رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ شهریور ۱۳۸۹

هر شهروند، یک منتقد

امیر رسولی
culture@radiozamaneh.com

پس از برکناری محسن پرویز از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد ناشران و نویسندگان ایرانی در نوعی بلاتکلیفی به سر می‌برند. بیش از یک قرن از نهضت مشروطه می‌گذرد و با این حال در کشور ما روند قانون‌گذاری شفاف نیست. برای مثال وظیفه‌ی معاونت‌ فرهنگی وزارت ارشاد اجرایی کردن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است. با وجود آن‌که این شورا به طور منظم نشست دارد، کسی از مصوباتش آگاه نیست. فقط از میان برخی گفته‌های جسته و گریخته‌ی معاونت فرهنگی ارشاد می‌توان خطوط کلی سیاست‌های تازه را حدس زد.

در چند سال گذشته در اثر سخت‌گیری‌های محسن پرویز، معاون از کاربرکنار شده‌ی وزیر بسیاری از کتاب‌ها ممنوع‌الانتشار اعلام شدند، بهای کتاب به سیصد الی چهار صد درصد افزایش یافت و همزمان شمارگان کتاب کاهش پیدا کرد. اکنون به ندرت یک عنوان کتاب شعر بیش از ۱۱۰۰نسخه و یک عنوان کتاب داستانی بیش از ۱۶۰۰نسخه در چاپ اول تیراژ دارد و به ندرت کتابی را می‌توان یافت که به چاپ سوم یا چهارم برسد.

روزنامه‌ی اعتماد که زمانی بازتاب‌دهنده‌ی مهم‌ترین کتاب‌های منتشر شده در ایران بود همچنان در محاق توقیف افتاده است. روزنامه‌ی شرق با شمارگانی اندک منتشر می‌گردد و در اینترنت در دسترس قرار ندارد. روزنامه‌ی فرهیختگان شاید تنها روزنامه‌ای باشد که چند عنوان کتاب را پوشش می‌دهد.

از میان رسانه‌های برون مرزی رادیو زمانه تنها رسانه‌ای است که به گونه‌ای گسترده به ادبیات و فرهنگ و از جمله به معرفی کتاب‌های منتشر شده در ایران و در غرب می‌پردازد. ما تلاش می‌کنیم که هر هفته حداقل دو الی چهار عنوان کتاب معرفی کنیم.

دست منتقدان در انتخاب کتاب‌ها کاملاً باز است و هیچ‌گونه محدودیتی در معرفی کتاب وجود ندارد. با این‌حال اعتراف می‌کنیم که ستون «کتاب زمانه» هنوز به آن نظمی که در نظر داریم نرسیده است.

رادیو زمانه همواره بر مشارکت خوانندگان و شهروندان روزنامه‌نگار در تولید رسانه‌ای تأکید ورزیده. عملکرد ما در همه‌ی قلمروها و در پرداختن به همه‌ی موضوعات نشانگر این امر است که چه در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و چه در قلمرو فرهنگ رسانه‌ای باز هستیم. در معرفی کتاب اما دست ما کمی بازتر است.

فریدون هویدا، نویسنده، سیاستمدار و منتقد از نخستین کسانی بود که ایرانیان را با نقد هنر و (به خصوص نقد سینمایی) در مفهوم مدرن و علمی آشنا کرد. تا پیش از آن ما به تفریض‌نویسی و مقدمه‌نویسی عادت داشتیم. یعنی یک نویسنده‌ی نوخاسته که برای نخستین بار جزوه‌ای، رساله ای یا شاید کتابی منتشر می کرد، به نویسنده‌ی شناخته شده‌ای مراجعه می‌کرد و از او درخواست می‌کرد بر نوشته‌اش مقدمه یا به اصطلاح تفریض بنویسد. خوشبختانه این فرهنگ مرید و مرادی و محفلی از بین رفته و امروزه هر کس می‌تواند در هر زمینه‌ای که دوست دارد طبع‌آزمایی کند.

اما به این دلیل که اطلاع‌رسانی فرهنگی به گونه‌ای آزادانه اتفاق نمی‌افتد، فهرست کتاب‌های ارزشمند اما از یادرفته در تاریخ ادبیات ما و به ویژه در چند سال گذشته بسیار زیاد است.

اتفاقاً به دلیل همین تراکم و عدم تناسبی که میان فضای بحث و گفت و گو و تعداد کتاب‌های منتشر شده وجود دارد، ظاهراً نقد و معرفی کتاب در مطبوعات بر ارزش‌های ذاتی و درونی یک اثر می‌چربد. مثل این است که اگر کتابی نقد نشود، هرگز منتشر نشده است.

