رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶

نظر-بازی زمانه: توپ در زمين "شما"

بازی-گوشی
اگر بگويند بهترين بازی زندگی چيست می گويم: نظربازی! هم در معنای قاموسی اش هم در معنای وسيع اش که ما در زمانه از آن برای نظرخواهی استفاده کرده ايم - با احتياط البته و با گذاشتن خط فاصله ای ميان نظر و بازی تا فاصله اين معنا را از آن معنای رايج حفظ کرده باشيم. نظرخواهی زمانه هم نظر است و هم بازی است. و اين آن را از حالت خشک و جدی معمول به در می آورد. اين کاری است و گامی است در جهت زمانه. بازی-گوشی در جان زمانه است. زيرا که زمانه همه سرمايه خود را بر سر اين بازی گذاشته است. تا ببيند تا کجا می شود قواعد «بازی» رايج را تغيير داد. به من بود متن سوالها را هم بازيگوشانه تدوين می کردم. کمی هم آميخته با طنز و شوخی و مطايبه. اما هميشه دست و دلمان می لرزد وقتی می خواهيم مرزی را عبور کنيم. از خود می پرسيم تا کجا ما را خواهند پذيرفت؟ چگونه می شود هم يک رسانه جدی بود و هم خودمانی. هم بازی کرد و هم بازی را جدی بازی کرد. همين جا هم دعوت کنم از کسانی که می توانند برای همين نظرخواهی ورسيون های بازيگوشانه تدوين کنند. اين هم نوعی بازی است. برای وبلاگنويسان. برای آنها که قلمی دارند که می تواند بازيگر باشد. قول می دهم خود من اولين کسی باشم که در نظر-بازی شما شرکت کنم!

جدی بازی کنيد!
در همين دو سه روزه دهها نفر در نظربازی ما شرکت کرده اند. جدی بازی کرده اند. و حرفهای شنيدنی زده اند در آن آخرين صفحه که مجالی هست برای گفتن چند کلمه حرف حساب و خودمونی. کمی بعد به گزيده آنها اشاره خواهم کرد. اما بگويم که ما طرحهايی در سر داريم که نتيجه نظربازی شما آنها را تقويت خواهد کرد يا کنار خواهد گذاشت. رگه هايی از آنها را در پرسش های ما می بينيد. اما بيشتر آنها موقوف است با داشتن اطلاعات بيشتری از شما و نظرهای شما. اينکه چقدر از زمانه کنونی را می پسنديد مهم است و اينکه می خواهيد زمانه چگونه رسانه ای باشد.

می دانم و اين آسان است دانستن اش که هر موضع و رفتاری که زمانه برگزيند گروهی با آن موافق خواهند بود و گروهی بدان انتقاد خواهند داشت. اما چاره ای نيست جز تکيه بر نظر آنها که وارد بازی می شوند. اگر کسی می خواهد زمانه را شکل دهد الان وقت اش است. زمانه را جدی گرفتن ِ اين بازی خواهد ساخت (برای جلوگيری از بدخوانی: جدی گرفتن اين بازی، زمانه را خواهد ساخت) و کسانی که تغيير در زمانه آنقدر برايشان جدی است که وقت می گذارند و نظر می دهند. باشگاه زمانه پس از اين بازی به برنده بازی واگذار خواهد شد!

عليه سوگيری پنهان
از ميان بازی کنندگان نظرها طيفی از همدلانه و مثبت تا منتقدانه و سختگيرانه را می پوشاند. شنونده ای می نويسد می خواهد: «روز به روز به میزان تنوع برنامه ها و سرعت خبررسانی زمانه افزوده شود. کلاً دوست دارم که مرتبا ً شاهد پیشرفت و ارتقاء این رادیو باشم» و ديگری می گويد انتظار دارد: «علیرغم ادعای بیطرفی در عمل تریبون هیچ کدام از جناحهای رژیم بخصوص حقه بازترین آنها اصلاح طلبان نباشد و با اینهمه پشتوانه مالی که به نام مردم ایران برخوردار شده امانتدار صدای خفه شده ملت باشد. راه رفته و در واقع لو رفته بی بی سی و ... را نرود. در یک کلام سعی کنید وجهه یک رادیوی مردمی در نتیجه غیر رژیمی و غیر مبلغ منافع قدرتهای بزرگ را کسب کنید و الا که هیچ یک نوآوری باارزش فرهنگی شما نیز ارزشمند نخواهد بود.» و دوست ديگری می نويسد: زمانه بايد «دارای یک سیاست شفاف باشد و به دنبال ایجاد توازن خبری بدون سوگیریهای پنهان باشد».

