رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ آبان ۱۳۸۶
فیلترینگ و تحریم اینترنتی

آن‌ها اینترنت را دوست ندارند

معصومه ناصری
naserim@radiozamaneh.nl

کافه زمانه را از اینجا بشنوید.

به عنوان یک کافه‌دار، در فضای مجازی قاعدتاً باید به فضای مجازی و اتفاق‌هایی که در آن می‌افتد حساسیت داشته باشم. یکی از بحث‌های رایج در فضای مجازی این روزها بحث تحریم اینترنتی ایران است و دردسرهای دوجانبه کاربران ایرانی اینترنت که از یک سو با فیلترینگ گسترده سایت‌های اینترنتی سر و کله می‌زنند و از طرف دیگر به برخی خدمات سایت‌های اینترنتی بزرگ مثل گوگل و یاهو به خاطر داشتن آی‌‌پی ایران دسترسی ندارند.


از نظر یاهو، ایران وجود ندارد

شهرام شریف روزنامه‌نگار حوزه آی.تی، علیرضا مجیدی نویسنده وبلاگ یک پزشک و محمد حسین مزیدی که در وبلاگش در مورد آی‌‌تی می‌نویسد، مهمان کافه زمانه هستند.

یکی از کاربرهای اینترنت می‌گفت قبل از این که کامپیوتر را روشن کنم، باید لباس رزم بپوشم. چون وقتی متصل شدم به اینترنت، باید مدام از سد فیلترهای مختلف رد بشوم و مدام فیلترشکن استفاده کنم و همان فیلترشکن‌ها هم حتی فیلتر می‌شود.

خب فیلترینگ سایت‌های اینترنتی توی خیلی از کشورها معمول است. ولی فکر می‌کنم چیزی که ایران را متفاوت می‌کند، این است که هیچ کسی نمی‌داند اصلاً منطق فیلتر شدن بعضی از سایت‌ها چیست.

یک‌بار اسماعیل اردکانی مدیرکل اداره‌ پشتیبانی شبکه‌ شرکت فن‌آوری اطلاعات گفته بود 90 درصد سایت‌هایی که فیلتر شده‌اند سایت‌های ضداخلاقی هستند؛ بقیه‌شان هم سایت‌های فیلترشکن. این آقای مدیر کل گفته بود که به طور متوسط، هر ماه قوه قضاییه و کمیته تشخیص مصادیق پایگاه‌های غیرمجاز اینترنتی حدود هزار تا سایت را به شرکت فن‌آوری اطلاعات معرفی می‌کنند تا فیلتر بشوند.

هر چند مشکل کاربران ایرانی اینترنت، فقط بحث فیلترینگ نیست. برخی سایت‌های و خدمات دهنده‌های اینترنتی دسترسی ایرانی‌ها را به روی خدمات‌شان بسته‌اند. بعد از طرح مسأله حذف نام ایران از فهرست کشورها در سایت یاهو، فکر کردیم برای شنیدن دردسرهای کاربران ایرانی اینترنت اول پای حرف‌های کاربران ایرانی اینترنت بنشینیم. شهرام شریف روزنامه‌نگار آی‌.تی یکی از این کاربران است.


آی.‌تی.ایران نسخه 2.0، وبلاگ شهرام شریف

ببینید الان بیشتر مشکلی که کاربرها دارند این است که اغلب خدماتی که سایت‌های خارجی ارائه می‌دهند، مسدود شده. مثل امکان استفاده از سایت‌های دانلود یا امکان پرداخت آنلاین که برای ایرانی‌ها وجود ندارد. این که حالا اسم ما یک‌جایی هست و توی آن سرویس هم اجازه‌ی ثبت‌نام به ما داده شده، من فکر می‌کنم نشان می‌دهد که حداقل آن سرویس می‌خواهد کاربرهای ایرانی‌اش را از دست ندهد. ولی اگر می‌خواست مثلا کاربرها را حذف بکند، شاید می‌آمد کلاً سرویس‌اش را به روی آی‌پی‌های ایران می‌بست؛ نمی‌آمد فقط یک اسمی را حذف بکند.

