تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

بخشی از اسناد می ۱۹۶۸

ترجمه: بنفشه سرتیپی

اطلاعیه رسمی

رفقا،

با توجه به تصرف دو روزه کارخانه هواپیمایی «سود» از سوی کارگران و دانشجویان شهر نانت و سرایت جنبش به چند کارخانه دیگر، کمیته تصرف دانشگاه سوربون خواستار تصرف هرچه سریع‌تر تمام کارخانه‌های فرانسه و تاسیس انجمن‌های کارگری است.

رفقا، این بیانیه را هرچه سریع‌تر توزیع و تکثیر کنید.

سوربون، ۱۶می ۱۹۶۸، سه و ۳۰ دقیقه بعدازظهر

مراقب عوام‌فریبان باشید!
مراقب بوروکرات‌ها باشید!

رفقا،

کسی نباید از اهمیت گردهمایی عمومی امروز عصر (پنجشنبه ۱۶می) غافل شود. در طول دو روز گذشته چند نفر که پیشتر هم در حال توزیع خط مشی‌های مختلف حزبی دیده شده‌اند، موفق به ایجاد نفاق و سردرگمی شدند؛ هدف آن‌ها هم مهار تجمع با استفاده از سخنان بوروکرات‌های فریبکاری که ابتذالشان از طریق بی‌اعتنایی به این گردهمایی کاملاً ثابت شده، است.

این گردهمایی باید نشان دهد که می‌تواند گردهمایی معتبری باشد، در غیر این صورت فراموش می‌شود. در مورد مطالب فوق دو نکته باید شرح داده شود:

چه‌کسی مراقب ماموران امنیتی خواهد بود که نقش نفرت‌انگیز و غیرقابل تحملی دارند؟
چرا کمیته رسانه‌ای، متشکل از کارآموزان روزنامه‌نگاری که گستاخانه اطلاعیه را سانسور کرده و تلاش می‌کنند روسای رادیو - تلویزیون ملی را نا‌امید نکنند، فرصت‌های شغلی خود را به خطر نیندازند؟

فارغ از این‌ها، با توجه به این‌که کارگران نیز با پیروی از ما و با همان حقی که ما برای خودمان قائل هستیم، تصرف چند کارخانه را در فرانسه آغاز کرده‌اند، ، کمیته تصرف دانشگاه سوربون با صدور بیانیه‌ای، این حرکت را در ساعت ۳ بعد از ظهر امروز تایید می‌کند. مشکل اصلی گردهمایی عمومی امروز بعدازظهر، با رای شفاف حمایتی یا مخالفت درباره درخواست کمیته تصرف مشخص می‌شود.

اگر با درخواست مخالفت شود، رسماً این حق برای دانشجویان ایجاد می‌شود که از شرکت در کلاس‌های عملی امتناع کنند.


آشوب‌های پاریس در ماه می ۶۸

شعارها باید به هر وسیله‌ای منتشر شوند

به وسیله (اعلامیه‌ها، آگهی‌ها و اطلاعیه‌ها، فکاهی‌های مصور، آواز‌ها، دیوار نوشته‌ها، بالن‌های نقاشی سوربون، آگهی‌های میان تاتر‌ها و فیلم‌ها در زمان وقفه‌ آن‌ها، بالون‌های متروها، تابلو‌های اعلانات، قبل از عشق‌ورزی، بعد از عشق‌ورزی، در آسانسور‌ها و هر زمان که گیلاستان را در بار بالا می‌برید، باید این موارد را مد نظر داشته باشید):


تصرف کارخانه‌ها

تقویت انجمن‌های کارگری

براندازی جامعه طبقاتی

مرگ بر جامعه کالا‌محور

حذف از خودبیگانگی

تعطیلی دانشگاه‌ها

بشریت تا زمانی که آخرین بوروکرات با امعاء و احشاء آخرین کاپیتالیست به دار آویخته نشود روی سعادت را نخواهد دید.

مرگ بر پاسبان‌ها

آزادی ۴ متهم به غارت در طول ناآرامی‌های ششم می.

