تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با پوران اصدقی، کارشناس گفتار درمانی و کارشناس امور ناشنوایان

آن‌جا که ناشنوایان از موسیقی لذت می‌برند

مینو صابری

یکی یکی با نظم از پله‌ها بالا می‌روند، دختران و پسران جوانی که لباس‌هایی رنگارنگ برتن دارند با ترتیب خاصی روی سن قرار می‌گیرند. صدای موسیقی فضای سالن را پرمی‌کند و همه محو تماشای گروه «دستان گویا» می‌شوند.

مجری برنامه موقع معرفی گفته که قرار است بچه‌های ناشنوا برنامه اجرا کنند، اما چه ارتباطی می‌تواند بین موسیقی و افراد ناشنوا باشد!؟

در پایین سن روبروی بچه‌های گروه زنی ایستاده که همراه با صدای خواننده لبانش باز و بسته می‌شود و دستانش اشاره‌های مخصوص ناشنوایان را همراه با موسیقی به نمایش در می‌آورد و آن‌ها نیز هم‌زمان حرکات را انجام می‌دهند.


این حرکات و این دست تکان دادن‌ها آنقدر زیبا است که لذت شنیدن موسیقی را برایت دوچندان می‌کند. بچه‌های ناشنوا چشم از دستان زن برنمی‌دارند و زن هم با یک دنیا احساس با آنان به زبان اشاره حرف می‌زند، یا بهتر بگویم ترانه می‌خواند.

تا اینجا صحنه شگفت‌انگیزاست و روح نواز، اما زمانی شگفتی‌ات افزون می‌شود که پسرها شروع به رقصیدن می‌کنند، هماهنگ با موسیقی دستمال را درهوا می‌چرخانند، رقص پاهاشان چنان موزون است که انگار موسیقی را می‌‌شنوند.

ترانه‌هایی از زبان‌های مختلف اقوام ایرانی را با زبان اشاره می‌خوانند و موقعی اشک، چشمان تماشاچیان را نمناک می‌کند که می‌خوانند:

شکوه نمی کنم من، از گوش‌های بسته
شکر تو گویم ای جان محبوب دل‌نوازم
تقدیر من چنین است با این زبان بسته
از جان و دل بگویم با هر اشاره رازم

با پوران اصدقی، سرپرست گروه «دستان گویا»، کارشناس گفتار درمانی، و کارشناس امور ناشنوایان گفت و گویی کردم:

Download it Here!

لطفا از خودتان برای‌مان بگویید و چگونگی فعالیت گروه‌تان.

پوران اصدقی، کارشناس گفتار درمانی و کارشناس امور ناشنوایان هستم. مدت بیست وهشت سال است که با بچه‌های ناشنوا کار می‌کنم و طی این مدت مسئول هنردرمانی بچه‌های ناشنوا هم بوده‌ام.

این کاری که در حال حاضر با بچه‌های ناشنوا انجام می‌دهیم یک فعالیت هنری به‌نظر می‌رسد ولی در واقع یک کار توان‌بخشی است برای افراد ناشنوا، که ما با این کار توانسته‌ایم کلام موسیقی را برای افراد ناشنوا مفهوم‌دار کنیم.


پوران اصدقی، سرپرست گروه «دستان گویا»

چه انگیزه‌ای سبب شد تا این حرکت زیبا آغاز شود؟

زمانی که یک بچه‌ی ناشنوا برای گفتار آموزی به من مراجعه می‌کرد در جلسه‌ی اول صدای این بچه را ضبط می‌کردم تا نتیجه‌ی پیشرفت کاری خودم را ببینم و بعد از یک ماه مجددا صدای این بچه را ضبط می‌کردم و پیشرفت او را متوجه می‌شدم.

روزی یک دختر هجده ساله‌ی ناشنوا به من مراجعه کرد، زمانی که می‌خواستم صدای او را ضبط کنم، به‌محض این‌که نوار کاست را در داخل ضبط صوت گذاشتم به من گفت: خوش به‌حال افراد شنوا، وقتی برادرم نوار را توی ضبط صوت می‌گذارد به نوعی سرش را تکان می‌دهد و لذت می‌برد، پدرم وقتی‌که تلویزیون نگاه می‌کند آن‌موقع که تلویزیون عکس منظره نشان می‌دهد می‌بینم که پدرم سرش را تکان می‌دهد و لذت می‌برد ولی ما ناشنواها چون نمی‌توانیم بشنویم لذتی از موسیقی نمی‌بریم.