من فکر می‌کنم ما اعتراض‌مان را باید جاهای دیگری انجام بدهیم که بسیار مهم‌ترند. ما الان یک عالمه سایت داریم که اسم ایران را حذف کرده‌اند. مختص یاهو نیست. گوگل اجازه‌ی دانلود نمی‌دهد اصلاً و خیلی از نرم‌افزارهایش را نمی‌شود دانلود کرد. الان تقریباً تمامی سایت‌ها ایران را تحریم اینترنتی کرده‌اند. ما را هم از داخل فیلتر کرده‌اند و هم از بیرون تحریم، و اصلاً کاربرهای ایرانی دارند زیر این فشار له می‌شوند.

***

علیرضا مجیدی؛ نویسنده وبلاگ یک پزشک:
فاصله طبقاتی‌مان هر روز بیشتر می‌شود


یک پزشک، وبلاگ علیرضا مجیدی

آقای مجیدی شما چطور به اینترنت دسترسی دارید؟

من اینترنت ADSL دارم...

سرعت دسترسی‌تون چه طوره؟

سرعت من البته ۲۵۶ است که با محبت مسئول آی‌اس‌پی خودم ممکن شده. چون قانوناً دادن اتصال اینترنتی بیشتر از ۱۵۰ به کاربران خانگی طبق بخشنامه‌ غیرقانونی است.

اگر با همان سرعت مقرر قرار باشد کار کنید، چه قدر از توانمندی‌های الان‌تان گرفته می‌شود؟

به هر حال مسلماً توانایی‌هایم نصف می‌شود. بنابراین وقتی پشت مونیتور هستم، به جای مرور دو صفحه یا دیدن دو فایل، یک فایل را می‌بینم و بنابراین وقت مفید زیادی را از دست می‌دهم. بعضی موارد هم به کل از دیدن سایت یا بارگذاری صفحه‌ای خودداری می‌کنم.

چند وقت پیش با داود زارعیان مدیر روابط عمومی مخابرات ایران گفت‌وگو می‌کردم و آقای زارعیان می‌گفت که شرکت‌اش امکان در اختیار گذاشتن اینترنت با سرعت بالا را دارد؛ ولی مشتری برای اینترنت پرسرعت ندارند!

شاید به این خاطر مشتری ندارند که قیمت‌ها بسیار بالاست. مثلاً من خودم برای همین اینترنت ۲۵۶ کیلوبیت در ثانیه ۱۳۰ تومان در ماه پرداخت می‌کنم.

خب قیمت بالایی است.

خب پرداخت این مبلغ برای بسیاری از دانشجوها غیرممکن است.

تازگی‌ها خبری در مورد حذف اسم ایران از فهرست نام کشورها در یاهو منتشر شده که خود شما هم در موردش نوشته‌اید. اما انگار این تنها مشکل کاربران اینترنتی نیست.

علاوه بر حذف نام ایران از لیست یاهو، مدتی است که سرویس‌های جدید، سرویس‌هایی که معمولاً آی‌‌تی‌نویس‌ها به آن‌ها «وب دویی» هم می‌گویند، نام ایران را نمی‌بینیم. شرکت بزرگ گوگل هم که به هر حال در اعتبارش شکی نیست، بعضی از نرم‌افزارهای خودش را مثل Google Toolbar و یا برنامه‌ google earth را برای کاربرهایی با آی‌پی ایرانی عرضه نمی‌کند و وقتی با آی‌پی ایرانی به سایت مراجعه می‌کنی، پیامی می‌آید که معذرت‌خواهی می‌کند و از علاقه‌مندی کاربرها تشکر می‌کند؛ ولی می‌گوید فعلاً دانلود نرم‌افزارها ممکن نیست.

به عنوان یک کاربر ایرانی از اینترنت چه می‌خواهید؟

نسخه‌ای از اینترنت که فعلاً ما با آن سر و کار داریم، به هر حال «اینترنت دو» می‌گویند و مهم‌ترین شاخصه‌ اینترنت دو، اشتراک است. حالا این اشتراک می‌تواند اشتراک همه چیز باشد. از اشتراک لینک، اشتراک نظرات، اشتراک فایل‌ها در فرمت‌های مختلف، از فرمت‌های نوشتاری گرفته تا فرمت‌های صوتی و فرمت‌های ویدیویی.

این اشتراکی را که صحبت‌اش را کردیم در چه جهت است؟ ما با این اشتراک می‌خواهیم به یک دموکراسی دیجیتال، به یک همفکری و به یک تولید محتوای عمده برسیم. حالا اگر ما موانعی در سر راه این اشتراک داشته باشیم، متأسفانه نمی‌توانیم به این هدف غایی خودمان برسیم. بنابراین اگر سرعت اینترنت‌مان کم باشد و نتوانیم فایل‌ها را به اشتراک بگذاریم، در نهایت نه آن همفکری لازم را می‌توانیم پیدا بکنیم؛ نه می‌توانیم به آن هدف نهایی‌مان برسیم.

