تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با جلال ایجادی،‌ عضو حزب سبزهای فرانسه و استاد جامعه‌شناسی و اقتصاد در پاریس

پیام روشن فرانسه به ایران چیست؟

گفت‌وگو با جلال ایجادی را بشنوید.

وزارت خارجه ایران، اظهارات برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه درباره‌ی آمادگی به جنگ در ایران را نوعی تداخل با سیاست اتحادیه اروپا در برابر ایران دانسته است. محمدعلی حسینی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، اظهارات آقای کوشنر را تلاشی برای زیر سؤال بردن صلاحیت آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای عنوان کرد و گفت، «به نظر می‌رسد وزیر امور خارجه فرانسه سیاست کلی اتحادیه اروپا در قبال ایران را فراموش کرده است.»

وزیر امور خارجه فرانسه روز یکشنبه گفت: «جهان باید برای جنگ با ایران آماده شود.» آقای کوشنر تأکید کرد که مذاکرات با ایران باید تا حد آخر جلو برود؛ اما به گفته‌ی او «یک ایران هسته‌ای خطری است واقعی برای همه‌ی جهان!» او گفت: «جهان باید برای بدترین‌ها آماده شود که منظور جنگ است.»

در این باره گفت‌وگویی داشتم با جلال ایجادی، عضو حزب سبزهای فرانسه و استاد جامعه‌شناسی و اقتصاد در پاریس و نخست از او خواستم برداشت‌اش از سخنان آقای کوشنر را توضیح بدهد. این که او می‌گوید جهان باید برای جنگ با ایران آماده شود، به معنی حمله‌ی قریب‌الوقوع فرانسه به ایران است یا این که قرار است کشوری دیگر به ایران حمله بکند:

البته در ارتباط با هشدار اخیری که برنارد کوشنر در مورد ایران داده است، من فکر می‌کنم این مسأله را از موقعی که جناح سارکوزی سر کار آمده، باید تحلیل کرد. به این ترتیب که جناح سارکوزی، از زمانی که سر کار آمد، در همسویی بیشتر با سیاست دولت بوش و در خوانایی بیشتر با منافع و سیاست دولت اسراییل، تلاشش در این بود که سیاست خارجی و دیپلماسی فرانسه را نسبت به ایران فعال‌تر بکند. به این معنا که فشارهای بیشتری بر ایران وارد بکند که این را در سیاست خارجی‌اش، از قبل اعلام کرده بود و آن چه امروز کوشنر مطرح می‌کند، در چارچوب همین قضیه قرار می‌گیرد.

البته این به این معنا نیست که دولت فرانسه کاملاْ در یک حد انطباقی صد درصد با دولت بوش است. به خاطر چه؟ به خاطر این که به هر حال دولت فرانسه منافع خاصی دارد که الزاماْ همسانی صد درصد با منافع آمریکا ندارد. از سوی دیگر باید به موقعیت اروپایی خودش توجه بکند و مجموعه‌ی بافت اروپایی نمی‌تواند در چارچوب سیاست آمریکا حرکت بکند. بنابراین، صحبتی که آقای برنارد کوشنر می‌کند، در واقع بیان تشدید سیاست خارجی فرانسه نسبت به دولت ایران است که به این ترتیب فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی را تشدید بکند.

یعنی مشخص نیست که آیا خود فرانسه مستقلاْ می‌خواهد دست به اقدامی بزند یا منتظر آمریکا است؟

فرانسه مستقلاْ و مستقیماْ به این کار دست نخواهد زد. به خاطر چه؟ به خاطر این که منافع آمریکا و منافع فرانسه و اروپا یگانه نیست. دو، منافعی که ایران و فرانسه نسبت به قراردادهای بازرگانی و اقتصادی در زمینه‌ی نفتی وگاز با ایران دارد، اجازه نمی‌دهد به این مسأله شتاب بدهد و به جایی عملی برساند. به خاطر این که شما در نظر بگیرید، دولت سارکوزی احتیاج دارد در مناسبات بین‌المللی‌اش بتواند زمینه‌ای را فراهم بکند که نفوذ اقتصادی فرانسه گسترده‌تر بشود.

به لحاظ وضعیت بیکاری که در فرانسه وجود دارد؛ به لحاظ کسر بودجه‌ی سنگینی که در فرانسه وجود دارد و به لحاظ این که می‌خواهد نرخ رشد بالاتری را به وجود بیاورد. الان فرانسه یکی از کشورهایی است که در این زمینه با نرخ رشد کمتری برخوردار است. بنابراین سیاستی که جنگ‌طلبانه باشد و یک، در ارتباط با خود ایران، دو، درارتباط با کشورهایی که در این خط خاصمه قرار خواهند گرفت.،‌ من فکر نمی‌کنم دولت فرانسه در صدد عملی کردن چنین مسأله‌ای باشد.