حرفه ای-وبلاگی
دوستی می نويسد اميدوار است زمانه «از حالت غیر حرفه ای و آماتوری عبور کند و حرفه ای تر با مخاطبانش ارتباط برقرار کند» و ديگری می خواهد زمانه «بیشتر رادیوی وبلاگ ها باشد، صدای کسانی باشد که سخنگاهی ندارند؛ دنباله رو مد و نظر اغلب نباشد؛ خط شکن، نو، نوشونده و مبتکر باشد. سلیقه های متفاوت سیاسی را در نظر بگیرد؛ چنان که در موسیقی چنین می کند. زمانه، شاید در حوزه ی فرهنگ پیش رو باشد؛ اما در حوزه ی سیاسی و حتا خبر مصرف کننده ی خبرگزاری های داخلی و خارجی رسمی است. حرف زیاد است؛ اما شما هم در اغاز راهید»

بعضی می خواهند خبر بيشتر شود و تحليل بيشتر و سرعت خبر رسانی بالاتر و زمان برنامه ها بيشتر و بعضی ما را به وبلاگی ماندن و رسمی نشدن و بازی را رها نکردن تشويق می کنند. دوستی می خواهد حالا که عرصه ای برای تمرين کاری تازه پديد آمده است ما از بادهای مخالف نااميد نشويم و عادی نشويم: «آزمون و خطا برای کسب تجربه است. ناامید و دلسرد نشوید، ادامه بدهید. یکی از بهترین ها خواهید شد.»

فاصله ما و "شما" تنها يک کليک است
من نمی توانم شادی خود را از اينکه پيام زمانه شنيده شده است پنهان کنم. شنيده شدن اين پيام است که برای ما زمينه لازم برای ماندن و ادامه دادن و آزمون کردن و يافتن و پيش رفتن را فراهم می کند. رسانه در خلا وجود ندارد. پيام های شما و حمايت شما ست که ما را به کار سخت خويش اميدوار می کند.

«زمانه مثل هیچکس نیست، من همین را دوست دارم، دلم می خواهد بیشتر از تابوها حرف بزنید، نمی دانم چطور ولی حرف زدن از رازهای مگوی همیشه جنجالی بوده اما روشنگر هم هست. من هنوز شجاعت راه اندازی یک وبلاگ شخصی را نداشته ام چون مطمئن نیستم که توانایی روبرویی با نظرات مختلف دیگران را داشته باشم، ولی زمانه به عنوان یک مجموعه قدرتمندتر است و کمتر از یک فرد آسیب پذیر است. آرزو داشتم که در اروپا بودم و به زمانه نزدیکتر».

مخاطب زمانه هر جا باشد به زمانه نزديک است. فاصله ما تنها يک کليک است. نظر-بازی شما از دور و از نزديک ما را به شما نزديک می کند. توپ در زمين شماست.

مهدی جامی

The game of RZ survey: Now it is your turn!

The views game

This “game” of views and viewing is the best game of life, both in terms of its common meaning and in terms of the idea of view and watching. The survey section of Zamaneh is both the submission of views and a game (to win a prize). This makes it less austere and serious. This is a step taken in the direction of the path of Zamaneh. This view-game (nazar-baazi) is in the heart of Zamaneh, because Zamaneh has invested its entire asset on it to find out where we can change the rules of the common ‘game’. If I were to prepare the question, I would have even written the questions in a playful manner, along with some fun and jokes about us. But whenever we want to cross some borders, we tend to become hesitant. We ask how far we will be accepted. How can we be both a serious media and a friendly one? How can you both play the game and still remain serious? Right here, I would like to invite everyone who can do it to prepare a less serious version for this survey. This is also a kind of game; for bloggers; for those whose writing style can be playful. I promise I will be the first one to take part in your view-game!

Play seriously!

In the past few days, dozens of people have take part in our survey. They have played seriously. There are some very interesting ideas among them in the last page of the survey where there is an opportunity for some serious talk and friendly chat. I will go back to some of them later on. However, I must add that we do have some projects which can be enhanced by the result of your play or even rejected as a result of that. You may see some traces of them in our questions. But most of them depend on having more information and feedback from you and your comments; it is important how much you like the existing Zamaneh and how you would like Zamaneh to be.