وضعیت کاربران اینترنت در ایران چه طور است؟ وضعیت دسترسی‌شان به اینترنت و استفاده‌شان از اینترنت؟

می‌شود به این گفت یک تحریم مضاعف. یعنی ما از طرفی به سایت‌های بزرگ و سایت‌های سردم‌دار فناوری جدید، مثل شبکه‌های اجتماعی خیلی محبوب MySpace یا Facebook یا YouTube (با استثناهایی) نمی‌توانیم دسترسی پیدا بکنیم و از سوی دیگر هم می‌بینیم در بعضی موارد از آن سو هم به خاطر این که یک کاربر ایرانی هستیم، مورد تحریم قرار می‌گیریم.

مدتی است که توی وبلاگتان پادکست هم می‌گذارید. ولی گفتید که مخاطب‌های پادکست ۱۰ درصد از مخاط‌ب‌های وبلاگ هستند.

وقتی که من پادکست‌ام را با حجم‌ و کیفیت کم هم منتشر می‌کنم تا شمار بیشتری از مخاطب‌ها بتوانند دانلودش بکنند، بازهم می‌بینم که خیلی از کاربرهای ایران که اتصال dial up دارند به اینترنت، از سرعت کم می‌نالند و می‌گویند وقتی می‌خواستیم پادکست تو را بگیریم، مجبور شدیم حتی بیشتر از یک‌ ساعت کانکت باشیم.

فاصله‌ی طبقاتی کاربرهای اینترنت در ایران با کاربرهای جهانی اینترنت چه قدر است؟

راستش می‌توانم بگویم که از اول زیاد بود و هر روز هم دارد به طرز وحشتناکی بیشتر می‌شود. الان ما دو تا مشکل داریم. هم از لحاظ دسترسی و سرعت دسترسی به سایت‌های اینترنتی، هم از لحاظ ترویج فرهنگ فن‌آوری اطلاعات بین کاربرهای ایرانی.

ما معمولاً انتظار داریم که قشر تحصیلکرده‌مان بتوانند به اندازه‌ یک کاربر آماتور اینترنت از اینترنت استفاده بکند؛ جست‌وجو بکند و این کاربرها بتوانند اطلاعاتشان را با هم به اشتراک بگذارند. ولی متأسفانه به صورت سیستماتیک و به صورت مؤثر فن‌آوری‌های جدید مخصوصاً در زمینه‌ فن‌آوری اطلاعات از رسانه‌های رسمی کشور تبلیغ نمی‌شود و آموزشی که بعضا در برخی از دستگاه‌های اداری به صورت اجباری برای کارمندها گذاشته می‌شود، با آن چیزی که فعلاً هست، تفاوت زیادی دارد و صرفا در حد رفع تکلیف انجام می‌شود.

شاید کاربرهای ایرانی اشتباه می‌کنند، شاید بشود با گفت‌وگو با مسئولان فیلترینگ در ایران راهی برای حل مشکلات کاربرهای ایرانی اینترنت پیدا کرد.

به نظر می‌رسد فعلاً راهی برای گفت‌وگو گذاشته نشده که فرضاً کاربرهای خبره یا کارشناسان خبره‌ی آی.تی بتوانند دلایل خودشان را برای آزاد شدن اینترنت ابراز بکنند و در یک محیط خودمانی، گفتگویی داشته باشند با مسئولان آی.تی و کسانی که به هر حال در فیلترینگ سایت‌ها مؤثرند.

بنابراین من خودم به عنوان یک کاربر به جز صفحه‌ ورودی بعضی از آی‌اس‌پی‌ها که پیشنهاد می‌کنند اگر سایتی اشتباهاً فیلتر شده است، به ما اعلام بکنید، چیز دیگری را در این زمینه ندیده‌ام.