کمیته تصرف دانشگاه سوربون ۱۶ می ۱۹۶۸، ۷ بعداز ظهر

تلگرافات‌

پروفسور ایوان سویتاک، پراگ چکسلواکی

کمیته تصرف سوربون درود برادرانه خود را به رفیق سویتاک و سایر انقلابیون چکسلواکی می‌فرستد زنده‌باد قدرت بین‌المللی کارگری بشریت تا زمانی که آخرین کاپیتالیست با امعاء و احشاء آخرین کاپیتالیست به دار آویخته نشود، به سعادت نخواهد رسید زنده باد انقلابیون مارکسیسم

زنگا کورن توکیو ژاپن

زنده باید مبارزه رفقای ژاپنی که هم‌زمان در دو جبهه ضد استالینیستی و ضد‌امپریالیستی می‌جنگند
زنده‌باد تصرف کارخانه‌ها زنده‌باد اعتصابات عمومی زنده‌باد قدرت بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری بشریت تا زمانی‌که آخرین بوروکرات با امعاء و احشاء آخرین کاپیتالیست به دار آویخته نشود به سعادت نخواهد رسید کمیته تصرف دانشگاه سوربون

کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی کرملین مسکو

بلرزید بوروکرات‌ها نیروی بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری به زودی شما را محو خواهد کرد بشریت تا زمانی که آخرین بوروکرات با امعاء و احشاء آخرین کاپیتالیست به دار آویخته نشود به سعادت نمی‌رسد زنده‌باد مبارزه ملوانان کرونستاد و ماخنوچینا در برابر لنین و تروتسکی زنده‌باد قیام وحدت‌گرایان ۱۹۵۶ بوداپست مرگ بر دولت زنده‌باد انقلاب مارکسیستی کمیته تصرف دانشگاه سوربون

کمیته مرکزی حزب کمونیست چین دروازه صلح پکن

بلرزید بوروکرات‌ها به‌زودی نیرو‌ی بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری شما را نابود خواهند کرد بشریت تا زمانی که آخرین بوروکرات با امعاء و احشاء آخرین کاپیتالیست به دار آویخته نشود به سعادت نخواهد رسید زنده‌باد اشغال کارخانه‌ها زنده‌باد انقلاب پرولتاریایی بزرگ ۱۹۲۷ چین که از سوی بوروکرات‌های هوادار استالین مورد خیانت قرار گرفت زنده‌باد پرولتاریایی کانتون و سایر مناطقی که در مقابل آن‌چه ارتش مردمی نامیده می‌شود سلاح به‌دست گرفته‌اند زنده‌باد کارگران چینی و دانشجویان که بر آنچه انقلاب فرهنگی می‌نامند و بوروکرات‌های هوادار مائو حمله کرده‌اند زنده‌باد انقلابیون مارکسیست مرگ بر دولت کمیته تصرف دانشگاه سوروبن

۱۷ مه ۱۹۶۸


آشوب‌های پاریس در ماه می ۶۸

گزارش تصرف سوربون

تصرف سوربون که روز دوشنبه ۱۳می آغاز شد، دور جدیدی از بحران جامعه مدرن را آشکار کرد. آن‌چه در حال‌حاضر در فرانسه رخ می‌دهد، نشانه بازگشت جنبش انقلابیون پرولتاریایی در تمام کشور‌هاست.

جنبشی که پیش از این از تئوری به مبارزه خیابانی ارتقاء یافته بود، درحال حاضر به مبارزه‌ای برای حفظ دستاوردها تبدیل شده است. کاپیتالیسم امروزی گمان می‌کرد مبازه طبقاتی به اتمام رسیده است، اما در واقع دوباره شروع شده و پرولتاریایی که تصور می‌شد دیگر وجود ندارد، مجددا در اینجا ظاهر شده است.

پیش از محاصره سوربون، دولت امیدوار بود که شورش دانشجویان را که پیشتر موفق به حفظ منطقه‌ای از پاریس شده بودند، آرام کند.

