خانه > دگرباش > مقاله > هوموفوبیا یا ترس از افول مردانگی | |||
هوموفوبیا یا ترس از افول مردانگیترجمهی نیما شاهداین مقاله، ترجمه و تلخیص از مدخل Homophobia از دانشنامهی الکترونیکی ویکیپدیا است. به جهت آن که مداخل این دانشنامه بهطور پیدرپی ویرایش میشود گاه با مقالهی گسیختهای روبهرو میشویم. برای روشن بودن سیر مقاله در اینجا برخی مطالب حذف یا افزوده شدهاند. این موضوع تحت عنوان «هوموفوبیا در ایران»، در مقاله ای جداگانه بررسی خواهد شد. هوموفوبیا عبارت است از مجموعهای از تمایلات و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایی و کسانی که خود را بهعنوان همجنسگرا تعریف یا تصور میکنند.
تعاریف این واژه1،2 معمولاً اشاره به انزجار، اهانت، تعصب، بیزاری و احساسی نامعقول دارند. هوموفوبیا رفتارهای مخالفتآمیز و خصمانهای مانند تبعیض و خشونت علیه کسی که گرایش دگرجنسگرا ندارد را شامل میشود. این اصطلاح بیش از هرکس مدیون آثار جورج واینبرگ است که آن را بهعنوان هراسی از همجنسگرایی مطرح ساخته است. او در کتاب «جامعه و همجنسگرای سالم» این اصطلاح را بهکار برده است. هوموفوبیا امروزه اغلب در کنار بیزاریهای اجتماعی دیگری مانند بیزاریهای نژادی و جنسی قرار داده میشود. در سال ۱۹۸۸ نویسنده و فعال سیاسی و رهبر حقوق مدنی کورتا اسکات کینگ اظهار داشت که «هوموفوبیا مانند نژادپرستی و یهودستیزی و دیگر صور تعصباتی است که در آن اقدام به انسانیتزدایی از گروهی از مردم میشود تا انسانیت و شخصیتشان نفی شود».3 برخی این شکلهای نفرت اجتماعی را «شرکای همسان» خواندهاند.4 دو واژه هست که از هوموفوبیا مشتق میشوند: هوموفوبیک (صفت) و هوموفوب (اسم)، اولی صفتی برای شخص هوموفوبیایی است و دومی به شخصی اشاره دارد که رفتار هوموفوبیایی نشان میدهد یا اینگونه میاندیشد. ۱. منشاء واژه وجه تسمیه: استدلال میشود که5 چون واژه «هومو» در زبانهای لاتین عنوان توهین آمیزی برای گیهاست6 بنابراین هوموفوبیا نیز به معنی انزجاری است که از همجنسگرایان وجود دارد.7 نخستین کاربردهای واژهی هوموفوبیا: بهعنوان یک اصطلاح علمی، هوموفوبیا با نام جورج واینبرگ گره خورده است،8 اما این واژه نخست در مقالهای نوشته شده به تاریخ ۲۳ می ۱۹۶۹، در مجلهی اسکریو (یک مجلهی پورنوگرافی) به کار رفت که در آنجا بهمعنی ترس مردان دگرجنسگرا از این بود که مبادا دیگران آنها را گی بدانند.9 در سال ۱۹۷۱ کنت اسمیت نیز واژهی هوموفوبیا را برای اشاره به بیزاری روانشناختی از همجنسگرایان بهکار برد.10 جورج واینبرگ روانشناس، این واژه را در سال ۱۹۷۲ در کتاب «جامعه و همجنسگرای سالم» استفاده کرد.11 این کتاب یک سال پیش از آن که «انجمن روانپزشکان آمریکایی» رأی به حذف همجنسگرایی از فهرست بیماریهای ذهنی دادند، به چاپ رسید. اصطلاح واینبرگ ابزار مهمی برای فعالان گی و لزبین و حامیان و طرفداران ایشان شد.12 او این مفهوم را به مثابه یک فوبیای پزشکی اینگونه تعریف میکند:13 «هوموفوبیا ... هراسی است از همجنسگرایان که ظاهراً همراه با ترس از واگیردار بودن آن است، هراس از نقصان یافتن چیزی است که برایش میجنگی، یعنی خانه و خانواده. هراسی مذهبی است و به همان نتایج بیرحمانهای منجر میشود که اغلب هراسها منشا آنند.14» در سال ۱۹۸۲ هوموفوبیا برای نخستین بار در مجلهی «نیویورک تایمز» برای گزارشی در مورد شورای عمومی کلیسای انگلستان که رأی به عدم محکومیت همجنسگرایی داده بود، به کار رفت.15 ۲. نقدها نقد اصطلاح هوموفوبیا: کاربرد هوموفوبیا، هوموفوبیک و هوموفوب بهعنوان یک واژهی تحقیرگر، علیه کسانی به کار رفته است که دارای ارزشهایی از موضع متفاوتند. این تقابل با هوموفوبیا مبتنی بر یک تفسیر خشک و لفظی از این واژه بهعنوان «هراس» است. ۱. در سال ۱۹۹۳، دانشمند رفتارگرا ویلیام اُدونو و کریستین کسلس اظهار داشتند که این واژه چنان که معمولاً بهکار میرود دارای یک ارزشگذاری تحقیرآمیز نامشروع در قبال ارزش مواضع جنسی است که جای بحث دارند. این بیشتر شبیه به همان تلقی بیماری است که از همجنسگرایان پیشتر وجود داشت. آنها استدلال میکنند که این واژه تنها استدلال ضمنی علیه کسانی است که حامی ارزشها یا مواضعی برخلاف ارزشها و مواضع گویندهاند.16 بهعبارت سادهتر، خود این عنوان جانبدارانه و سیاسی است نه بیطرف.
۲. برخی از روانشناسان از دانشگاه آرکانزاس تحقیقی را هدایت کردند که نشان میداد واکنش شرکتکنندگان در آن مبتنی بر هراس نبود، بلکه منعکسکنندهی عدم تأیید همجنسگرایی بر اثر عوامل دیگری مانند «نفرت» بود.17 ۳. «انجمن ملی تحقیق و درمان همجنسگرایی»،18 سازمانی که به جنبش قبلی گیها مربوط است هوموفوبیا را به این صورت توصیف میکند که: «اغلب به نحوی غیر دقیق توصیفگر شخصی است که مخالف رفتارهای همجنسگرایی است که یا بر اساس دلایل اخلاقی یا روانشناختی یا پزشکی چنین میاندیشد». آنها بر آنند که «به نحو فنی، این واژگان در واقع به شخصی که فوبیا، یا هراسی معقول، از همجنسگرایی دارد اشاره میکنند، اما کسی که مخالفتی بر پایهی دلایلی برای خودش دارد را دیگر نمیتوان هوموفوبیک نامید.»19 جایگزینهای پیشنهاد شده: برخی محققان اصطلاحات جایگزینی را برای توصیف تعصب و تبعیض علیه کسانی که ل.گ.ب.ت (لزبین، گی، بایسکسوال، ترانسکسوال) اند بهکار بردهاند. برخی از این جایگزینیها شفافیت معنایی بیشتری را نشان میدهند و برخی دیگر در بردارندهی مفهوم «فوبیا» نیستند: - هومواروتوفوبیا [homoerotophobia] که شاید اصطلاح پیشروی نسبت به هوموفوبیا است که توسط واینرایت چرچیل در کتاب «رفتار همجنس گرایانه در میان مردان» (۱۹۶۷) استفاده شده است. با وجود این نقد و پیشنهادهای جایگزین، هوموفوبیا تنها واژهای است که امروزه در بحث از نقد تعصبات جنسی عمومیت یافته است. روشن است که بخشی از این مقبولیت عمومی، ناشی از اثربخشی وجه منفی است که در عنوان «فوبیا» وجود دارد. کاربرد فوبیا در این اصطلاح همچون سایر اصطلاحات مشابه وجه سیاسی و مبارزاتی دارد. بار ارزشی که اصطلاحات دیگر مانند هومونگاتیویتی فاقد آن هستند. همچنین سادگی کاربرد آن در زبان روزمره بیشتر از واژههایی مانند هوموسکسوفوبیا یا هومواروتوفوبیا است که در بخشی از تحقیقات علمی بهکار میروند. ۴. گونههای هوموفوبیا هوموفوبیا بهصور مختلفی اظهار میشود که از میان آنها هوموفوبیای درونی شده، هوموفوبیای اجتماعی، هوموفوبیای عاطفی، هوموفوبیای عقلانی شده و سایر اشکال آن وجود دارد.22 همچنین دیدگاههایی هست که هوموفوبیا، نژادپرستی و جنسیتگرایی [sexism] را بهعنوان گونههایی از اختلال شخصیت مشابه دستهبندی میکند.23 هوموفوبیا بهعنوان بخشی از یک ردهبندی پزشکی از فوبیاها تلقی نمیشود، همچنین در ردهی اختلالات روانی و پزشکی قرار نمیگیرد و معمولاً به معنایی غیر درمانی به کار میرود.24 هوموفوبیای نهادیشده [institutionalized homophobia] هوموفوبیایی است که برحسب نهادهای قدرت ایجاد میشود که دو نهاد اساسی در این مورد دین و سیاست است. هوموفوبیای دینی [religious homophobia] ترس از همجنسگرایان در متون دینی اکثر ادیان جهان یا در دستورات دینی اکثر پیروان ادیان مشاهده میشود. اگرچه در برخی از ادیان مانند هندوئیسم و ادیان مصر باستان شاهد همجنسگرایی خدایان هستیم اما پیروان آنها این را الگویی انسانی نمیشمرند و تابوی همجنسگرایی گویا از جایی دیگر، خارج از فانتزیهای همجنسگرایانهی این اسطورهها، سر در میآورد. بیش از هر دینی در جهان، دین اسلام بهعنوان دشمن همجنسگرایان تلقی میشود. بیشترین آمار اعدام و سرکوب را در کشورهای اسلامی شاهدیم. هوموفوبیای دولتی [State-sponsored homophobia] هوموفوبیای دولتی عبارت است از جرمسازی و جریمه کردن همجنسگرایی و سخنان از سر نفرت از جانب چهرههای دولتی و سایر صور تبعیض، خشونت و آزار کسانی که ل.گ.ب.