***

محمد حسین مزیدی؛ نویسنده وبلاگ وب 2:
آن‌ها اینترنت را دوست ندارند


وب 2، وبلاگ محمدحسین مزیدی

محمد حسین مزیدی یکی از وبلاگ‌نویس‌هایی است که در مورد آی.تی می‌نویسد. من از محمد حسین مزیدی در مورد رابطه‌ ایرانی‌ها با اینترنت پرسیدم و از وضعیتی که ایرانی‌ها در اینترنت دارند:

اینترنت اساساً آمده برای این که ارتباطات را بیشتر بکند. مثلاً facebook سایتی است که قرار است در آن جا ما ارتباطات اجتماعی‌مان را گسترش بدهیم که خب به غلط به اسم دوست‌یابی مطرح شده است. آن ارتباط زبانی که می‌خواهد بین ما ایجاد بشود با آن جهان خارج، به خوبی برقرار نمی‌شود.

به همین دلیل من از خیلی دوستان خواهش کردم که وبلاگ‌هایی به زبان حتی غیر از انگلیسی ایجاد کنند؛ از مسایل روز بگویند؛ از دغدغه‌های ما بگویند؛ از این‌که یک شخصی که مثلاً در استکهلم نشسته، یا یک افریقایی که در کشور چاد یا لیبی نشسته، وقتی وبلاگ ما را می‌خواند احساس بکند یک انسان شبیه خودش در ایران نشسته. یک کسی که مثل خودش از دیدن یک منظره زیبا لذت می‌برد؛ مثل خودش عاشق گوگل است و از اینترنت استفاده می‌کند. اگر ما بتوانیم این حس را ایجاد کنیم، خب خیلی مفید می‌شود.

به گوگل اشاره کردید که بسته و یک سری از خدماتش را از دسترسی ایرانی‌ها خارج کرده است. جمعیت کاربرهای ایرانی به هر حال یک چیزی حدود هفت میلیون نفرند گویا بنا به آماری که موجود است. این هفت میلیون چرا برای گوگل اهمیت ندارد؟ واقعاً عددی نیستیم؟

یک بعد اساسی‌اش همان مسایل سیاسی هست. همان طور که می‌دانید افکار عمومی دنیا را رسانه‌ها می‌سازند و رسانه‌های گروهی آمریکا تصوری که از ما ایجاد کرده‌اند، این است که ما انسان‌های مدرن و مدنی نیستیم؛ به اصول و قانون‌هایی که برای جهان پذیرفته شده تن نمی‌دهیم.

خب یک نمونه‌اش می‌تواند کپی رایت باشد؛ یک نمونه‌اش می‌تواند ارتباطات مالی باشد. ببینید ما مثلاً کشورمان در شرایط تحریم به‌ سر می‌برد. من همین امروز در جایی خواندم که گفتم اساساً برای چی گوگل و یاهو در حالی که منبع درآمدشان این تبلیغات است و نمی‌توانند از ما درآمدی کسب کنند، نرم‌افزارهایشان را در اختیار ما قرار بدهند؟

می‌خواهم بپرسم که وضعیت کاربرهای ایرانی در این فاصله‌ چطور است؟ از یک طرف تحریم‌های اینترنتی، مثل همین مواردی که اشاره کردید در مورد گوگل، و از یک‌ طرف فیلترینگ گسترده!

فشار دوطرفه است. ولی بستگی به شدت علاقه شما دارد. شما اگر آن شعر یادتان باشد که می‌گوید: دست از طلب ندارم، تا کام من برآید/ یا جان رسد به جانان، یا جان ز تن برآید.

خب یکی ممکن است واقعا آن قدر برایش حیاتی باشد که تا آخر خط هم برود. این‌ها طیف کوچکی را تشکیل می‌دهند. در داخل کشور ما برای یاد گرفتن، برای بهتر شناختن انگیزه خیلی بالاست. خب از بیرون یک سری فشارهایی هست. این فشارها به نظر من در برابر فشاری که از داخل وارد می‌شود، چندان سنگین نیست.

من خودم شخصاً شاید بتوانم راحت بگویم که چند وقتی‌ است که واقعاً معتاد به اینترنت شده‌ام و برایم خیلی جذاب است که بتوانم به فایل‌های مولتی‌مدیای وب دسترسی داشته باشم. ولی محدودیت سرعت خب این اجازه را از من می‌گیرد.

از طرف دیگر صرفاً مسدود بودن سایت‌های خبری یا مشکل‌دار اخلاقی یا هر چیز دیگری در اینجا مطرح نیست. در اینجا مکانیزم‌های اشتباه فیلترینگ هست که مشکل‌سازند.

