خانه > داریوش رجبیان > با شنوندگان > از قلم شما تا چشم ما | |||
از قلم شما تا چشم ماداريوش رجبيانlondon@radiozamaneh.comاین برنامه را از «اینجا» بشنوید. امیدوارم زمانه با شما مهربان باشد و اوقات خوشی داشته باشید و اوقات خوشتری در انتظارتان باشد. امشب تصمیم گرفتیم برنامهی ما «از قلم شما تا چشم ما» باشد و به پیامهای نوشتاری شما بپردازیم که به پیک الکترونیک contact@radiozamaneh.com فرستادهاید. داوود دوست عزیزمان و شنوندهی رادیو زمانه مینویسد: ما فکر کردیم که هیچ مطلب رادیو زمانه محکوم به فیلترینگ اتوماتیک نیست و به آقای حسنی نوشتیم که برخی از کاربران ما با انداختن 3 دبلیو (حذف www) در آغاز نشانی اینترنتی ما، موفق میشوند صفحه را بدون کم و کسر باز کنند. شما هم نشانی تارنما (سایت) و صفحات داخلی را بدون 3 دبلیو آغاز کنید و نتیجه آن را به ما خبر دهید که آیا اشکال برطرف شده یا نه؟ خوشبختانه این نیرنگ برخی کاربران ما برای آقای حسنی هم کارساز واقع شده و از ایشان نامهی سرشار از مهری دریافت کردیم که در آن میگوید: چیا شریفی مینویسد: دوست گرامی مطالب شاعرانه هم دریافت میکنیم. خوشبختانه به مانند پیامی از م.ساحل که مینویسد: ساحل ادامه میدهد ساحل عزیز حالا یک خرده آهنگ برنامه را سیاسیتر میکنیم. سخنرای محمود احمدینژاد در دانشگاه کلمبیای نیویورک باعث شد که پیامهای فراوانی به پیک الکترونیک contact@radiozamaneh.com سرازیر بشود. تعداد زیادی از این نامهها از همجنسگراهای ایرانی در داخل و خارج از کشور بود که علیه ادعای آقای احمدینژاد که میگفت «در ایران همجنسبازانی چون در آمریکا وجود ندارد» اعتراض میکردند. رادیو زمانه با ارسال پاسخ از این دوستان خواست که شماره تلفنهایشان را در اختیار ما بگذارند تا بتوانیم با ایشان تماس بگیریم و با هم صحبت بکنیم. بنا بر دلایلی، از داخل کشور شمارهی تلفنی چندان دریافت نشد. اما مهدی کاظمی یک جوان ۱۹ سالهی ایرانی که واکنشش یه اظهارات محمود احمدینژاد را در تارنمای سازمان دگرباشان جنسی ایران منتشر کرده، شماره تلفنش را به ما فرستاد و با او صحبت کردیم. صحبت ما با مهدی کاظمی طولانی بود و از جمله دربارهی مفهوم واژههای همجنسگرا و همجنسباز، صحبتهای فلسفی مختلفی داشتیم که یکی به معنی گرایش فطری یا اکتسابی به همجنس است و دومی به معنای خوشگذرانی و تفنن جنسی بدون تعهد با همجنس است. خلاصه پارهای از این گفتگو با مهدی کاظمی در هلند را این جا میخوانيد. میدانید که آقای احمدینژاد گفته که در ایران هوموسکشوال وجود ندارد. من در جواب ایشان به IOQO جواب دادم که تو ایران هوموسکشوال وجود دارد. ولی خب به خاطر مشکلاتی که در ایران هست، نمیتوانند نمایش دهند و بگویند که ما هستیم و وجود داریم. و این سازمان که شما اسمش را آوردید، چه سازمانی است؟ سازمان دگرباشان جنسی ایران. ولی شما خودتان دقیقاً شنیدید که محمود احمدینژاد در آن جلسه چه گفت؟ نه من فقط در اینترنت که سرچ میکردم خواندم که بیانیهای که در سازمان ملل بود؛ فکر کنم در نیویورک گفتند. در نیویورک و در دانشگاه کلمبیا سخنرانی میکرد و یک نفر سؤال میکند که «آیا حقوق همجنسگراها آن جا پایمال نمیشود؟» و احمدینژاد میگوید که «ما در ایران، همجنسباز مثل این کشور نداریم.» بعضیها میگویند که احتمالاً مظورش این است که همجنسبازها به ان شکلی که در آمریکا هستند، در ایران نیستند. حالا من مطمئن نیستم منظور آقای احمدینژاد چه بوده. ولی برایم جالب است؛ شما ۱۹ سال داريد. درست است؟ شما کی به هلند آمدید؟ من حدود چهار ماه پیش وارد هلند شدم. چه طور؟ یعنی به خاطر این که همجنسگرا بودید آمدید بیرون از ایران؟ به این صورت نبوده. من به خاطر هلند که نیامده بودم. من رفته بودم انگلیس به خاطر درس. بعد به خاطر مشکلی که تو ایران برای من به وجود آمد، من تو انگلیس اعلام پناهندگی کردم و رد شدم. به تنهایی آمدید یا با خانواده؟ نه؛ من به تنهایی رفتم. بله و بعدش رفتید هلند. بعد چون من را از انگلیس دیپورت کردند، از آنجا فرار کردم و میخواستم به کانادا بروم که آلمان من را گرفت. چون آلمان هم میخواست من را بفرستد انگلیس، آمدم هلند. و هلند دیگر کاری ندارد و آن جا پناهنده شدی؟ این جا پناهنده شدم. ولی این جا هم باز ممکن است من را به انگلیس برگرداندند. یعنی هنوز هم مشخص نیست که سرنوشتت چه خواهد شد. نه. احتمالاً به خاطر این که یک عدهی زیادی هستند که میآیند به خارج؛ یعنی از ایران میآیند بیرون و برای این که بهشان حق پناهندگی داده بشود، اعلام میکنند که همجنسگرا هستند. آیا چنین چیزی به ذهن خودت رسیده بود برای این که پناهنده بشوی یا در واقع همجنسگرا هستید؟ من همجنسگرا هستم. گفتم به خاطر مشکلی در کشور، من این کار را انجام دادم. از کی احساس کردی همجنسگرا هستی؟ من از ۱۵ سالگی به این نتیجه رسیدم که یک همجنس گرا هستم. و در ایران چه طور زندگی میکردی؟ آیا جاهایی وجود دارد که همجنسگراها همدیگر را ببینند. یک جامعهی همجنسگرا در ایران وجود دارد؟ جامعه هم که بروند همدیگر را ببینند، هست. یعنی کسانی هستند که با همدیگر مخفیانه میروند. ولی من تا آن جایی که توانستم، سعی کردم که آن جاها نروم؛ به خاطر این که مشکلی بعدها برایم به وجود نیاید. من همیشه در ترس بودم؛ چه از جامعه، چه از خانواده، از همه چیز. چون پدر من یک آدم معتقدی است، من همیشه در ترس بودم که در بیرون بروز ندهم که بعداً برایم مشکلی به وجود بیاید. و حالا تو داری با رادیو زمانه مصاحبه میکنی در مورد این که همجنسگرا هستی. پدر و مادرت اگر بشنوند، ناراحت میشوند؟ الان که پدر و مادرم میدانند دیگر و مسألهای نیست . و قبول دارند؟ مادرم که قبول کرده؛ ولی پدرم قبول نمیکند. به خاطر عقاید مذهبی که دارد، هیچ وقت نمیتواند چنین چیزی را قبول کند. دوستی داشتی که همجنسگرا باشد؟ دوستپسر داشتی یا شریک داشتی که با هم باشید؟ من تو ایران با یکی از همکلاسیهایم بود که دوست پسرم بود. همانطور که امیدوارم متوجه شده باشید، هیچ صدا و هیچ پیچش قلمی در رادیو زمانه ناشنیده و یا نادیده نمیماند و دلتان را قرص کرده و برای ما بنویسید: contact@radiozamaneh.com
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
ممنون از راديو گل
-- فرخ ، Oct 6, 2007من مشكل فيلترينگ رو ... حل ميكنم
ba salam be dalile pasiv boodane geografiai va nabood tamas ba iranian az shoma miporsam. lotfan begoid che lazem daram ke betavanam ba keyfiyate khob mesle shoma farsi benevisam.?
-- ali ، Oct 7, 2007