ستاره‌های وحشی در ديسکو زمانه

داريوش رجبيان

از «اينجا» بشنويد.

برنامه‌ی سوم ديسکو زمانه سراپا ستاره‌باران شد، چون به ناخودآگاه (باور کنيد، راست می‌گويم)، بسياری از آهنگ‌هايی که پخش کرديم ستاره‌دار بود. و غربت بی‌ستارگی‌مان در لندن يک خورده رهامان کرد تا بتوانيم با خوشی ديوانه‌وارتری برقصيم و بخنديم و بگوييم.

از خيلی‌ها گفتيم و شنيديم. از آريا آرام‌نژاد، متين، آمو، محمد اصفهانی، دی‌جی الهه، دی‌جی ريچی و فيلم برات، ديويد گتو و البته، ريانا (ريحانه!).

وسط پايکوبی‌ها گپ و صحبت‌هايی داشتيم درباره‌ی چيزهای مختلف، از جمله اينکه اگر يک يورو يا معادلش را در جيبتان داريد، می‌توانيد همين الآن به رم پرواز بکنيد و شرکت هوايی "آل ايتاليا" را بخريد! آره، به قيمت يک يورو. چون "آنتونيو دی پييترو"، وزير امور زيربنايی ايتاليا، گفته که اين شرکت ملی را که ضايعه‌اش بيشتر از فايده‌اش است، حاضر است به يک يورو بفروشد، به شرط اينکه خريدار شرکت واقعاً راغب باشد آن را دوباره زنده بکند. مزايده‌ی شرکت آل ايتاليا روز چهارشنبه گذشته برگزار نشد، چون هرچه داوطلب خريداری بود، در آخرين لحظه عقب‌نشينی کرد و شرکت همچنان دنبال سرپرست تازه می‌گردد.

يک صحبت ديگرمان در باره اين است که وضع برخی‌ها در آلمان بدتر از شرکت آل ايتاليا است. گزارش شده که کارمندان يک باغ وحش در آلمان شرقی شماری از حيوان‌های باغ را کشتند و به عنوان گوشت به مردم فروختندشان. خدا پدر شهردار آن منطقه را بيامرزد که جلو وحشی‌های باغ وحش "ارفورت" را گرفته و کارشان را به دادگاه کشيده. بعداً معلوم شد که اين کارمندان باغ وحش سالهاست اين کار را می‌کرده اند و نگرانی بزرگتر اين است که احتمالاً اين يک فطير از نوک خمير است، يعنی احتمالاً موارد مشابهی در باغ وحش‌های ديگر رايج است. مثلاً، اگر يک خر در باغ وحش به ناگاه ناپديد شد، باور نکن که آن را شير يا ببر قفس همسايه خورده. احتمال دارد آن خر بيچاره به عنوان گوشت گاو در بازار بغل باغ وحش عرضه شده باشد!

يک داستان ديگر از وحشی‌گری را هم تعريف کرديم که از اين قرار است. يک زوج در منطقه تاميل نادو هند در آشغالدانی محله‌شان يک موجود زنده را می‌بينند. نزديکتر می‌روند و می‌بينند که يک پيرزن حدود 75 ساله توی آن تقلا می‌کند. پيرزن می‌گويد که دخترش که از مراقبت از مادر نيمه مفلوجش خسته شده، به بچه‌اش دستور می‌دهد که مادر بزرگشان را در زباله محله همسايه پرت کنند. آن هم در هند که معمولاً فرزندان مواظب پدر و مادرانشان هستند. جامعه‌شناس‌ها می‌گويند که فشارهای زندگی مدرن باعث شده که سنت‌ها بروند پی کارشان. خوشبختانه، مقامات تاميل نادو هم به اندازه ما از شنيدن اين خبر شوکه شده‌اند و قرار است دختر ناخلف برود دادگاه.

و اما شما باز هم بياييد به ديسکو، از نوع زمانه‌اش! اگر می‌خواهيد ستايش يا دشنامتان را بريزيد رو سر و صورت ما، به شماره 0031205682070 بزنگيد يا به نشانی london@radiozamaneh.com بپيکيد.