حرف‌های این دختر خیلی روی من اثر گذاشت و با خود فکر کردم چه کاری می‌توانم برای این بچه انجام دهم؟ آیا ما می‌توانیم راهی پیدا کنیم که بچه‌های ناشنوا بتوانند از موسیقی یک درکی پیدا کنند؟

چون زمانی‌که یک خواننده می‌آید و برای بچه‌های ناشنوا برنامه اجرا می‌کند آن‌ها یک شخصی را می‌بینند که میکروفون در دست دارد و لب‌هاش تکان می‌خورد، این بچه‌ها هیچ احساسی ندارند که حالا این آدم دارد صحبت می‌کند یا می‌خواند.

روزی در منزل پای تلویزیون نشسته بودم، از تلویزیون داشت یک موسیقی پخش می‌شد. من بی‌اختیار شروع کردم و روی کلام این موسیقی، اشاره‌هایی که مخصوص بچه‌های ناشنوا بود گذاشتم. فردای آن روز که به محل کارم مراجعه کردم همان دختر هجده ساله‌ای که این شکایت را به من کرده بود صدا زدم و موسیقی را برایش پخش کردم و هم‌زمان با حرکات دستم برایش اشاره کردم.

خیره به من نگاه می‌کرد، محو تماشای من شده بود و مژه نمی‌زد. زمانی که آهنگ تمام شد (این آهنگ، آهنگ گل پامچال بود ) از او پرسیدم چه احساسی داشتی؟

گفت: خانم من احساس کردم توی جنگل‌های شمال هستم و بوی جنگل را حس می‌کردم! پشتم خیس شد واحساس کردم باران می‌آید و من دارم زیر باران خیس می شوم!

جایی که من مشغول به کار بودم یک مرکز آموزشی بود. زنگ تفریح، دیدم این دختربا عده‌ی زیادی از بچه‌ها آمدند پیش من و همان دختر به من گفت: خانم می‌شود یک بار دیگر این کار را تکرار کنید تا بچه‌های دیگر هم ببینند؟


من این کار را برای بچه‌ها تکرار کردم و دیدم همان حالت و همان حسی که به آن دختر دست داد به بچه‌های دیگر هم دست داد.

به بچه‌ها گفتم دوست دارید شما هم مثل من این کار را تکرار کنید؟ دیدم بچه‌ها خیلی راحت دارند همان حرکاتی را که من انجام می‌دهم آنها هم انجام می‌دهند و لذت می‌برند. شیوه‌ی کار ما به این صورت آغازشد.


گروه دستان گویا تا به حال چند سرود را آموخته‌اند و آیا با این روش همه‌شان موسیقی را به یک اندازه درک کرده‌اند یا آثارش در افراد مختلف متفاوت بوده؟

اولا کاری که این بچه‌ها دارند انجام می‌دهند در سطح دنیا بی‌نظیر است و درهیچ جای دنیا این شیوه انجام نمی‌شود و بچه‌های ناشنوای دیگر کشورها از این کاری که ما داریم انجام می دهیم بی‌بهره هستند.

اخیرا شنیده‌ام در برخی از کشورها از این کار کپی برداری کردند، چون گروه ما در خارج از کشور هم برنامه اجرا کرده و خیلی هم برنامه‌هاشان مورد استقبال قرار گرفته است.


در حال حاضر ۴۹۰ سرود (به مناسبت‌های مختلف) را اجرا می‌کنند و روی تک تک کلمات سرود به بچه‌ها درک مفاهیم داده می‌شود. آن‌هایی هم که معنی برخی از کلمات را متوجه نمی‌شوند محتوا و مفهوم اشعار را می‌فهمند و شاید بتوان گفت دقیقا همان حسی را می‌گیرند که افراد شنوا در موقع شنیدن این سروده‌ها احساس می‌کنند چون با حالت‌هایی که به چهره‌های خودشان می‌دهند به مخاطب خودشان می‌فهمانند که ما معنی این اشعار را فهمیده‌ایم و حس کرده‌ایم و این حس را به مخاطبین خودشان انتقال می‌دهند.


