خانه > جمعه > زنان > قاتلان سریالی زنان یا مجریان خودسر طرح امنیت اجتماعی | |||
قاتلان سریالی زنان یا مجریان خودسر طرح امنیت اجتماعیلوا زندleva@radiozamaneh.com
شاید اولین قاتل سریالی زنان در تاریخ معاصر ایران «محمد وکیلی صاحب سیفآلقلم» مشهور به «سیف القلم» باشد که در شیراز دست به جنایت میزد. به استناد کتاب «سیفالقلم مردی که پس از مرگش هم جنایت میکرد» وی در سال ۱۳۱۲ از هندوستان به شیراز رفته و با درج اعلامیهای خود را پزشکی از اروپا و امریکا معرفی میکند.1 وی سپس دست به طبابت و معاینه زنانی میزند که مشکل نازایی داشتهاند. او بیماران خود را با خوراندن شربت مخصوص که چیزی جز سیانور حل شده در آب نبوده، از پا درآورده و جسدشان را در زیرزمین خانهاش نگاه میداشته، تا سرانجام پس از قتل ده نفر و با شهادت مالخری که اجناس مقتولین را از قاتل خریده بودهاست، توسط تامینات شیراز دستگیر میشود. بعد از کشف اجساد در خانهاش، سیفالقلم مدعی میشود که از نوادگان پیغمبر است و میخواسته نسل زنان هرزه و بیماریهای مقاربتی را از بین ببرد. در نهایت وی در سال ۱۳۱۴ در شیراز اعدام میشود.2 از نظر تاریخی دستگیری و اعدام سیفالقلم همزمان بود با جنایات «اصغر قاتل» که به گفتهای مخوفترین قاتل زنجیرهای در ایران بوده که مرتکب ۳۳ قتل در تهران و بغداد شده بوده است. البته قربانیان اصغر قاتل بیشتر پسران نوجوانی بودند که قاتل آنها را «یک عده بیپدر مادر بیسرو پا و خوشگل» مینامید و که « وقتی ریششان درآمد دزدی میکنند و دشمن مملکت هستند.»3 مجازات اصغر قاتل هم اعدام بود. قاتل با طناب سفید مجید سالک محمدی که به «قاتل با طناب سفید» معروف بود، بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ بیش از سی زن را با انداختن طناب سفیدی به گردنشان به کام مرگ کشید. وی که جنایات خود را در شهرهای تبریز، ارومیه، کرج و تهران مرتکب شدهبود، قربانیانش را از بین زنان شوهردار انتخاب میکرد. ظاهرا وی بعد از دیدن بیوفایی همسرش، زنان شوهر داری را که فکر میکرد به شوهرشان وفادار نیستند، قربانی میکرد.4 سالکمحمودی در زندان قصر خودکشی کرده و با مرگ وی این پرونده مختومه اعلام می شود. اما علل و انگیزههای واقعی این قتلها هرگز معلوم نشد. او گفته بود از زنانی که پایبند خانواده نیستند، بیزار است، اما اینکه آیا وی مشکلات روحی نیزداشتهاست، موضوعی است که هیچگاه روشن نگشت. خفاش شب غلامرضا خوشرو (یا به گفتهای خوشرویی کرودان) شاید از نظر تعداد جنایات ارتکابی به پای مجید سالکمحمودی نرسد، اما قاتلی بود که بیش از هر فرد دیگری توجه رسانههای ایران را به خود جلب کرد، قاتلی با لقب خفاش شب. خفاش شب هم در حالی در سال ۱۳۷۶ به جرم قتل ۹ زن اعدام شد که هیچ گاه اقرار به قتلهایی که به وی منتسب بود نکرد و حتی در گفتگوهای تلوزیونی هم تاکید کرد که همدستش به نام حمید رسولی مرتکب قتلها شده است. حمید رسولی هیچگاه شناسایی نشد. برخلاف پرونده سالکمحمودی، روانشناسان جنایی این بار فرصت داشتند که به بررسی عوامل روانی رفتار خوشرو بپردازند و به عنوان مثال دکتر محمود گلزاری که روانشناس پرونده بود عقیده داشت که شخصیت حمید رسولی آرزوی انسان ایدهآلی است که خوشرو برای خود ترسیم کرده بود،5 فردی قوی هیکل با جثهای بزرگ که میتوانسته قتلها را انجام دهد. بنابراین خوشرو در کناری میایستاده و دزدی میکرده و قتلها را به رسولی نسبت میداده است. (داستان فیلم باشگاه دعوا Fight Club را به خاطر میآورید؟) قاتل عنکبوتی جریان قاتل مشهدی یا سعید حنایی که در سال ۱۳۸۰ اتفاق افتاد هرگز مانند خفاش شب مورد توجه رسانهها یا حداقل رسانههای ملی قرار نگرفت. با وجودی که ابعاد جنایات بسیار گستردهتر بود، اما مذهبی بودن شهر مشهد و نیز قشر خاص قربانیان سعید حنایی سکوت تقریبی را در رسانهها به همراه داشت. قربانیان وی زنان روسپی و معتاد مشهدی بودند که طعمه خودروی مسافرکشی وی میشدند. حنایی که نوزده زن را در مشهد به قتل رساند، عقیده داشت که با کشتن این زنها، جامعه را پاک میکند. وی به «قاتل عنکبوتی » معروف بود. رویا کریمی، روزنامهنگاری که چند گفتگوی اختصاصی با سعید حنایی در زندان انجام داده بود، در فیلمی با نام «و عنکبوت آمد» ساخته مازیار بهاری میگوید که حنایی اول به سراغ مشتریان این زنان میرود و چون مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و به اصطلاح «زورش به آنها نمیرسد» به سراغ بیدفاعترین قشر جامعه میرود که به هیچ مرجع قانونی هم نمیتوانستند مراجعه کنند، چون از نظر قانونی مجرم به حساب میآمدند. حنایی در این فیلم میگوید که این زنان مانند زبالههای شهرداری بودند که باید جمعشان میکرده و اگر دستگیر نمیشد قصد داشت که تا ۱۵۰ زن دیگر را هم به قتل برساند. پسر دوازده ساله وی که در این فیلم صحبت میکند صحبت از ادامه راه پدرش میکند و صحنه و جزییات جنایات را در خانهشان را نشان میدهد.6 قتلهای محفلی کرمان قتلهای محفلی کرمان فصل جدیدی را در قتلهای زنجیرهای به بهانه پاک کردن جامعه از فساد باز کرد. شش جوان در یک پیکان سفید قربانیان خود را به باغی میبردند و با احکامی که بین خودشان جاری میکردند قربانیان را سنگسار و یا در آب خفه میکردند.7 هرچند دستگیری این شش نفر در سال ۱۳۸۲ پرونده پنج قتل را در کرمان بست، اما سرنوشت سیزده قتل دیگر همچنان نامعلوم باقی ماند. در همان سال، نیروی انتظامی استان مرکزی دو نفر به نامهای ابوطالب و یزدان را به جرم قتل هفت زن و دختر ۲۰ تا ۴۰ ساله دستگیر کرد.8 بهانههای این افراد برای این قتل ها سرقت جواهراتی بود که این زنان برای فروش از روستا به شهر میآوردند. در سال ۱۳۸۴، پلیس تهران موفق به دستگیری دو نفر به نامهای علیرضا و اعظم شد که سه زن خانهدار را در نواحی مختلف تهران به قتل رسانده بودند. انگیزه اصلی این دو نفر سرقت جواهرات و پول نقد بود که برای مخفی ماندن هویتشان به قتل منتهی گشت. قاتلین دست و پای قربانیان را با یک طناب قرمز میبستند و پس از پیچیدن آنها در پتو، با ضربات چاقو آنها را به قتل میرساندند.9 این اولین باری بود که یک زن به جرم سرقت در قتلهای سریالی دستگیر و محاکمه میشد. اعظم دانشجوی ۲۲ سالهای بود که با علیرضا در یک دفتر فیلمبرداری همکار بود. سال ۱۳۷۸ نیز با دستگیری قاتل زنجیرهای دیگری در شهر رشت آغاز گشت. سعید به قتل چهار زن در مسیر رشت- انزلی اعتراف کرده و هنوز حکمی درموردش اجرا نشده است.10 قاتل کرجی که در شش ماه گذشته هشت زن و دختر را خفه و در حاشیه شهر رها کرده بود نیز هفته گذشته دستگیر شد، اما هنوز هویت و انگیزههای وی مشخص نیست. هرچند حسینی، بازپرس جنایی دادسرای کرج، انگیزه این فرد را به گفته خودش انتقام اعلام کرده اما جزییات اینکه این انتقام از که یا از چه است هنوز معلوم نیست.11 در بسیاری از قتلهای زنجیرهای یاد شده، تعجیل در دادرسی و اجرای سریع حکم فرصت را از روانکاوان جنایی گرفت و وقتی برای تجزیه و تحلیل روحی فرد یا شرایط اجتمایی که فرد را به ارتکاب جنایت سوق داده باقی نمیماند. این زنان «فاسد» در خصوص جنایاتی که هدفشان فقط زنان هستند، فهمیه حاجمحمدی حقوقدان و وکیل دادگستری معتقد است که «در چنین جنایاتی مسله فرافکنی مطرح میشود. جنایتکاران با زیر سوال ببردن عفت قربانیان خود سعی دارند که نظر جامعه را نسبت به خود عوض کنند و برگردانند. همه این جنایتکاران میخواهند القا کنند که جامعه فاسد است و دامن زنان بیش از حد به فساد آلوده شدهاست و به همین دلیل خودشان دست به کار پاکسازی شدهاند. اما نتیجه این عمل جز تزلزل جایگاه زن و ناامنی او چیز دیگری نیست.»12
۱- سیفالقلم مردی که پس از مرگش هم جنایت میکرد. نوشته فواد فاروقی. نشر کوشش |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقاي محترم، هيچكدام از متهمان قتلهاي محفلي كرمان تا امروز اعدام نشدهاند بلكه اغلبشان توانستند رضايت اوليا دم را جلب نموده و آزاد شوند.
-- بخوان ، Jul 18, 2008--
زمانه: ممنون از تذکر شما. تصحیح شد. البته نگارنده آقا نیستند..
لوا جان، همسر 17 سالهی قاتل کرجی اعتراف کرده که از قتل سوم به بعد از قتلها خبر داشته. (با دیدن پردهی کنده شده برای پیچیدن جسد) یعنی در اون زمان که قرار بوده شوهرش زنی رو به خونه بیاره و بکشه مخصوصا خونه رو خالی میذاشته و بعد میومده و اموال زن رو میبرده میفروخته. بعضی کیفهای زنان رو برای خودش نگه میداشته. گفته که به علت فقر در 15 سالگی شوهرش دادن به امید و فکر میکرده از مشکلات خونهشون خلاص شده که بعد میفهمه شوهرش دزده و بعد قتلها و...
زمانه:
-- زیتون ، Jul 18, 2008ممنون زیتون جان از به روز رسانیات. در موقع نوشتن این مقاله، هنوز این جزییات مشخص نشده بود.