پیرو صحبت‌های شما در مورد تغییر سیاست‌های خارجی فرانسه در دولت آقای سارکوزی این را نیز بگویم که این سخنان آقای کوشنر درست بعد از آن اعلام شد که واشنگتن به تهران هشدار داد، همه‌ی گزینه‌های مقابله با ایران همچنان روی میز است و مطرح است. پژواک این صدای واشنگتن در پاریس، که به شکل بلندتری هم صورت گرفت، بسیاری را به این فکر انداخت که احتمالاْ پاریس می‌خواهد در ائتلاف با آمریکا، جای لندن را پر بکند و آمریکا ستیزی ژاک شیراک، سلف آقای سارکوزی را جبران بکند. به نظر شما این درست است؟

من فکر می‌کنم تا حدودی بشود قضاوتمان را متین‌تر درنظر بگیریم. من فکر نمی‌کنم سیاست فرانسه کاملاْ مانند سیاست بلر بشود. به خاطر این که جغرافیای سیاسی داخل فرانسه با جغرافیای سیاسی انگلستان، گذشته‌ی سیاسی فرانسه با گذشته‌ی سیاسی انگلستان متفاوت است و علی‌رغم این تشدید هم‌گرایی و هم‌خوانی بیشتر با سیاست آمریکا، باز به این معنا نخواهد بود که به نحوی هر چه آمریکا بگوید، دولت فرانسه «بله، بله» بکند، یا حالتی که در واقع در ارتباط با دولت بلر و دولت آمریکا بود.

ولیکن به هر حال، در هم‌خوانی بیشتر با دولت آمریکا، از زمانی که خود سارکوزی سر کار آمد و یکی از بندهای انتقادی‌اش هم به دولت شیراک، همین بود که دولت فرانسه باید وارد روابط تنگانگی با آمریکا بشود و گفت درست است که ما خواهان دوستی با آمریکا هستیم، خواهان تحکیم روابطمان با آمریکا هستیم؛ ولی این به این معنا نیست که هرچه او گفت، ما بپذیریم.

در هر صورت، این هم‌خوانی با سیاست خارجی آمریکا را در صحبت‌های دیشب آقای کوشنر خیلی به وضوح می‌شد دید. به خصوص آن تکه‌ای که می‌گفت شرکت‌های عمده فرانسوی باید طرح‌های ایرانی را تحریم بکنند و در ایران سرمایه‌گذاری نکنند. این در حالی است که شرکت‌هایی مثل «توتال» در حال همکاری با ایران هستند. آیا به نظر شما شرکت‌ها مجبورند به این توصیه دولت‌هایشان گوش بدهند یا می‌توانند خودسرانه با ایران همکاری کنند؟

اولاْ در نظر بگیرید که این شرکت‌ها در یک جغرافیای بین‌المللی و اروپایی عمل می‌کنند و این‌ها نمی‌توانند به راحتی بازارهایی را که به دنبال تلاش‌ها و مذاکرات و فشارهای گوناگون به دست آورده‌اند، به این ترتیب از دست بدهند. به خصوص بحثی که اکنون در خود فرانسه مطرح است و آن این که نه تنها در حوزه‌های نفتی خلیج‌فارس و داخل ایران، بلکه حوزه‌هایی که در قسمت شمالی ایران و در ارتباط با دریای خزر است، که آمریکایی‌ها بسیار فعالانه با آذربایجانی‌ها دارند کار می‌کنند، فرانسوی‌ها هم تلاششان این است که از کانال ایران بتوانند فعالیت‌ بیشتری در این زمینه داشته باشند.

من فکر می‌کنم، آن چه برای فرانسه مهم است، اگر بخواهد در اروپا چنین مسأله‌ای واقعاْ و به طور جدی بیفتد، دولت فرانسه ناگزیر است این امر را در چهارچوب یک فشار عمومی در اروپا به پیش ببرد. این مسأله، مسأله‌ای بسیار پیچیده است. من اخیراْ صحبتی با یک دوست هم‌حزبی‌ام داشتم که نماینده‌ی پارلمانی سبزها در اروپا است. او می‌گفت مشکلی که در اروپا وجود دارد، در دو زمینه‌ی مهم است. یعنی در ارتباط با پرونده‌ی ایران دو مسأله‌ی اساسی وجود دارد. یک، مسأله‌ی حقوق بشر، اعدام‌هایی که دارد صورت می‌گیرد و فشارهایی که بر بخش‌های مختلف جامعه دارد می‌آید و علی‌رغم این که اروپا، تا به حال چندین هیأت نمایندگی فرستاده است، ولی واقعیت امر این است که تأثیر آن چنانی نگذاشته است.

دو، در ارتباط با مسأله‌ی پرونده‌ی هسته‌ای ایران است و مسأله‌ی پرونده‌ی هسته‌ای، با توجه به این که ایران بی‌توجه به این فشارها دارد آن را به پیش می‌برد، تنها چیزی که می‌تواند متوقف‌اش بکند، فشار یک‌پارچه‌ی اقتصادی و بازرگانی اتحادیه اروپا خواهد بود.

ولی به لحاظ اختلاف‌نظرهایی که در اروپا وجود دارد و عدم وجود شرایطی که بتواند به یک سیاست یگانه منجر بشود، در واقع کار اروپا را لنگ کرده است و دولت فرانسه نمی‌تواند به این جغرافیای سیاسی اروپا بی‌توجه بماند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)