ت (لزبین، گی، بای سکسوال، ترانسکسوال) اند. بهبرخی از این رژیمهای سیاسی که هوموفوبیک تلقی شدهاند اشاره میکنم. در سال ۱۹۷۰ در چین رفتارهای همجنسگرایانه، غیر قانونی اعلام شد. زمانی که مائو به قدرت رسید تلقی این بود که همجنسگرایی «شکلی از بی آبرویی اجتماعی یا شکلی از بیماری ذهنی» است. طی دورهی انقلاب فرهنگی (۱۹۶۶-۷۶) کسانی که همجنسگرا بودند بدترین دورهی آزار و اذیت در تاریخ چین را تجربه کردند. با وجود این که در جمهوری خلق کمونیست، قانونی علیه همجنسگرایی وجود ندارد، گیها و لزبینها تحت پیگرد قرار داشتند. قوانین دیگر نیز برای آزادی همجنسگرایان به کار میرفت و آنها به جهت بی مبالاتی و اختلال در نظم جامعه، مورد سرزنش قرار میگرفتند.25
در سال ۱۹۲۲، اتحاد جماهیر شوروی در زمان لنین، مدتی پیش از دیگر کشورهای اروپایی از همجنسگرایی جرمزدایی کرد. حزب کمونیست روسیه به نحو مؤثری قانون جرم نبودن طلاق، سقط جنین و همجنسگرایی را زمانی که می خواستند قوانین کهن تزاری را ملغا کنند به تصویب رساند و شوروی تازه شکلگرفته این سیاست آزادیخواهانه را در قوانینش در نظر گرفت.26 اما برخی از چهرههای حزب چپ، همجنسگرایی را بهعنوان یک ابتلای بورژوایی یا یک حرکت راستگرا یا یک ابتلای غربی توصیف کردند.27 رهاسازی لنین یک دهه بعد توسط استالین پس گرفته شد و ذیل بند ۱۲۱ تا دورهی یلتسین همچنان باقی ماند. دولت کره شمالی نیز فرهنگ گی غربی را بهعنوان رذیلتی که به جهت تنزل جامعهی سرمایهداری ایجاد شده است محکوم میکند و معتقد است که این یک مصرفگرایی رو به تزاید و اختلال جنسی است.28 در کرهی شمالی، «هتک قوانین حیات سوسیالیستی جمعی» میتواند تا دو سال حبس داشته باشد.29 اگرچه بر اساس نظر دولت کرهی شمالی «بهعنوان کشوری که در پی علم و عقلانیت است تشخیص میدهد که برخی افراد همراه با همجنسگرایی، بهعنوان یک امر ژنتیک متولد میشوند که با آنها با احترام برخورد میشود.» همجنسگرایان در کره تحت سرکوب نیستند چنان که در برخی رژیمهای سرمایهداری در جهان»! رابرت موگابه، رهبر زیمباوه کمپینی خشونتآمیز علیه همجنسگرایان به راه انداخت و استدلال میکرد که پیش از استعمار، زیمباوه همجنسگرا نداشته است.30 در آگوست ۱۹۹۵ او برای نخستینبار در نمایشگاه بینالمللی کتاب زیمباوه، همجنسگرایی را محکوم کرد.31 او به مخاطبینش گفت: اگر دیدید که برخی خود را بهعنوان گی یا لزبین عرضه میکنند آنها را دستگیر کنید و به پلیس تحویل دهید.32 در سپتامبر ۱۹۹۷ مجلس زیمباوه، منع اعمال همجنسگرایانه را به تصویب رساند.33 همپوشانی هوموفوبیاها در برخی موارد تمایز میان هوموفوبیای دینی و هوموفوبیای دولتی چندان روشن نیست. نمونهی بارز آن قلمروهای سیاسی و دینی است که در اتوریتهی اسلامی وجود دارد. همهی فرقههای اسلامی همجنسگرایی را منع میکنند؛ چراکه در قانون شرع جرم است و در اکثر کشورهای اسلامی اینگونه ملاحظه شده است. برای مثال در افعانستان، همجنسگرایی در حکومت طالبان، جزای مرگ داشت. پس از سقوط ایشان مجازات همجنسگرایی از اعدام به جزایی معادل جریمه و زندان تبدیل شد. وضعیت حقوقی در امارت متحدهی عربی چندان روشن نیست. در سال ۲۰۰۹ ایلگا گزارشی را منتشر کرد تحت عنوان «دولتهای حامی هوموفوبیا ۲۰۰۹» که بر اساس تحقیقی از دانیل اتسن در کالج دانشگاه سودرترن در استکهلم سوئد تالیف شده بود. این گزارش ۸۰ کشور در سراسر جهان را معرفی میکند که هنوز همجنسگرایی را غیر قانونی میشمارند. - پنج کشور که شامل ایران، موریتانی، عربستان سعودی، سودان و یمن است جزای مرگ را برای اعمال همجنسگرایانه در نظر میگیرند.34 از انقلاب سال ۱۹۷۹ تاکنون در ایرن حکومت ایران بیش از چهارهزار نفر را در ایران بهدلیل اعمال همجنسگرایانه محکوم به مرگ کرده است.35 در عربستان سعودی حداکثر جزای همجنسگرایی اعدام در ملاء عام است اما دولت جزاهای دیگری مانند جریمه، حبس و شلاق را به عنوان جایگزین در نظر گرفته است مگر آنکه این افراد در برابر اتوریتهی دولت دست به کارهایی مانند فعالیت در جنبش اجتماعی ل.گ.ب.ت (لزبین، گی، بیوسکسوال، ترانسکسوال) بزنند.36 پانوشتها: ۱. "webster.com" 2008. Retrieved 2008-01-29. homophobia "Dictonary.com" ۲. Dictonary.com. 2008. Retrieved 2008-01-29. ۳. Chicago Defender, April 1, 1998, front page ۴. "Homophobia, racism likely companions, study shows," Jet, January 10, 1994 ۵. MacDonald, A.P., Jr. (1976). "Homophobia: Its roots and meanings". Homosexual Counseling Journal 3 (1): 23–33. ۶. Boswell, John (1993). "On the use of the term “homo” as a derogatory epithet". in Wolinsky, M; Sherrill, K. Gays and the military: Joseph Steffan versus the United States. Princeton University Press. pp. 49–55. ۷. Herek, Gregory M. (April 2004). "Beyond "Homophobia": Thinking About Sexual Prejudice and Stigma in the Twenty-First Century". Sexuality Research & Social Policy 1 (2): 6–24. doi:10.1525/srsp.2004.1.2.6 ۸. ibid ۹. ibid ۱۰. Smith, Kenneth T (1971). Homophobia: a tentative personality profile. 29. 1091–4. OCLC 100640283 ۱۱. Weinberg, George (1973) [1972]. Society and the healthy homosexual Garden City, New York Anchor Press Doubleday & Co. ISBN 9780385050838. ۱۲. Herek, Gregory M. (April 2004). "Beyond "Homophobia": Thinking About Sexual Prejudice and Stigma in the Twenty-First Century". Sexuality Research & Social Policy 1 (2): 6–24. doi:10.1525/srsp.2004.1.2.6 ۱۳. Weinberg, George (1973) [1972]. Society and the healthy homosexual . Garden City, New York Anchor Press Doubleday & Co. ISBN 9780385050838. ۱۴. ibid ۱۵. Clifford Longley (February 28, 1981). "Homosexuality best seen as a handicap, Dr Runcie says" . London: The Times. and Gledhill, Ruth (August 7, 2008). "New light on Archbishop of Canterbury's view on homosexuality" . The Times (London). ۱۶. O'Donohue, William; Caselles, Christine (September 1993). "Homophobia: Conceptual, definitional, and value issues" . J Psychopathol Behav Assess 15 (3). ۱۷. University of Arkansas, Daily Headlines: "Disgust not fear drives homophobia, say UA psychologists" (June 07 2002) ۱۸. National Association for Research & Therapy of Homosexuality ۱۹. NARTH Position Statements , National Association for Research & Therapy of Homosexuality, 27 February 2008 . Retrieved November 13, 2008. ۲۰. Boswell, John (1980). Christianity, social tolerance, and homosexuality: Gay people in Western Europe from the beginning of the Christian era to the fourteenth century. Chicago: University of Chicago Press ۲۱. Hudson, WW; Ricketts, WA (1980). A strategy for the measurement of homophobia.. 