سوربون با این امید که دانشجویان در آرامش درباره مشکلات دانشگاه صحبت کنند به آن‌ها واگذار شد، اما تصرف‌کنندگان به‌طور ناگهانی تصمیم گرفتند که گفت وگوی آزاد بر سر مشکلات کلی جامعه داشته باشند. این تصمیم از لزوم تشکیل اتحادیه‌ای خبر می‌داد که آرام آرام در بین دانشجویان مقبولیت یافت.

به طور قطع، تصرف به صورت کامل محقق نشد: انجمن ملی و چند اداره اجرایی باقی ماندند. دموکراسی هم به طور کامل محقق نشد: تکنوکرات‌های آینده اتحادیه ملی دانشجویان ادعا کردند که مفید هستند و سایر بوروکرات‌های سیاسی نیز سخنان فریبکارانه‌ای به زبان آوردند. مشارکت کارگران کماکان بسیار محدود ماند و حضور غیردانشجویان به زودی مورد سوال قرار گرفت. بسیاری از دانشجویان، استادان و روزنامه‌نگاران نیز تنها به عنوان تماشچی در صحنه حضور داشتند.

با وجود همه این نارسایی‌ها که چندان هم عجیب نبود، کارگران با مشاهده گفت وگوهای آزاد، مشتاق شده بودند و با مشاهده دموکراسی مستقیم در عمل، برای نقدهای جدی و تند تلاش می‌کردند. حتی با وجود ایجاد محدودیت‌ برای سوربون از سوی دولت، این برنامه انقلابی، خود را ارتقاء می‌داد.

یک روز پس از تصرف سوربون، گارگران هواپیمایی سود در شهر نانت، کارخانه خود را تصرف کردند. در روز سوم، پنج‌شنبه ۱۶ می، کارخانه رینالت و فیتلز تصرف شدند و جنبش در بولوگن بیلانکرت آغاز شد. سه روز پس از آن، ۱۰۰ کارخانه به تصرف در آمدند و موج اعتراض‌ها به راه افتاد، اما اتحادیه بوروکرات‌ها هرگز متوجه نشدند که از کارانداختن را‌ه‌آهن و پیشرفت به سوی یک اعتصاب عمومی در حال شکل‌گیری است.


آشوب‌های پاریس در ماه می ۶۸

تنها نیروی موثر در سوربون، راه اندازی گردهمایی عمومی به وسیله تصرف‌کنندگان بود. در مرحله اول در ۱۴ می، در بحبوبه آشفتگی و سردرگمی‌ خاصی که حاکم بود، کمیته تصرف با ۱۵ عضو قابل عزل در هر لحظه، تشکیل شد و خوشبختانه یکی از اعضاء گروه نانتیری، برنامه پیش‌رو را تنظیم کرد: دفاع از اجرای دموکراسی مستقیم در سوربون و قدرت قطعی اتحادیه‌های کارگری به عنوان هدف نهایی.

در واقع پس از انتخابات هم مقامات کمیته هماهنگی، در برابر هیچ کسی مسئول نبودند. ساعتی پس از انتخابات کمیته تصرف، یکی از هماهنگ‌کنندگان به‌طور خصوصی تلاش کرد ابطال انتخابات را اعلام کند، اما یک درخواست مستقیم از مردم سراسر کشور از سوی سوربون و جنبش اعتراضی آن‌ها، باعث شد فریب‌کاران از اقداماتشان دست بردارند. روز بعد، پنج‌شنبه ۱۶می، ۱۳ عضو کمیته اشغال، ناپدید شدند. ۲ نفر از فقا ما را ترک کردند و این زمانی بود که به دلیل وضعیت اضطرار ی، اتخاذ تصمیمات ناگهانی ضروری شد: چرا که در زمانی که اشغال کارخانه‌ها در سراسر کشور گسترده شده است، دموکراسی کماکان در سوربون نادیده گرفته می‌شد.