ببینید برای یک کسی که در آمریکا نشسته، به کاربردن یک کلمه‌ عذر می‌خواهم «shit» شاید خیلی عجیب نباشد. این کلمه را می‌تواند خیلی راحت در وبلاگ یا سایت‌اش بگذارد و برای خیلی‌ها جای تعجب دارد که وبلاگ ایشان را که یک سایتی کاملاً تکنیکی است، به‌خاطر همین کلمه، یا به‌خاطر لینکی که به جایی داده یا به خاطر چیزهای دیگر ما می‌آییم فیلتر می‌کنیم.

پس این مسئولین فیلترینگ ما چه آدم‌های مؤدب و پاستوریزه‌ای هستند.

دقیقاً... دقیقاً. مثلاً ممکن است YouTube را به خاطر داشتن ویدیوها یک جور توجیه کنیم، ممکن است که flickr را به‌خاطر داشتن عکس‌های غیراسلامی توجیه کنیم؛ ولی برای هیچ کدام از ما قابل درک نیست که چرا سایتی مثل تکنوراتی باید بسته بشود؟

آیا هیچ راهی وجود دارد برای دسترسی به مسئولان فیلترینگ در اینترنت و رساندن این حرف به آن‌ها که آقای عزیز، خانم محترم! شما تکنوراتی را به اشتباه فیلتر کرده‌اید یا اصلاً باب گفت‌وگویی باز هست با مسئولان فیلترینگ در ایران؟

راستش نمی‌دانم چه جوری بگویم. چون شرایط طوری هست که می‌ترسم هرگونه صحبت بالاتر از گل گفتن هم برایمان مشکل‌ساز بشود. ولی حقیقت این است که من با این که شخصاً آدم خوشبینی هستم، ولی در این زمینه‌ خاص اجازه بدهید بدبین باشم و آن هم این است که احساس می‌کنم کسانی که در کمیته‌ فیلترینگ نشسته‌اند، اینترنت را دوست ندارند.

حس درونی من این است. کسانی که در کمیته‌ی فیلترینگ نشسته‌اند، اصلاً برایشان مهم نیست اینترنت حتی اگر روزی به کل قطع بشود، ناراحت نمی‌شوند. هیچ راه دسترسی اصلاً به آن‌ها وجود ندارد. غیر از آن امکانی که معمولاً می‌گذارند که وقتی یک سایتی فیلتر شده، می‌گویند اگر به اشتباه فیلتر شده به ما خبر بدهید.

معمول نیست مصاحبه‌شونده از مصاحبه‌گر بپرسد. ولی من یک سؤالی می‌کنم. به نظر شما چه راهی ممکن است باشد؟

من فکر می‌کنم به هر حال آن جا هم یک سازمان باید باشد. یک اداره است و هر اداره‌ای قاعدتاً باید یک روابط عمومی داشته باشد و...

من اصلاً نمی‌شناسم‌شان. ببینید من شما را هم نمی‌شناسم، من شما را به‌عنوان یک شخصیت در وب می‌شناسم و با توجه به اعتباری که در وب دارید، دارم با شما مصاحبه می‌کنم. اگر می‌خواهید در مورد وب کار کنید، باید این ارتباط، ارتباطی در وب باشد.

در مورد کمیته‌ فیلترینگ هم من نظرم این است، اگر قرار است و واقعا این‌ها صداقت دارند در این که می‌خواهند این کار را انجام بدهند، خب باید بخش اینترنتی خودشان را تقویت کنند.

شاید ما هم تلاش نکرده‌ایم. یعنی شاید کاربرهای ایرانی هم تلاش نکرده‌اند و همیشه اجازه داده‌اند آن فضا و آن آدم‌ها به‌عنوان یک فضای موهوم باقی بمانند. شاید اگر نزدیک بشویم، بتوانیم باب گفت‌وگو باز کنیم.

نه من موافق نیستم. به خاطر این که رادیو زمانه را من چه جوری شناختم؟ من رادیو زمانه را از توی وب شناختم. من همیشه توی وب هستم. می‌خواهم بگویم این حس را دارم که فیدبک مناسب را از طرف نمی‌بینم؛ از آن‌ها نمی‌بینم. آن‌ها هنوز نگاه بالایی نسبت به من دارند.