تعداد افراد گروه معمولا چند نفر هستند؟ چگونه انتخاب شدند و آیا به صورت ثابت در گروه فعال هستند؟

بچه‌های گروه ما بین ده تا شانزده نفر متغیر هستند. سال ۱۳۸۱ زمانی‌که من با بیست سال سابقه‌ی کار بازنشسته شدم این بچه‌ها هم در بهزیستی در کارهای فنی و حرفه‌ای فعالیت داشتند. ما از همانجا با این بچه‌ها فعالیت‌های هنری داشتیم.

من که بازنشسته شدم این‌ها هم دیپلم فنی وحرفه ای‌شان را از وزارت کار در سازمان بهزیستی گرفتند این بود که ما با همدیگر گروه «دستان گویا» را تشکیل دادیم و فعالیت را آغاز کردیم.

این بچه‌ها خیلی به کارشان علاقه دارند. تعدادی از این بچه‌ها به دلیل ازدواج کردن دیگر نتوانستند با ما همکاری کنند و رفتند؛ و تعدادی دیگر به‌جای آن‌ها جایگزین شدند. تعدادشان هم متغیر است، زمانی دوازده نفر هستند و زمانی شانزده نفر، بستگی به مراجعه کنندگان دارد که به موسسه می‌آیند و درخواست می‌کنند تا با این گروه همکاری کنند.


هدف‌تان از انتخاب سرودها به زبان‌های گوناگون و استفاده از انواع لباس‌های اقوام مختلف ایرانی چه بوده؟

در شرایط فعلی کارهایی که انجام می‌دهیم، سوای سرودهای مناسبتی، سرودهایی از اقوام مختلف ایران داریم که همراه با اجرای این سرودها افراد گروه لباس مخصوص اقوام مختلف را می‌پوشند.

سعی می‌شود به بچه‌ها آموزش داده شود که بچه‌ها خودشان این لباس ها را بدوزند تا این فرهنگ‌سازی به بچه‌های نا شنوا و شنوا آموزش داده شود که نسبت به کشور خودشان حساس باشند و بدانند که چه زیبایی‌هایی در کشورشان دارند که می‌توانند آن‌ها را به همه‌گان نشان دهند و همچنین توانمندی یک ناشنوا را نشان دهد که می‌تواند به همه ثابت کند که من اگر نمی‌شنوم و از یک نعمت خدایی بی‌بهره هستم می‌توانم در خیلی از کارها و عرصه‌ها توانمند باشم و خودم را نشان دهم.

بچه‌های گروه زمانی که جذب‌شان می‌کردیم برای همکاری، اصلا اعتماد به‌نفس نداشتند، سعی می‌کردند از جامعه دور باشند، احساس تنهایی می‌کردند و افسرده بودند اما الآن اعتماد به‌نفس‌شان خیلی بالا رفته است.

بازتاب اجرای این برنامه‌ها برای دیگر ناشنوایانی که عضو این گروه نیستند چگونه است؟

همه ساله در روز جهانی ناشنوایان گروه ما برای بچه‌های ناشنوای استان تهران برنامه اجرا می‌کند. بچه‌های ناشنوا خیلی زیاد این برنامه‌ها را دوست دارند و احساس غرور می‌کنند. انگار احساس می‌کنند جزوی ازاین گروه هستند.

آیا با اجرای این برنامه‌ها در مراسم از نظر مالی سهمی به اعضاء گروه تعلق می‌گیرد؟

اصلا" این کاری که ما کردیم باعث اشتغال‌زایی برای این بچه‌ها شده است. زمانی‌که ما برای اجرای برنامه به مراسم مختلف می‌رویم حق‌الزحمه‌‌ای به ما می‌دهند که ما آن را صرف همین بچه‌ها می کنیم بخشی را هم برای امورات موسسه در نظر می‌گیریم


اسم این کاری که گروه دستان گویا انجام می‌دهند چه نام دارد؟

من عضو کانون سرگرمی‌های نمایشی هستم، اسمی که این‌ها برای گروه ما گذاشته‌اند «نمایش تقلیدخوانی» هست.