در ساعت ۳ بعدازظهر اعضای کمیته تصرف دوباره گردهم آمدند تا برای استقرار دموکراسی در دانشگاه و راه‌اندازی دوباره سازمان‌های دموکراتیک سوربون تصمیم‌گیری کنند. بنابراین همه بخش‌‌هایی که بایستی تحت اقتدار کمیته قرار می‌گرفت باید تصرف یا بازسازی می‌شدند: سیستم بلند‌گو، امکانات چاپ، هیئت علمی و بخش‌های امنیتی. اعتراضات و آه و ناله‌های سخنگویان گروه‌های سیاسی مختلف (تروتسکیست‌ها، مائویست‌ها و غیره) نیز نادیده گرفته شدند.

در طول شب که هزاران نفر از رفقا در بیلانکو رست بودند، تعدادی افراد ناشناس یک گردهمایی به راه انداختند که وقتی کمیته اشغال متوجه شد آن‌ها را پراکنده کرد. از طرف کمیته، دو نماینده برای اعلام عدم مشروعیت گردهمایی آن‌ها اعزام شده بودند.

روز جمعه ۱۷ می در ساعت ۲ بعدازظهر در گردهمایی مشاهده شد که تریبون برای مدتی طولانی به وسیله مارشال‌های خود منصوب شده متعلق به یکی از گروه‌های تروتسکیست اشغال شده و بنابراین ناچار به توقف وی شدیم.

عصر آن روز در ساعت ۹، کمیته تصرف بالاخره موفق شد گزارشی به اعضای خود ارایه کند و با وجودی که کاملاً برای انجام فعالیت‌‌های مورد بحث و رای داده شده مثل تصرف کارخانه‌ها ناتوان بود، هیچ‌گونه رایی در موافقت یا عدم موافقت با این فعالیت‌ها صادر نکرد. در مواجهه با چنین بی‌اعتنایی، کمیته تصرف، گزینه‌ای به جز استعفا نداشت. انجمن در اعتراض به تجاوز به تریبون، به وسیله گروه‌هایfer ناتوان بود. پارتیزان‌های دموکراسی مستقیم متوجه شدند و به سرعت بیانیه صادر کردند که دیگر علاقه‌ای به سوربون ندارند.

دقیقا در لحظه‌ای که ایده تصرف کارخانه‌ها نزد افکار عمومی پذیرفته می‌شد، در سوربون شکست خورد. از زمانی‌که کارگران به‌طور جدی در مقابل بوروکرات‌ها ایستادند، نسبت به دانش آموزان یا تازه‌کاران چپ‌گرا قدرتمند‌تر‌شدند. علاوه بر این به‌هم ریختگی، بوروکرات‌های چپ‌گرا به امید توافق بر سر تصاحب یک نقش حاشیه‌ای، به انعکاس دیدگاه‌های حزب کمونیست اتحادیه کارگران می‌پرداختند تا دانشجویان را از کارگران جدا سازند. ("کارگران نیازی به درس‌های دانشجویان ندارند")

اما در واقع دانشجویان با اشغال سوربون و مباحثات دموکراتیک واقعی، درس بسیار عالی به کارگران دادند. بوروکرات‌ها با عوام‌فریبی و برای پنهان کردن این واقعیت که دانشجویان و کارگران به هم زنجیر شده‌اند می‌گویند طبقه کارگر رشدکرده است. آن‌ها امیدوارند بتوانند کارگران را به طبقه‌ای که در آن هستند وابسته کنند.


تظاهرات مردم پاریس در ماه می ۶۸

نبرد دانشجویان حالا دیگر پشت سرگذاشته شده است. آن‌قدر از آن گذشته است که رهبران دست‌چندم بوروکرات به این نتیجه رسیده‌اند که تظاهر به احترام به استالینیست‌ها در این لحظه فکر خوبی است. پیامد بحران فعلی تنها به موفقیت کارگران در تصرف کارخانه ها بستگی دارد.


برخی از رفقا همراه با تعدادی از کارگران از نخستین کمیته تصرف سوربون حمایت کردند و اتحادیه‌ای را برای تداوم تصرف تشکیل دادند. تصرف، بدون اندکی رحم بر رژیم و تنها در شرایطی که به لحاظ کمی و کیفی رشد کند می‌تواند دوام داشته باشد.