من دیدم که شما فیلترینگ را توی وبلاگتان «قیل‌ترینگ» می‌نویسید. البته دیگران هم به شکل‌های دیگر می‌نویسند. این فیلترینگ‌ خودش فیلتر است؟

دقیقاً همین طور است. به‌خصوص کلمه فیلترشکن و نمی‌دانم شما در جریان این مکانیزم‌های فیلترینگ هستید یا نه، که یکی از مکانیزم‌هایشان این است که شما به کلمه‌ به خصوصی وقتی لینک بدهید، فیلتر می‌شوید. در یک دوره‌ای فرض کنید زن جزو کلمات ممنوعه بوده است. خب اگر یک زمانی شما در وبلاگتان از واژه‌ زن زیاد استفاده می‌کردید، وبلاگتان فیلتر می‌شد.

و اگر شما به وبلاگی لینک بدهید که آن وبلاگ فیلتر باشد، شما هم فیلتر می‌شوید. این خودسانسوری که می‌گویم اینجاها اتفاق می‌افتد. برای همین ممکن است مسایل بسیار بسیار جالبی در بی.بی.سی یا رادیو زمانه و یا وبلاگ‌هایی که در خارج از کشور هستند یا وبلاگ‌هایی که فیلتر هستند، بخوانم؛ اما این جسارت را در خودم نمی‌بینم که به آن مطلب خوب لینک بدهم.



وقتی می‌خواهید از داخل ایران، نرم‌افزارهای گوگل را دانلود کنید، با این پیغام مواجه می‌شوید: «این محصول در کشور شما در دسترس نیست»

کاربران ایرانی اینترنت در برابر این تحریم‌ها چه باید بکنند؟ آیا قانونی در مورد تحریم اینترنتی کشورها وجود دارد؟ یعنی اگر فلان کشور تخلفی را مرتکب شد، با تکیه بر قانون خاصی می‌شود با آن برخورد کرد و تحریم اینترنتی‌اش کرد؟

من همین سؤال را از یک متخصص حقوق آی‌.تی پرسیدم و او گفت تا آن جایی که او اطلاع دارد، هیچ قانون بین‌المللی درباره‌ ممنوعیت یک شرکت تجاری و خصوصی از ارائه خدمات اینترنتی به مردم وجود ندارد. و طبعاً هیچ سازمان بین‌المللی هم وجود ندارد که در چنین مواردی مورد مراجعه‌ مصرف‌کننده‌ها قرار بگیرد. در مورد خاص یاهو مثلا می‌توان ‌گفت که یک شرکت مثلاً تجاری خصوصی است و حق دارد از ارائه سرویس رایگان به مردم خودداری کند.

هفته پیش خبری منتشر شده بود در مورد این که ایران به خاطر اینترنت، در لیست سیاه واشنگتن قرار گرفته است. بنابراین خبر آقای اسمیت نماینده حزب جمهوریخواه، لایحه‌ای را به مجلس نمایندگان آمریکا ارائه کرده‌ که ممکن است برای کاربران ایرانی اینترنت جالب باشد. چون هر تلاشی باعث بشود که دسترسی آنها به اینترنت و اینترنت آزاد بیشتر بشود، قاعدتاً برای آن‌ها خوشحال‌کننده است.

خدمت‌دهندگان اینترنتی در بیرون از کشور می‌خواهند دولت ایران را تحت فشار قرار بدهند؛ ولی این دولت نیست که اذیت می‌شود، این کاربرهای ایرانی اینترنت هستند که اذیت می‌شوند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

شرایط واقعا غیر قابل تحمل شده حتی همین صفحه کافه زمانه هم فیلتره ! الان کاربر ایرانی از هر دو طرف چه داخل و چه خارج در منگنه قرار گرفته آیا مسئولین سایتهای خارجی نمی دانند که با ایجاد تحریم و محدودیت برای کاربران ایرانی عملا در جهت خواسته حاکمان ایران ، یعنی حذف اینترنت در ایران گام بر می دارند .

-- یوسف ، Nov 3, 2007 در ساعت 04:32 PM

يك انتقاد از خودمان: ايراني‌ها در «چت»، چه‌ها كه نمي‌كنند!
...
... و اي واي! اگر يك‌روز نتوانم به «نت» بيايم... اي واي...

-- ح.ش ، Nov 5, 2007 در ساعت 04:32 PM

نظر این آقای یوسف رو تایید می کنم

-- بدون نام ، Nov 5, 2007 در ساعت 04:32 PM

شما چه ایرانی هستید فیل تر شکن توپ بدید

-- بدون نام ، Nov 13, 2007 در ساعت 04:32 PM