I know and it is simple to realize that whatever position Zamaneh takes, it will have some supporters and some critics. However, inevitably we have to rely on the view of those who play the game. If anyone wishes to have a part in shaping Zamaneh, this is the time for it by taking Zamaneh seriously. This game will build us (to avoid any misreading: taking this game seriously will build Zamaneh). Those who seriously wish Zamaneh to change will take time and gives us their feedback. The club of Zamaneh will be bequeathed to the winner of this game!

Against hidden agendas

The range of views among the feedbacks covers empathic and positive to critical and strict views. One listener says, “The diversity of the programmes of Zamaneh and the rapid coverage of news is increasingly becoming better. Generally, I would like to see the progress and development of this radio.” Another commenter expects, “despite claims of impartiality, Zamaneh should not be in practice the voice of any parties of the Iranian regime particularly the most cunning of them, the reformists. With all the financial supports them have in the name of the people of Iran, they must endeavour to be a safeguard the stifled voices of the nation. They should not follow the path, or rather the revealed path, of the BBC, etc. In one word, try to obtain the profile of a popular radio which is hence not pro-regime and not a propagandist of great powers; otherwise neither of your valuable cultural innovations will be valuable.” Another friend writes, “Zamaneh must have a transparent policy and aim at creating balanced news without hidden agendas.”

Pro-blogger

One friend of Zamaneh hopes, “it will go beyond this amateur and non-professional status and relate to its audience in a more professional manner.” Another commenter wants Zamaneh “to be more the radio of weblogs; the voice of those who have no tribune; it should not be following the colours of the multitude; it should have novel ideas and be innovative and flourishing. However, in the realm of politics and even news, it is just the consumer of other domestic and foreign news agencies. There are many things to say; you are still in the beginning of your way.”

Some viewers want to see more news with further analytical items and a higher speed in relating news with increased-time radio programmes. Some encourage us to remain more in the form of weblogs and avoid formalism and giving up the game. One friend of Zamaneh is telling us that now when we have a new area for practising a new job, we should not be daunted by oppositions and fall back into mainstream media: “Trial and error is for gaining experience. Do not be discouraged. Carry on with your work. You will be one of the best.”

The distance between ‘you’ and us is just one click

I cannot hide my delight that the message of Zamaneh has been heard. The fact that our message has been heard prepares the necessary ground for us to stay, continue, test, find and go ahead. The media does not live in a vacuum. It is your messages and your support that make us hopeful to continue our work.

“Zamaneh is not like anyone. This is what I like about it. I want you to talk more about taboos. I do not know how, but talking about taboos has always been controversial but it is enlightening too. I have not yet had the courage to have a personal weblog, because I am not sure if I will have the capacity to face different opinions of others. But Zamaneh, as a group, is more powerful than an individual and less vulnerable than a person. I wish I were in Europe and closer to Zamaneh.”

The audience of Zamaneh is close to it, wherever they are. The distance between us is juts one click. Your participation in this survey, whether you are close or far, will bring us closer to you. The ball is in your court now.

Mehdi Jami

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام
این چندمین بار است که برای شما آقای جامی می نویسم و با ندادن جواب به نامه ها به ما حق بدهید که برداشت دیگری از زمانه پیدا کنیم .
----------------
منظور شما کامنت است؟ من يک کامنت از شما ديده ام که منتشر شده است. اگر منظور ايميلی به آدرس من است متاسفانه من چيزی دريافت نکرده ام. لطفا مستقيم به اين آدرس ايميل بزنيد:
mehdi.jami@hotmail.com

-- بدون نام ، Jan 3, 2007 در ساعت 12:02 AM

من مشی و روش زمانه رو در استفاده از منابع غیر حرفه ای و بها دادن به نظر خوانندگان تا این حد که با اصرار و جایزه سعی در به بازی گرفتن بازدید کنندگان دارد رو بسیار میپسندم و بنظرم میاد که زمانه اینده درخشانی خواهد داشت.