کمیته حفظ تصرف پاریس، ۱۹ می ۱۹۶۸

افزایش قدرت اتحادیه‌های کارگری

در طول ۱۰ روز، کارگران صد‌ها کارخانه را اشغال کردند، اعتصاب عمومی خودجوشی کشور را دچار سکون کرد و بسیاری از ساختمان‌های دولتی تصرف شدند. این شرایط- که البته دایمی نیست- یا باید گسترش یابد و یا باید به وسیله سرکوب و فرونشاندن و یا مذاکرات ناامید کننده از بین برود.

اشغال کارخانه‌ها تمام عقاید کهنه را به کناری راند و فرضیات رادیکال در مورد بازگشت انقلاب پرولتاریایی را مستحکم ساخت. واقعیت این است که جرقه جنبش، ۵ ماه پیش و به وسیله چند انقلابی زده شد. آن‌چه در فرانسه اتفاق افتاد در حال حاضر در سایر کشور‌ها هم در حال رخ دادن است، جهان‌گرایی که جز لاینفک انقلاب‌های قرن ماست دوباره زنده شده است.

درحال حاضر نبرد اساسی بین توده‌های کارگران که وسیله مستقیمی برای ابراز خواسته‌ها‌یشان در اختیار ندارند و سیاست‌مداران چپ گرا و بوروکرات‌های اتحادیه کارگیری است. کارگران امروز، دروزاره‌های کارخانه‌ها را کنترل می‌کنند و به نام متصرف کنندگان حق مذاکره دارند.

بوروکراسی‌ها برخلاف سازمان‌های کارگری، کارگران را تباه و به آنان خیانت کرده‌اند؛ آن‌ها به دنبال ادغام کارگران در جامعه سرمایه‌داری هستند و در بحران فعلی، حامیان اصلی کاپیتالیسم در حال زوال محسوب می‌شوند.

رژیم دوگل ممکن است بر اساس ضرورت با حزب کمونیست فرانسه و افراد شاخص اتحادیه‌های کارگری حتی به صورت غیر مستقیم مذاکره کند تا در ازای منافع اقتصادی، کارگران را به حالت عادی باز گرداند و بعد تندروها را سرکوب کند. ممکن است هم «چپ‌ها» قدرت پیدا کنند و با پیروی از همان سیاست، به موقعیتی هرچند ضعیف‌تر دست یابند.

شاید مساله سرکوب نظامی مطرح شود و یا در نهایت، کارگران ممکن است با همکاری با یکدیگر و آگاهی از اهدافشان با همان شدت عملی که در مبارزات عملی اخیر از خود نشان دادند، به موقعیت ممتاز‌تری برسند. این روند به تشکیل اتحادیه‌های کارگری، پیاده شدن دموکراس در همه سطوح، تعیین نمایندگانی که در هر لحظه قابل تغییر باشند و تبدیل به تنها قدرت اجرایی و عمی در سراسرکشور خواهد انجامید.

ادامه شرایط حاضر به چه صورتی می‌تواند به چنین چشم اندازی منتهی شود؟ احتمالا ظرف چند روز آینده، شروع به‌کار بخش‌های اقتصادی که با حمایت و زیر نظر کارگران کار می‌کنند به عنوان پایه‌های قدرت جدید ضروری خواهد شد؛ قدرتی که همه چیز آن از اتحادیه‌ها و احزاب نشات می‌گیرد. راه‌آهن‌ها و چاپخانه‌ها باید از مبارزه کارگران حمایت کنند و قدرت جدید باید توزیع مواد غذایی را برعهده بگیرد. اگر پول ارزش خود را از دست بدهد و یا در دسترس نباشد ممکن است توزیع کوپن ضروری شود. در این پروسه عملی، وجدان مشتاق پرولتاریا می‌تواند خود را به وجدان طبقاتی تبدیل کند و موقعیت کارگران را نسبت به تمام دورن زندگی‌شان تغییر دهد.

