غم و اندوه بسیار برای او فراهم آورد؛ که البته الهامبخش دلانگیزترین آثار او نیز شد. سمفونی «پاتتیک» یا «غمانگیز» چایکوفسکی در همین سالهای نزدیک به مرگ آفریده شد. شاید فاش شدن تمایلات همجنسگرایانه او نیز در وضعیت روحیاش تاثیر نهاده باشد. آخرین شوربختی چایکوفسکی که مرگ را برایش به ارمغان آورد، ابتلای او به بیماری «وبا» بود. یکی از شبانههای زیبای چایکوفسکی را میشنویم که برای ارکستر زهی نوشته شده و رنگ و بوی تیره نومیدی دارد. «سیما بینا» را نه تنها خواننده که باید کارشناس باتجربه موسیقی خراسان بهشمار آورد.
او سالها است که به پژوهش در موسیقی بخشهای مختلف زادگاه خود پرداخته و نمونههایی از ترانههای بومی منطقه را خوانده و ضبط و پخش کرده است. کار جالب دیگری که سیما به آن پرداخته، گردآوری لالاییهای رایج در همه انواع موسیقی بومی ایران است. گمان میکنیم، این لالاییها نیز به زودی منتشر شوند. «جومه نارنجی» ترانهی زیبایی است که از میان ترانههای سرحدی خراسان برای شما انتخاب کردهایم. جالب است که در این ترانه، نه تنها جامهی دلدار که رخسارهی او نیز نارنجی است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آهنگ "جومه نارنجی" را که شما از "ترانه های سرحدی خراسان" معرفی کرده اید، در واقع ترنه یی از آن سوی سرحد یعنی افغانستان است.
-- علی ، Aug 23, 2008این یک ترانه ی فولکلور هراتی است که در دهه ی 40 خورشیدی تحت یک برنامه ی سیستماتیک "جمع آوری موسیقی فولکلور افغانی" مکتوب شد و توسط آواز خوانان آن زمان رادیو کابل به اجرا درآمد.
این آهنگ را بعدها چندین آواز خوان دیگر افغان خوانده است، و حدس من این است که کار هنرمند توانا خانم سیما بینا نیز یک کاپی از نسخه ی افغانی بوده باشد.
این ترانه ی مشهور و سرزبانها که در افغانستان به "جامه نارنجی" شهرت دارد قسمتی از اشعارش چنین است:
جامه نارنجی، رخساره نارنجی
فرار مرغاب شدم از دست نارنجی...
مرغاب یک منطقه ی کوهستانی و قدیمی در شمال ولایت هرات است که همه با نام آن آشنایی دارند.
من می پذیرم که موسیقی محلی مناطق مرزی ایران مثلاً تایباد به موسیقی محلی هرات شباهت هایی دارد، اما این ترانه شواهد زیادی در دست است که اصالت هراتی دارد.
هنرمندان ایرانی زیادی اند که آهنگ های افغانی را بازخوانی کرده اند، مگر تعداد بسیار کمی از آنها منبع اصلی آهنگ های شان را معرفی کرده اند - یا صحیح معرفی کرده اند.
محمد اصفهانی آهنگ "یا مولا علی" را در یکی از نوارهایش "خراسانی" معرفی کرده است، در حالیکه این آهنگ در افغانستان تا حدی در فرهنگ و زبان و تاریخ ما ریشه دارد که زن و مرد افغان اگر سرود ملی را بلد نباشند - که اکثریت نیستند، تمام اشعار این آهنگ را از بر دارند.
تنها گوگوش است که همواره گفته است آهنگ "من آمده ام وای وای" یک بازخوانی از آهنگ افغانی به همین نام و اشعار و کمپوز است به آواز استاد جلیل زلاند.
موفقیت تمام هنرمندان پارسی گوی آرزوی من است.
23th August 2008 ---
The pertaining to arts life of Mrs. Sima Bina ended in 1978 (1357 ) . The works of after 1978 Mrs. Sima Bina are Islamic research and she completed under attention and direction of mullahs. The Sima Bina sing-song after the year 1978 are all of " sorrow-stricken " and " woeful " songs that mullahs like them. The Persian Speaking countries people like happy music ,but Mrs. Sima Bina did not sing in 30 years a happy song for people because happiness of people is not important for her
-----------------------
zandah-gi hoonari baano sima bina daer saal 1978 (1357) paayan yaaft. kar haaye kah au pas az saal 1978 naeh moodah ast, hamah Islami and wah bah daerd merdom nah mi khorand. on kar-haa beraaye aakhond haa khoob ast,choon hamah saerood haaye andoh-gin waeh naa-shaad and
-- Kudos Talash ، Aug 23, 2008