پیشنهاد میکنم که برای اینکه نتیجه بهتری از این روش بگیرید بهتره سیستمی رو تعریف کنید که در اون نویسندگان و یا کسانی که به هر شکل برای زمانه مطلبی رو میفرستند بتوانند از دید خوانندگان ارزیابی بشوند و مثلا در پایین هر نوشته ای بشود به صاحب نوشته از ۵ ستاره امتیاز داد. بطوریکه مجموع امتیازاتی که برای هر نویسنده فراهم میشود به نسبت مطالبی که ارسال کرده باعث یک رنک Rank کلی برای نویسنده شود و هر بار که مطلبی از او در سایت منتشر میشود کنارش رنک ایشون هم دیده بشه.

از این سیستم رنکینگ صرف نظر از جزییاتش استفاده های زیاده میشه کرد. از جمله انتخاب سالانه َََء تشویق افراد به همکاری و... کلا طرف احساس میکنه که نتیجه ای برای کارش هست و این نتیجه دیده میشه.

مهدی

-- مهدی ، Jan 7, 2007 در ساعت 12:02 AM

چند پیشنهاد دارم
اول اینکه همه مطالب یا اکثر کارهای رادیویی را در سایت بگذارید.
دوم: حجم کارهای هفتگی را کم کنید و به حجم خبرها و رویدادها اضافه کنید و همچنین برنامه هایی مثل متفرقات نا سیاسی.
سوم: گزارشها را حرفه ای تر و بیشتر کنید. مثلا چند وقت پیش یک گزارش از حسن زارع زاده شنیدم که دو تا صدا را به خوبی میکس کرده بود و با اینکه گزارش کمی طولانی بود اما شنونده راحتی آن را دنبال می کند
الزامی ندارد همه گزارش های شما سیاسی باشد. اتفاقات زیادی هست در مورد فرهنگ و جامعه
با اینکه در ایران همه چیز با سیاست گره خورده اما توجه کنید که پرداختن بی طرفانه به حقوق انسانها نگرانی از سیاسی شدن ندارد و باید این راه را ادامه داد چونکه یک رسانه رسالت اش را با ترس و لرز نمی تواند جلو ببرد.
و حرف آخر اینکه خواهش میکنم به این مسئله توجه کنید که باید برای بالا بردن سطح آگاهی مردم هم تلاش کنید تا مردم با حقوق خودشان آشنا بشن.

-- پیمان ، Jan 8, 2007 در ساعت 12:02 AM

ببخشید که دوباره مینویسم. دیدم قبلی رو منتشر کردید به قول معروف روم زیاد شد.

ولی در واقع برام سخته وقتی احساس میکنم کسی در سنت شکنی و قالب شکنی روحیه ای مثل خودم داره احساساتی نشم.

من در خارج از ایران زندگی میکنم و به طبع تعداد زیادی از سایتهای فارسی رو سرمیزنم. فکر میکنم هیچ قلمی نیست که حرکت کنه مگر اینکه قصدی و تصویر خیالی باعث حرکتش بشه. فکر میکنم شما بر خلاف همه دیگران قصد کنید که بیش از هر چیز به تصویر کردن امید و عشق در زندگی روزمره ایرانی بپردازید. زمانه رو تبدیل به یک روزنه امید کنید برای هر خانه ایرانی که برای نامید شدن از هر سو در فشاره.

از مردم به خودشون نشون بدید که در هر شرایط سیاسی اجتماعی میشه قلبی پر از امید و عشق داشت.

به این منظور قویا توصیه میکنم که بیش از همه چیز انعکاس دهنده اتقاقات و دستاوردهای امید دهنده باشید. ماهیت زمانه رو با هویت زمامداران گره نزنید بلکه به روح زمان گره بزنید.

همچنان که تا بحال کرده اید دل به قالب نبندید که در تغییر ابدیست . آینه تکامل یه جامعه باشید نه روز شمار سقوط حاکمین جامعه.

شاید سخترین کار برای شما بعنوان یک رسانه خارجی ثابت کردن صداقت شما به جامعه ایرانیست که فکر میکنم موقعیت بی طرف و سابقه انسانی میزبانان زمانه بتونه به مرور این اطمینان رو در شنونده و خواننده شماایجاد کنه..

امیدوارم هر روز در تغییر و تکامل باشید.

-- مهدی ، Jan 8, 2007 در ساعت 12:02 AM

عالی بود اگه میشه لطفا
موسیقی فیلمهای زد و حکومت نظامی
روبرای من بفرستین.
این لطف شما روهرگز فراموش نمی کنم

-- محمد ، May 7, 2007 در ساعت 12:02 AM