کمیته ابقای تصرف، پاریس، ۲۲می ۱۹۶۸

خطاب به همه کارگران

رفقا،

آن‌چه ما اخیرا در فرانسه انجام دادیم در اروپا باقی می‌ماند و به‌زودی همه طبقات حاکم جهان از بوروکرات‌های مسکو وپکن تا میلیونرهای واشنگتن و توکیو را تهدید خواهد کرد. درست همان‌طور که ما پاریس را به جنبش درآوردیم، پرولتاریای بین‌المللی باردیگر به سرمایه‌داری حمله می‌کند و دولت ها را در تمام دژهایشان مورد تهاجم قرار می‌دهد. تصرف کارخانه‌ها و ساختمان‌های دولتی در سراسر کشور نه تنها در کارکرد اقتصادی ایجاد رکورد کرد بلکه یک سوال اساسی را برای کل جامعه به وجود آورد. این جنبش برای همه مردم، مرحله گذار جدی را به ارمغان آورده و انقلابی است که نقصی به جز نا‌آگاهی نسبت به آن‌چه اتفاق افتاده و انجام داده ندارد.

رژیم تنها با حمایت ارتش به قدرت بازمی‌گردد و در غیر این صورت سقوط می‌کند. ارتش نیز تنها با وعده برگزاری انتخابات جدید که تنها در صورت تسلیم جنبش رخ خواهد داد، موفق می‌شود. اگر چپ‌ها به قدرت برسند سعی می‌کنند با زور یا سازش از دنیای قدیم دفاع کند.

بهترین مدافع چنین دولت «محبوبی» حزب موسوم به کمونیست و حزب بوروکرات‌های طرفدار استالین خواهد بود که از ابتدای جنبس با آن مبارزه کرده و تنها وقتی درباره سقوط رژیم صحبت کردند که متوجه شدند دیگر نمی‌توانند از آن حمایت کنند. تنها اگر استالینیست‌ها عقب‌نشینی کنند دولت موقت می‌تواند از آن کرنسکیست‌ها باشد. همه این‌ها در نهایت به آگاهی کارگران و توانایی سازمان‌های مستقل بستگی دارد.

کارگران که به تازگی توافق مضحک رهبران اتحادیه را رد کرده‌اند، پی برده‌اند که بیش از این نمی‌توانند در چارچوب اقتصاد فعلی «پیروز» شوند بنابراین سعی می‌کنند همه چیز را به نفع خود تمام کنند.

جنبش فعلی نمی‌‌توانست با فرا رفتن از خواست‌های اتحادیه‌های مفلوک درباره حقوق‌بگیران و مستمری‌بگیران بیش از این سیاست‌زده شود؛ خواسته‌هایی که به دروغ به عنوان مسائل اجتماعی مطرح می‌شوند. آن چه انقلابیون بیش از یک قرن به دنبالش بوده‌اند دوباره بازگشته است و تنها در شکل خود قابل ارائه شدن است. دیگر برای بوروکرات‌های انقلابی دیر شده است که دوباره آن‌را به راه بیاندازند.

در حالی‌که بوروکرات‌های استالینیست، درخواست تشکیل سازمان‌های اشتراکی را برای جمع کردن همه «نیروهای قابل اعتماد» انقلاب چه زیر پرچم تروتسکی یا مائو یا آنارشیست‌ها انقلاب مطرح می‌کنند، ما تنها نیاز به فراخواندن کسانی داریم که از تروتسکی یا مائو پیروی می‌کنند. بوروکرات‌ها ممکن است ذهنیتشان را نسبت به آن‌چه « انقلابی قابل اعتماد» می‌نامند تغییر دهند اما انقلابی درست‌کار به سرزنش بوروکرات‌ها ادامه می‌دهد.