تمام گروه‌هایی که در ایران به این شکل فعالیت دارند زیر نظر شما است؟

نه، فقط گروه ناشنوایان دستان گویا زیر نظر من هست. اخیرا گروه‌هایی تشکیل شده، هم در استان تهران و هم در استان‌های دیگر. من خیلی خوشحال هستم که بچه‌های ناشنوای دیگر که در استان‌های مختلف هستند هم بتوانند از چنین کاری بهره‌مند شوند.

فقط دلم می‌خواهد کسانی که این‌کار را انجام می‌دهند به‌صورت صحیح انجام دهند و طوری نباشد که فقط برای منافع‌شان این کار را انجام دهند؛ چون این یک کار کارشناسی هست که باید حتما روی این کار دقت زیادی بشود. ما نباید یک کاری را انجام دهیم که به‌صورت اشتباه به بچه‌های ناشنوا منتقل کنیم.

بین این آهنگ‌ها و سرودهایی که اجرا می‌کنید بچه‌ها به کدام‌یک بیشتر حساسیت نشان داده‌اند و آیا شده که یک آهنگ را بیشتر از آهنگ‌های دیگر بپسندند؟

خیلی زیاد! این بچه‌ها یک سری سرودهای حماسی را خیلی خوب متوجه می‌شوند، مخصوصا به سرودهایی که در رابطه با ایران است خیلی علاقه دارند. سرودهایی که در باره‌ی مادر هست را گریه می‌کنند و اجرا می‌کنند و یک سری سرودهای مذهبی را هم خیلی دوست دارند. سرودهایی که در باره‌ی امام رضا و حضرت علی هست را بسیار دوست دارند.

یکی از بچه‌ها می‌گفت زمانی که من سرود امام رضا را اجرا می‌کنم خودم را در حرم حس می‌کنم. حتی گاهی اوقات پیش آمده که یعضی از بچه‌ها موقع اجرا چشم هاشان را می‌بندند و اجرا می‌کنند، یعنی این‌قدر ارتباط نزدیک می‌شود. این بچه‌ها از نظر احساسی خیلی نزدیک هستند به آن چیزی که می‌خواهند وصل شوند مخصوصا به خدا.

یک سری سرود از اقوام مختلف ایران داریم که به صورت کامل اجرا می‌کنیم و یک سرود داریم که خودمان تکه‌هایی از موسیقی‌های مختلف اقوام ایرانی را به هم متصل کردیم، این سرود از زبان استان‌های مختلف شروع می‌شود تا در انتها به سرود «ای‌ایران» ختم می‌شود، اسم این سرود را خودمان گذاشتیم «میکس ای‌ایران».


Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درور بر افرادی که برای شاد کردن نوع بشر تلاش میکنند.
کار این گروه بسیار ارزنده است .

پاینده باشید.

-- کورش ، Aug 15, 2008

besiaar tabrik migam .kaare aali va kaarshenaasaanehii anjaam daadid. be omide qadam haaye behtar o bishtar baraaye hame in azizaan. movaffaq baashid

-- Hooman khalatbari ، Aug 16, 2008

بسیار زیبا بود . اینجاست که می گن به تاریکی دشنام نده ، شمعی روشن کن.

-- مژده ، Aug 16, 2008

Besyar ali bud, dastetan dard nakonad. Man khodam az nazdik yekbar shahede yeki az ejrahaye kudakane nashenava be hamin ravesh budam vaqean ziba bud o tasirgozar. Dar an barname kesi nabud ke tahte tasir qarar nagrefte va ashk az chashmanash jari nashode bashad. Be jorat mitavanam beguyam ke anruz kare bachehaye nashenava az kare bachehaye salem va mamuli kheyli behtar va bartar bud. Omidvaram ba hemmat va talashe morabbiyan ruzi berasad ke hameye nashenavayan az musiqi lazzat bebarand. Dast marizad..

-- Tural ، Aug 17, 2008

هنر نزد ایرانیان است و بس

افرین بر این همت و ابتکار

-- اردوان ، Aug 25, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)