Jan 2010


بسترهای مبارزه با ديکتاتوری

ديونيزوس: تعصب يا تعلق نسبت به يك يا چند جنبش اجتماعی، ناشی از پيشینه‌ی تاريخی قبيله‌گرايی در اجتماع است كه سبب می‌گردد گونه‌ای مطلق‌انگاری بر ذهن انسان‌ها سايه افكند. نگاه واقع‌بينانه به اجتماع امروز ايران نشان‌دهنده‌ی خرده‌جنبش‌هايی است ـ كه چه ما بخواهيم و چه نخواهيم ـ در اجتماع وجود داشته كه در تلاش و مبارزه با حاكميت در راستای حقوق مدنی خود هستند.



درباره اقلیت‌های جنسی - بخش سوم
هم‌جنس‌گرایی؛ خلاف سلیقه یا اخلاق؟

آرش نراقی: ذوق و سلیقه افراد درباره نوع غذا، نوع معاشران، نوع مناسبات جنسی و امثال آن، با احساساتی بسیار عمیق پیوسته است که در غالب موارد با احساسات اخلاقی اشتباه می‌شود. بنابراین چه بسا امری به لحاظ اخلاقی نکوهیده نباشد؛ اما ذوق و طبع عمومی آن را بر نتابد و آن را نوعی انحراف به شمار آورد و نسبت به آن احساس اشمئزاز کند.



درباره‌ی اقلیت‌های جنسی- بخش دوم
غلظت «مردانگی»

آرش نراقی: به نظر می‌رسد که مقصر اصلی «مردانگی» است؛ نه «هم‌جنس‌بودن» و این نکته‌ای است که از تحلیل اسکروتن هم بر می‌آید. یعنی آن‌چه مایه‌ی بی‌ثباتی و ناپایداری روابط مردان هم‌جنس‌گرا می‌شود، ولذا ایشان را، به تعبیر اسکروتن، به سوی بی‌بند و باری جنسی می‌راند، آن نوع خصایصی است که تحت عنوان خصایص «مردانه» به پسران خود می‌آموزیم.



درباره‌ی اقلیت‌های جنسی- بخش نخست

آرش نراقی: آن‌چه می‌تواند موضوع داوری اخلاقی واقع شود، فعل مختارانه است. اگر چیزی بیرون از اختیار ما رخ دهد، ما را به خاطر آن نمی‌توان اخلاقاً ستود یا نکوهش کرد. ظاهراً تمایل جنسی فرد هم‌جنس‌گرا به هم‌جنس خود، مانند تمایل جنسی فرد غیر هم‌جنس‌گرا به غیر هم‌جنس خود غیر اختیاری است. در این صورت هم‌جنس‌گرایی، به مثابه تمایلی بیرون از اختیار فرد هم‌جنس‌گرا، مشمول هیچ داوری اخلاقی نمی‌شود.



هفت تصور غلط درباره‌ی هم‌جنس‌گرایی

مهدی همزاد: گاه شنیده می‌شود که اگر هم‌جنس‌گرایی به رسمیت شناخته شود، جامعه به خطر می‌افتد و ممکن است کودکان ما نیز هم‌جنس‌گرا شوند. از آن‌جا که هم‌جنس‌گرایی غیرانتخابی و سرایت‌ناپذیر است، گفت‌وگوی بیش‌تر درباره‌ی آن منجر به رواج آن نمی‌شود. البته با بازترشدن فضای جامعه و افزایش آگاهی، عده‌ی بیش‌تری از هم‌جنس‌گرایان می‌توانند با خود کنار بیایند و خود را همان‌گونه که واقعا هستند، بپذیرند.