در حال حاضر با قدرت و احزاب و اتحادیه‌هایی که آن‌ها در اختیار دارند کارگران گزینه‌ دیگری‌جز سازماندهی خود به صورتی یکپارچه برای تسلط مستقیم بر اقتصاد و جنبه‌های دیگر زندگی اجتماعی، دفاع و پافشاری بر خودمختاری و هرنوع آزادی سیاسی و تشکیل اتحادیه، تضمین امنیت فردی و تشکیل اتحادیه با سایر اتحادیه‌های منظقه‌ای و ملی ندارند.

تنها با قدرت اتحادیه‌های کارگری است که آن‌ها می‌توانند به قدرتی انحصاری در کشور تبدیل شوند. تنها آلترناتیو نیز بازگشت به جهالت و تماشای تلویزیون است. پرولتاریا یا «انقلابی است و یا هیچ.»

ضرورت‌های قدرت اتحادیه‌ها چیستند؟

●پایان دخالت همه قدرت‌های خارج از اتحادیه
●دموکراسی مستقیم و تمام‌عیار

●وحدت عملی در تصمیمات و اجراییات

●وجود نمایندگانی که در هر لحظه به وسیله وکلایشان قابل عزل باشند

●حذف سلسله مراتب طبقاتی و تبعیضات اجتماعی

●مدیریت آگاهانه و انتقال همه شرایط زندگی آزادانه

●مشارکت خلاقانه و دایمی توده‌ها

●هماهنگی و توسعه بین‌المللی

در حال حاضر به چیزی جز موارد فوق و مدیریت فردی نیازی نیست. مراقب اعضاء مدرنیست و حتی مراقب کشیش‌ها که در مورد مدیریت فردی صحبت کرده و آن را تائید می‌کنند یا حتی اتحادیه‌های کارگری که این حداقل را هم تائید نمی‌کنند باشید، چرا که آن‌ها می‌خواهند اساس بوروکراسی و امتیازات طبقاتی خواص یا روسای کوته فکرشان! را نجات دهند.


در واقع آن چه در حال حاضر ضروری است از زمان آغاز انقلاب پرولتریایی ضرورت داشته است. استقلال طبقه کارگر همیشه مسئله مهمی بوده است. مبارزه همواره بر سر دستمزد کارگران، کالاهای اساسی و دولت بوده است. هدف همیشه همراهی آگاهانه با تاریخ و سرکوب همه جدایی طلبان و «هر چیزی که مستقل از افراد وجود دارد» بوده است.

انقلابیون پرولتاریا خود به خود برنامه‌های کلی را در مناسب‌ترین شکل از اتحادیه ها اخذ کرده‌اند؛ در سن پترزبورگ در ۱۹۵۰‌، در توریم ۱۹۲۰، در کاتالونیا در ۱۹۳۶ و در بوداپست در ۱۹۵۶. حفاظت از جامعه قدیمی یا استثمار طبقاتی، هر لحظه می‌تواند اتحادیه‌ها را به جنازه تبدیل کند.

طبقه کارگر در حال حاضر دشمنانش را می‌شناسد و شیوه‌های مناسب عمل را می‌داند. سازمان‌های ‌انقلابی باید بدانند دیگر لازم نیست با شیوه‌های از خود‌بیگانه با از خود‌بیگانگی مبارزه کنند. مبارزه از طریق اتحادیه‌های کارگری، از زمانی که سایر اشکال مبارزات انقلابی مخالف آن‌چه ما می‌خواهیم شده‌اند، تنها راه است.

کمیته ابقاء تصرف،۳۰ می ۱۹۶۸

منبع

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ترجمه فارسي بسياري از اسامي اشخاص و شهرها ومحلات،به وضع خجالت آوري غلط است!

-- بدون نام ، May 24, 2008

با تشکر از مترجم محترم و نیز از درج این متن.
اما:
شتابزدگی در ترجمه و کم اطلاعی مترجم محترم از برابر های فارسی ی واژگان "اعلام" و به احتمال قوی، عدم ویراستاری و نیز نادرستی های تایپی و سجاوندی،
پیام این متن را قدری مخدوش کرده است. لطفن پیگیری فرمایید.

-- ناظر ، May 24, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)