خانه > داریوش رجبیان > مجله زمانه با بيگ بن > تاجيکستان، به روايت يک هندی | |||
تاجيکستان، به روايت يک هندیداريوش رجبيانبيگ بن رادیو زمانه که مدتی خاموش بود دوباره امروز طنين انداز میشود. دلیل سکوت آن آغاز سفرنامههای هند بود که همچنان ادامه دارد، اما از روی انصاف نبود که بطور کامل شیفتهی تاج محل شویم و بيگ بن را نادیده بگیریم. به خصوص وقتی بهانهای هم برای پیوند زدن ميان بيگ بن و تاج محل در دست باشد. داستان بهانه از این قرار است که چندی پیش زیر سایه بيگ بن لندن، با یک دختر خانم هندی آشنا شدم که تازه از تاجیکستان برگشته است، در حالیکه من تاجیک تازه از هند برگشتهام. خواستم که با هم بنشینیم و از کشورهای یکدیگر بگوییم. من از هند بگویم و او از تاجیکستان که موضوع پایان نامهی دکترایش است. اما پیش از این که پای صحبت میهمانمان بنشینیم، نگاهی به تازههای لندنی میاندازیم. فیلم انیمیشن پاهای خوشبخت (هپی فيت)، در مراسم اهدای جوایز بافتای کودکان بریتانیا، آخرین فیلم هری پاتر را شکست داد و جایزه بهترین فیلم کودک را برد. هپی فيت داستان پنگوئنها در سرزمینی یخ بسته است. این دوازدهمین مراسم اهدای جوایز بافتای کودکان بود که در لندن برگزار شد. حالا سراغ میهمان زمانه با بيگ بن می رویم که نخست خودش را معرفی میکند. منسی: من منسی مهروترا هستم. در حال نوشتن پایان نامهای در موضوع مذهب، سیاست و قومیت در تاجیکستان برای دانشگاه جواهرلعل نهروی دهلی هستم. من از ماه مارس تا آوریل برای مدت 40 روز در تاجیکستان بودم و از شمال تا جنوب کشور را سفر کردم و خیلی جالب بود. چه تصادف جالبی! من هم تازه از هند برگشتم. به شهرهای مختلف هند از جمله دهلی، مومبای، آگرا، جيپور، شهرک های کوچک و حتی روستاها در ایالت هاریانا سفر کردم. فرهنگ غنی و تنوع فرهنگی هند من را کاملا شیفته کرد. من فکر میکنم که هند از جمله کشورهایی است که دوست دارم در آن بمانم و برای سالها در آن زندگی کنم. میخواهم ببینم تو دربارهی تاجیکستان چه فکر میکنی و با چه برداشتهایی برگشتی؟ بگذارید از این شروع کنم که اخیرا تلویزیون هند برنامهای دربارهی امپراطوری مغول داشت. وقتی بابر گورکانی به هند آمد، گفته بود که من فقط از دو چیز هند خوشم نمیآید، آب و هوا و نان هندی. مابقی هند را دوست دارم. مردمش را دوست دارم، چون فرهنگ ما و هندیها، بویژه شمال هند، تقریبا یکی است. چون نان گورکانی از نان هندی فرق میکرد و نحوهی پختن آن متفاوت است. نان تاجيکی از نانهای هندی خیلی فرق میکند. ولی شمال هند فرهنگ تاجیکی یا ایرانی دارد. اگر به ایالت اوتارپرادش هند سفر کنید، اصطلاحاتی میشنوید به مانند "فلانی فارسی خوانده و هنوز هم روغن فروش است"، یعنی «یارو درس خوانده، ولی هنوز کار مشخصی ندارد». در روستاهای شمال هند از این اصطلاحات فراوان است، ولی خودشان خبر ندارند که اینها همه از تاجیکستان و آسیای میانه آمده است. در دورهی کمونیسم تاجیکستان کاملا بسته بود و به آن دسترسی نداشتیم. برای ما همهی آن جمهوریها، شوروی محسوب میشدند و تعداد دقیق این جمهوریها را نمیدانستیم و اینکه فرهنگهایشان تا چه اندازه مشترک يا متفاوت است. تازه اخیرا روشنفکران ما متوجه این حقايق شدهاند. الان هم اکثر مردم هند تاجیکستان را نمیشناسند. ولی وقتی به تاجیکستان میرویم، میبینیم که همه هند را و تاج محل را میشناسند. من وقتی به هند سفر کردم در بسیاری از مناطق هند شباهتهای فرهنگی با تاجیکستان را دیدم. حتی در برخورد و رفتار مردم. پس تو هم این احساس را در تاجیکستان داشتی؟ بله. به شدت. حتی در مراسم عروسی، آداب و رسوم بنیادیشان بسیار به هم شبیه است. حتی گفته میشود که کتاب ودای هندی، توسط آریاییهایی نوشته شده که از آسیای میانه به هند آمده بودند. این فرهنگها بسیار شبیه هم هستند. مثلا میهمانداری آنها یا چیزی که شما به آن میهمان نوازی میگویید. وقتی به جنوب هند میروید میبینید که این اشتراکات فرهنگی کمتر می شود. همانطور که گفتی، تاجیکستان هنوز یک کشور نسبتا گمنامی است و بسیاری از مردم آن را نمیشناسند. حتی مردم چین که همسایه تاجیکستان است، از آن آگاهی کافی ندارند... چون تاجیکستان از منابع کافی برای تبلیغ و جذب گردشگران برخوردار نیست. سیاست ثابتی ندارد. اقتصادش ضعیف است. چون من روی موضوع قومیت کار و مطالعه میکردم. چرا تاجیکستان؟ موضوع پایان نامهات میتوانست ازبکستان باشد که هم بزرگتراست و هم پرجمعیتترین کشور آسیای میانه است. چون تاجیکستان است که گرفتار ناآرامیها بود و شاهد چند سال جنگی بود که بر مبنای مسائل هویت قومی و منطقهای درگرفت. این موضوع برایم جالب بود و روی آن کمتر کار شده است. از تاریخ امپراطوری گورکانی آگاه بودم و می دانستم که بین هندوستان و فارسی زبانان آسیای میانه، مشترکات زیادی هست. در نتیجه من به تاجیکستان دلبستگی بیشتری پیدا کردم و می خواستم که فرهنگ و جامعه تاجیکستان را بهتر بشناسم. این کشور و کل منطقه برای من چیز تازه ای بود و برای من یک چالش محسوب میشد. میخواستم با این چالش روبرو شوم. حال که تاجیکستان را دیدی، میتوانی درموردش نظر کارشناسانه بدهی؟ به نظر تو تاجیکستان در حال پیشرفت است یا گیر کرده است؟ اگر مبنای صحبتم را آمار دولتی قرار دهم، میشود گفت که در حال پیشرفت است. به مناطق مختلف تاجیکستان هم که سفر میکنیم، می بینیم که فقر مردم آسیای جنوبی، بویژه هند، در تاجیکستان وجود ندارد. گداهای تاجیکستان برخلاف گداهای هند، دست کم لباسی دارند که تنشان را بپوشاند. نمی دانم چه غذایی میخورند، ولی پولشان برای یک بطری ودکا کفایت میکند. گفته میشود که اقتصاد تاجیکستان در حال توسعه است، ولی من شاهد آن نبودم. البته پولی که کارگران تاجیکی از خارج برای خانوادههایشان میفرستند، به آنها خیلی کمک می کند. اما تاجیکستان فاقد فرهنگ سیاسی است. این را نه تنها در مورد جوانها، بلکه در مورد نسلهای سالمند تر تاجیکستان هم می توان گفت. از لحاظ فرهنگی تاجیکستان کشور بسیار غنی است. کشوری است که سرمایهداری نیست و فرهنگی غنی و ریشههای فرهنگی غنی دارد. چون مادیگرایی هنوز به تاجیکستان نرسیده است. از این رو نقطه قوت تاجیکستان همان فرهنگ عامه است. آنها بسیار گرم و پذیرا هستند و در تاجیکستان احساس غربت نمیکنی. همه به فکرت هستند و هرگز تو را بیگانه نمی دانند. همه مواظب همدیگرند. البته این جریان را بیشتر در روستاها و شهرهای دورتر از مرکز می توان احساس کرد. زندگی در شهرهای عمده کمی سریعتر و پر تنشتر است. مثل هر کشور دیگری، روستاها در تاجیکستان ملایمتر و کم شتاب تر هستند. دوست داری دوباره به تاجیکستان بروی؟ بله حتما. پایان نامهام تقریبا تمام شده است. اگر به من فرصت دست بدهد، احتمالا برای تعطیلات یا هر چیز دیگری به تاجیکستان خواهم رفت. چون آنجا به من حس خانه بودن دست میدهد و در تاجیکستان من دوستان بسیاری دارم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
با سلام و سپاس از اطلاع رسانی های خوب شما . این برنامه برای من جالب بود چرا که موضوع تز دکترای من هم هویت فرهنگی و مذهبی تاجیکان در آسیا می باشد و من در تاجیکستان در شهر دوشنبه تحصیل می کنم البته من ایرانی ام و در حال حاضر در ایران هستم . در صورت امکان ایمیل این خانم را به من بدهید تا بتوانیم به تبادل اطلاعات با یکدیگر بپردازیم .
__________
درود بر شما و سپاس از پيامتان. نشانی شما را به منسی مهروترا فرستادم و اميدوارم او به زودی با شما در تماس شود.
با ارج
-- م - ص ، Nov 29, 2007داريوش