تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

نگه‌بان لرزه‌های آسمان

رسول معین

در ایران چشم به دنیا که باز می‌کنی، به خوبی سایه‌ی سنگین دین و مذهب را بر هر گوشه‌ی زندگی می‌توانی ببینی. با اینکه امروزه بیشتر افراد معتقدند ایمان و باورهای آدمی خصوصی‌ترین جنبه‌ی زندگی هر انسانی است، اما با شرایط ایران امروز نمی‌توان بر این اصل زیاد پای فشرد.

در آزمون‌های کشور به خصوص استخدامی و دانشگاهی، گزینه‌ی دین و مذهب پررنگ خودنمایی می‌کند، با چهار گزینه‌ی اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی؛ تعجب هم می‌کنیم با این اوضاع، ادیان یهودی و زرتشتی را هنوز دین رسمی کشور می‌دانند!

پدرم مسلمان است، گاهی نماز هم می‌خواند، اما خوب می‌دانم که از ترس نرسیدن به خواسته‌هایش دولا و راست می‌شود، اسلام را از پدرش و پدرش از پدرانش به ارث برده‌اند.

مادرم سخت معتقد به اسلام و مذهب تشیع است. هیچ وقت نمازش ترک نمی‌شود. اما نمازهای عربی او از ترس خشم خدای خود است، از آتشی که هر روز بر زبانه‌هایش افزوده می‌شود تا گناه‌کاران را ببلعد.


حکومت جمهوری اسلامی یک نگاهبان است، یک حس‌گر برای لرزه‌گیری‌های عرش خدای‌اش که با هر بار عشق‌ورزی من و معشوق‌ام به لرزه در می‌آید

من اما نه این ارث پدری را می‌خواهم و نه از آن خدای شمشیر به دست عرب می‌ترسم ولی با خالی گذاشتن گزینه‌ی دین در پرسشنامه؛ آینده‌ای خالی خواهم داشت. پس ماشین‌وار گزینه‌ی اسلام را سیاه می‌کنم. اسلام من در شناسنامه‌ام نوشته شده است، همراه با شماره‌ی شناسنامه و تاریخ تولدم - قابل تغییر نیست.

اینجا اگر دین‌ات را تغییر دهی، بعد از خانواده، حکومت بالای سرت ایستاده، نظاره‌گر. حتی شب‌ها در رختخواب من سرک می‌کشد تا مبادا هم خوابه‌ای نامشروع و یا خدای ناکرده هم‌جنس داشته باشم. حکومت جمهوری اسلامی یک نگاهبان است، یک حس‌گر برای لرزه‌گیری‌های عرش خدای‌اش که با هر بار عشق‌ورزی من و معشوق‌ام به لرزه در می‌آید.

وچون دینی را عوض نه، که اختیار می‌کنی، اگر اسلام باشد که کار شگرفی نکرده‌ای و همان صراط مستقیم را پی گرفته‌ای و همان اصل وراثت و همای اسلام را رعایت کرده‌‌ای، ولی بد به آن روز که دینی جز اسلام و مذهبی جز شیعه اختیار کنی، آن هنگام است که کارخانه‌ی کفرستیزی و برچسب‌زی شروع به کار می کند.

مرتد، نجس، کافر، مطرود، گناهکار، مباح الدم و هزار تهمت و وصله‌ی دینی، اجتماعی و حتی سیاسی و در نهایت حکم اعدام و رقص آویزان از دار، برای اختیار خدای خود؛ برای پرستش و ستایش آنچه مقبول تو است.

مشکل وقتی دو هزار چندان می‌شود که جزو اقلیت جنسی هم باشی، زندگی مخفی و زیرزمینی، همیشه پنهان بودن و پنهان کاری و همیشه به میل دیگران تقلید کردن هم داشته باشی. همین که حس‌گرهای لرزش‌گیر عرش الله به صدا در بیاید و مکان تولد عشق هویدا شود، دیگر همه چیز تمام خواهد بود، دیگر نه چهار بار اعتراف و نه چهار شاهد لازم است و نه حتی گاهی قوانین خودشان که مبنای محاسبه است؛ علم قاضی و آزمایش‌های روز کفایت امر را می‌کند.

در عجبم، اینان که قوانین این چنینی را با علم و آزمایش روز تفسیر و تثبیت می‌کنند چرا هنوز احکام خود را با فرهنگ و تمدن هزاروچهارصد سال قبل عرب تعبیر می‌کنند؟

و چون حرفی از این باب می‌زنی از نوک پا تا فرق سر از ارغوانی به قرمز رنگ عوض می‌کنند؟

بگذریم که حکایت این جماعت عمامه به‌سر و تاجدار حکایتی بس غریب و عجیب است. گاهی از مسایل فیزیک هم سخت‌تر و غیرقابل درک‌تر می‌شود. این چند سالی که عمر کرده‌ام و زیر پرچم همین جماعت صبح را به شب و شب را به صبح و ترس را به لرز پیوند زده‌ام، هنوز نتوانسته‌ام یک‌رنگی و اطمینان و صداقتی از ایشان ببینم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

"اسلام من در شناسنامه‌ام نوشته شده است، همراه با شماره‌ی شناسنامه و تاریخ تولدم - قابل تغییر نیست."
دوست عزیز دین ومذهب شما در کدام صفحه شناسنامه شما نوشته شده؟
یکبار دیگر شناسنامه ات را نگاه کن.

-- بدون نام ، Mar 5, 2010

عجب "صداقت" گدازنده ای در این تکه پاره نهفته است. شقه، شقه. شرجه، شرجه. سوالی از روحی به درازای 1400 سال: معنای اقلیت جنسی چیست؟ علامتی رمزیست؟

-- بدون نام ، Mar 5, 2010

ای دوست این افاضات بلیغ از شکم سیری و لاغری فکر و اندیشه است حیف فامیلی که شما داری آن معین کجا و شما نامعین کجا

-- ماسال ، Mar 6, 2010

ممكن است دين ايرانيان صراحتن در شناسنامه شان نوشته نشده باشد، وليكن براى هركس كه در ايران به دنيا آمده باشد، مخصوصن بعد از انقلاب، فشار همه جانبه اى كه از سوى ارگان هاى حكومتى به مردم وارد مى شود كه خود را ملتزم به احكام اسلام معرفى كنند تا حكومت بگذارد آب خنكى از گلويشان پايين برود (تحصيل كنند يا استخدام شوند يا در خيابان آسوده راه بروند) غيرقابل انكار است، حال چه "دگرباش" باشى، چه هتروسكسوال.

-- اميرهومن عرفى ، Mar 6, 2010

خیلی عالی بود... خیلی زیبا...اتفاقا این یکی از ایرادات وارد به اسلام هست که نمیشه ازش خارج شد. وقتی تو شناسنامه ی من می نوشتند دین : اسلام من چه حق انتخابی داشتم؟ و واقعا این چه عرشی هست که" با هر بار عشق‌ورزی من و معشوق‌ام به لرزه در

-- sara ، Mar 7, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات