سلام و عرض ادب و رپ در پيام‌گير زمانه

داريوش رجبيان

شنیدن فایل صوتی

آقای پیام‌گیر هستم با تخلص «داریوش» و ماموریت سنگین، اما شیرین پاسخ به پرسش‌های شما.

پيام: سلام. کار خاصی نداشتم. فقط داشتم مطلب داريوش شجریان را می‌خواندم روی وب‌سایت رادیو زمانه و گفتم حالا که همه زنگ زده اند، چرا من زنگ نزنم؟ موفق باشید.

داريوش: مرسی آقا از زنگ‌تان، با اینکه ظاهرا بازهم خواستید سربه‌سر داریوش رجبیان بگذارید که افتخار خویشاوندی با محمدرضا شجریان یا سیاوش شجریان پیشین را ندارد، اما تو پیام یکی از شنونده‌های رادیو زمانه داریوش شجریان خطاب شده بود که همین یکی‌ـ دو هفته‌ی پیش آن پیام را باهم شنیدیم.

پيام: سلام. من نیما مینا هستم. از پاریس زنگ می‌زنم. با آقای مهدی جامی کار داشتم. لطفا اگر ممکن باشد. فعلا خداحافظ.

داريوش: نیما مینای گرامی در پاریس، می‌توانی از طریق پیک الکترونیک mehdi.jami@gmail.com پرسش‌ات را با مهدی جامی درمیان بگذاری.

پيام: عرض سلام و ادب دارم خدمت... الو؟ عرض سلام و ادب دارم خدمت دست‌اندرکاران محترم زمانه. منتظری هستم از استکهلم. خواستم گزارش زنده‌ای را به رادیو زمانه بفرستم، از جمله اینکه.... از جمله اینکه امروز پنج‌شنبه ۹ آگوست روز حمایت بین‌المللی همبستگی با جنبش کارگری ایران و روز حمایت بین‌المللی همبستگی با فعالان جنبش کارگری، از جمله محمود اسانلو و ازجمله محمود اسانلو و... منصور اسانلو و محمود صالحی است. ببخشید که من یک‌مقدار تمرکزم را از دست دادم که این گزارش را بدهم... اتحادیه‌های مختلف سوئدی از جمله اتحادیه‌های حمل و نقل استکهلم و خود سوئد را دعوت کردیم... اطلاعیه‌های مختلفی از هر چیزی که بر کارگران ایران دارد روا داده می‌شود، اطلاعیه‌هایی به زبان سوئدی داریم پخش می‌کنیم، رسانه‌های مختلفی را که در دعوت عمومی از رسانه‌ها را داشتیم ما اینجا پخش می‌کنیم. همانطوری که اطلاع دارد رادیو زمانه، امروز ساعت شش و نیم صبح حول و حوش خانه‌ی آقای منصور اسانلو رهبر اتحادیه کارگری بسته شده بود، توسط نیروهای اطلاعاتی امنیتی جمهوری اسلامی. به‌خاطر اینکه قرار بر این بود که آنجا هم گردهمایی بشود. و این حمایت بین‌المللی بی‌سابقه بوده از تمام سندیکاهای کارگری جهان. از شما متشکرم اگر قبول زحمت کنید و اين را در گزارشات و اخبار داشته باشید.

داريوش: آقای منتظری هرچند گزارش‌تان را پخش کردیم، پوزش که آن زنده نبود و نمی‌توانست هم زنده باشد، بلکه بطور ضبط شده ۱۰ روز پس از دریافتش رفت روی آنتن.

رادیو زمانه در مورد رویدادهایی که به نشان حمایت از منصور اسانلو و محمود صالحی اتفاق افتاد، مطالبی پخش کرده بود و اگر رویداد قابل ملاحظه‌ی دیگری هم در این یا هر زمینه‌ی دیگری اتفاق بيفتد، بازهم گزارش خواهد داد.

حتما می‌دانید که رادیو زمانه گرایش سیاسی خاصی ندارد و همه رویدادهای جالب مربوط به ایران و جهان و ایرانی‌ها و جهانی‌ها را پیگیری کرده و می‌کند و خواهد کرد، به امید خدا.

آرش استپس یا آرش پیشتاز یک رپر و آوازه‌خوان زیرزمینی مقیم شهر قائم‌شهر مازنداران است که با رادیو زمانه تماس گرفته و خواسته که با او تماس بگیریم. دقایقی پیش با او صحبت کردم، صحبتی مفصل که به‌طور کاملتر توی دیسکو زمانه‌ی آدینه شب آینده پخش می‌شود. اما یک تکه از صحبت‌هایش را الان می‌شنوید:

آرش: من سلام عرض می‌کنم خدمت همه شنوندگان برنامه رادیو زمانه و خیلی خوشحالم از پشتیبانی شما از پرشین رپرها (رپخوان های پارسی)، نیوپرشین رپرها و رپرهای قدیمی. من یک اينفورميشن (اطلاع) مختصر می‌دهم از خودم. من هفت‌سال است که تو کار پرشین رپ‌ام. فکر کنم اولین رپ‌خوان شمالم. حالا نمی‌دانم، ولی کلا اسمم توی سایت «زیرزمین» یک مدت ثبت شده بود. و قصد اینکه، یک آلبوم کار کرده بودم که از سال ۸۳ بود، بنام «پسرک روزنامه‌فروش» که فروردین سال ۸۴ این را دادم بیرون. البته آنموقع اسمم آرش استپس بود و بعد مشکلاتی که داشتیم...

داريوش: آرش «قدم‌ها»،‌ یعنی «گام‌ها»؟ «استپس»؟

آرش: بله! یکسری مشکلاتی بود. یک دوست ما آقاحسام هست هس استپس، بعد من با یک اسم دیگه بودم. بعد به من گفتند اسمتان خیلی شخصی‌ است، باید اسمتان را چنچ (عوض) کنید. بعد من هم خوب آنروز زیاد عجله داشتم بهتون گفتم، خوب اسمم را بذار آرش استپس. بعد فکر نمی‌کردم اینقدر بیایم بالا و این کارها... بعد یکسری حرفهایی پشت سر ما می‌زنند، تقلیدی و این حرفها. بهرحال با آن آلبوم اولی که من با اسم آرش استپس دادم بیرون، خیلی مثلا اسمم آمد بالا، ولی بعدا اصلا برایم مهم نبود که اسمم چيست، مهم این بود که دیگر اسم خودم باشد و...

داريوش: فکر کنم توی شهر قائمشهری، درست است؟

آرش: بله، بله.

داريوش: ظاهرا به زبان انگلیسی هم خیلی علاقه داری. همين الان که داشتی صحبت می‌کردی، چهارـ پنج‌تا کلمه‌ی انگلیسی را چیدم از توی صحبت‌هایت. اینفورمیشین، استپس و... چنچ... نامت را «چنچ» کردی. این معمول است بین رپرها یا فقط خودتی که اینطوری؟

آرش: خب، بعضی‌ها عادت دارند که بعضی اصطلاحات را توی کلمه‌هایشان به‌کار ببرند. من مثلا بعضی موقع اینطوری چیز می‌کنم. بعضی موقع‌ها هم که زبان مخفی صحبت می‌کنم، از این تکه‌کلامها هست که می‌اندازند...

داريوش: زبان مخفی که به پسر «زاخار» می‌گویند و به دختر «پاناسونیک» يا «داف»؟...

آرش: بله، بله. حالا جلو حرفتان، یک مدت برنامه داشتم توی یک رادیویی و فقط این چیزها را یاد می‌دادم.

داريوش: خب این ها را اگر به دیگران یاد بدهی، آنوقت زبان مخفی چیزیش نمی‌ماند، دیگر مخفی نمی‌شود که. همه متوجه می‌شوند، نه؟

آرش: بله، دیگه. خواستیم به همه یاد بدیم، دیگه مخفی نمونه.

داريوش: همانطور که گفتم گفت‌وگوی کاملترمان با آرش پیشتاز، رپر و آواز‌خوان زیرزمینی قائمهشر در ایران را توی دیسکو زمانه‌ی آدینه‌ شب آینده می‌شنوید. و اما شماره تلفن پیامگیرمان یادتان نرود: ۰۰۳۱۲۰۵۶۸۲۰۷۰

راه از دهان شما تا گوش ما همچنان هموار باد.