یکی از هدف‌های ما در «کتاب زمانه» شکستن این انحصار ادبی و محفلی است. فریدون هویدا زمانی که هنوز نقد سینمایی در ایران به وجود نیامده بود، گفته بود: هر شهروندی می‌تواند یک فیلم سینمایی را نقد کند. ما می‌گوییم: هر یک از خوانندگان فرهیخته‌ی ما می‌تواند کتابی را که دوست دارد و پسندیده است، معرفی کند. بی‌جهت نیست که فریدون هویدا از نویسندگان پیش‌نویس متن اعلامیه جهانی حقوق بشر بود.

به هر حال امیدواریم که این نوشته‌ی کوتاه را به عنوان دعوت‌نامه‌ی رسمی زمانه تلقی کنید. هر کتابی را که می‌پسندید می‌توانید نقد کنید. در کتاب زمانه نوشته‌ی شما را منتشر می‌کنیم. این کتاب‌ها حتماً و الزاماً نباید از میان کتاب‌های تازه منتشر شده انتخاب شوند. هر کدام از ما در نوجوانی کتاب‌هایی را خوانده‌ایم و آنها را آن‌قدر پسندیده‌ایم که به اصطلاح قدما «کتاب بالینی» ما بوده است. این کتاب‌های خاطره‌انگیز و ارزشمند را هم می‌توانید در «کتاب زمانه» معرفی کنید.

بعضی از صاحب‌نظران اعتقاد دارند که دست‌کم باید یک دهه از انتشار کتابی بگذرد تا انسان بتواند به ارزش واقعی آن پی ببرد. چه بسا کتابی امروز به ده‌ها چاپ برسد و فردا فراموش شود. کتاب‌هایی هم هستند مثل «شب هول» نوشته‌ی هرمز شهدادی یا «طوطی» نوشته ی زکریا هاشمی که تازه پس از گذشتن سه الی چهار دهه از چاپ نخست‌شان ارزش واقعی و اهمیت‌شان آشکار شده است.

در کتابخانه‌ی زمانه و در ضمیمه‌ی ادبی خاک همچنان در آینده هم این‌گونه کتاب‌ها منتشر می‌شود.

مقالات و نقدهای‌تان در بررسی و معرفی کتاب را می‌توانید به نشانی زیر بفرستید:

culture@radiozamaneh.com

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام
پیشنهادتان خوب است . باید دید که در عمل چقدر می توان سلامت کار را تضمین کرد و سنگی بر سنگ گذاشت . آغاز این نکته مشروط به این است که شما بتوانید مسایلی که بعد ا نقلاب بر سر نویسنده و اندیشمند و فرهنگی و فرهنگ و ادبیات و اندیشه آمده را بشناسید و تحلیل کنید که دارای چه مختصاتی است ؟
شناخت این مختصات و دست اندرکارانش و کارگزارهایش بسیار مهم است . حاصل این شناخت را نمی توان تنها در یک جمله خلاصه کرد . این وضعیت نشان دهنده این است که فضای ادبیات و اندیشه پادگانی شده است و در فضای پادگانی و مدیریت پادگانی چه اتفاقاتی می افتد ؟
در حوزه کتاب وضع وخیم تر از آن است که فکرش را بکنید . می شود صدها صفحه نوشت .اما چه فایده ؟
حاصل مدیریت پادگانی در حوزه فرهنگ و ادبیات چه می تواند باشد جز این فضایل :
1 - بی اعتمادی و بی عاطفه گی عمومی
2 - تخریب شدید همدیگر
3 - منطق گریزی و عدم برخورد و رفتار عملی
4 - رفیق بازی و باند بازی و ...
5 - ترور شخصیت در حوزه ادبیات ( هر کی را که نمی پسندیم به نابودی می کشانیم )
6 - تحقیر دیگری
7 - تخریب آثار
8- به حاشیه راندن
9 - حمله سازماندهی شده به آدم ها ی مستقل
البته همه اینها یک جورهایی مدیون نظام ممیزی و سانسوری است که همین ها آورده اند .
بر این مساله این نکته را هم اضافه بفرمایید که نظام بدنبال تولید یک جریان پاستوریزه در همه حوزه ها بوده .
بر این مساله این نکته را هم اضاف کنید که بخل و حسادت و رزی به نام فعالیت تبلیغات اقتصادی برای بنگاه های انتشاراتی و ...
می شود همینجوری مطلب ردیف کرد . اما از آنجا که ادبیات به ما می آموزد که شریف باشیم و به شریف بودن فکر کنیم رسیدن به نقطه آغاز این کار سخت نیست . امید وارم موفق باشید  

-- اسماییل مجیدی ، Aug 18, 2010 در ساعت 10:30 AM

لذت بخش ترین لحظات تعطیلات ام در تابستان پارسال، خواندن کتاب قرنطینه از فریدون هویدا بود. کتابی ست که میدانم در کمتر کتابخانه شخصی دیده می شود. پیشنهاد می کنم این کتاب را معرفی کنید
پروین قاسمی

-- بدون نام ، Aug 26, 2010 در ساعت 10:30 AM