5. 357–72. doi:10.1300/J082v05n04_02 . OCLC 115532547 ۲۲. The Riddle Homophobia Scale from Allies Committee website, Department of Student Life, Texas A&M University ۲۳. uindon MH, Green AG, Hanna FJ (April 2003). "Intolerance and Psychopathology: Toward a General Diagnosis for Racism, Sexism, and Homophobia" . Am J Orthopsychiatry 73 (2): 167–76. doi:10.1037/0002-9432.73.2.167 . PMID 12769238 . ۲۴. Treichler, Paula A. (October 1987). "AIDS, Homophobia, and Biomedical Discourse: An Epidemic of Signification". AIDS: Cultural Analysis/Cultural Activism 43 (Winter): 31–70. OCLC 17873405 ۲۵. History of Chinese homosexuality" (2004-04-01) Shanghai Star Accessed July 3, 2009. ۲۶. Hazard, John N; Columbia University. Russian Institute (1965). Unity and diversity in socialist law. [New York] Russian Institute, School of International Affairs, Columbia University. OCLC 80991633 ۲۷. Hekma, Gert; Oosterhuis, Harry; Steakley, James D (1995). Gay men and the sexual history of the political left . Harrington Park Press. ISBN 9781560230670. ۲۸. Global Gayz. "Gay North Korea News & Reports 2005". Archived from the original on 2005-10-18. Retrieved May 5, 2006. ۲۹. Spartacus International Gay Guide, page 1217. Bruno Gmunder Verlag, 2007 ۳۰. Ember, Carol R; Ember, Melvin (2004). Encyclopedia of sex and gender : men and women in the world's cultures . Kluwer Academic/Plenum Publishers. p. 213. ISBN 9780306477706. ۳۱. Epprecht, Marc (2004). Hungochani : the history of a dissident sexuality in southern Africa . Montreal. p. 180. ISBN 9780773527515. ۳۲. Under African Skies, Part I: 'Totally unacceptable to cultural norms' Kaiwright.com ۳۳. Epprecht, Marc (2004). Hungochani : the history of a dissident sexuality in southern Africa . Montreal. p. 180. ISBN 9780773527515. ۳۴. ILGA: 2009 Report on State Sponsored Homophobia (2009) ۳۵. Steven Eke (28 July 2005). "Iran ’must stop youth executions’" . BBC News. "Human Rights Watch calls on Iran to end juvenile executions, after claims that two boys were executed for being gay." ۳۶. homophobia "Dictonary.com" . Dictonary.com. 2008. ۳۷. ILGA: Lesbian and Gay Rights in the World (2009) ۳۸. Aldrich, Robert (2006). Gay life and culture : a world history. Universe. ISBN 9780789315113.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
اساساً مقاله از ریشه مشکل دارد. هموفوبیا یعنی ترس از رابطه جنسی با جنس موافق. ولی شما آن را به شکل دیگری تعبیر کرده اید. "تعاریف این واژه1،2 معمولاً اشاره به انزجار، اهانت، تعصب، بیزاری و احساسی نامعقول دارند. هوموفوبیا رفتارهای مخالفتآمیز و خصمانهای مانند تبعیض و خشونت علیه کسی که گرایش دگرجنسگرا ندارد را شامل میشود. "
-- حسین ، May 29, 2010دوست عزیز تعبیر این مقاله هم همیون بوده است کمی در معنای جمله دقت بیشتری کنید:
-- نیما ، May 29, 2010ترس از کسی که گرایش دگر جنس گرا ندارد. یعنی همان همجنس گراها.
مقاله ترجمه است در این جمله و من تغییری در عبارت ندادم گمان می کنم منظور آن روشن است.