رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ شهریور ۱۳۸۸
مروری بر پدیده مهاجرت ایرانی ها به کشور مالزی

خیلی هم به در باغ سبز مالزی دل نباید خوش داشت

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

شما از این جا بلیت رو بگیرید راست برید فرودگاه. فردا صبح هم زیر برجای دوقلوی کوالالامپور که عکس یادگاری میگیرین یاد ما هم باشیم.
شیطونا کلوپ می‌رین به جای ما هم بزنین!

این درست عین جمله‌ای کارمند آژانس مسافرتی بود که رفته بودم ازش بلیت بگیرم، او این حرف ها را به یک پسر جوان بیست‌و‌یکی دوساله و همراهش می‌زد. جوانک سوال می‌کرد: «ویزا را چه کنیم؟» که کارمند آژانس به شوخی و کمی لوده‌گی می‌گفت: «خودمون براتون حلش کردیم. تو فرودگاه از شما ویزا نمی‌خوان.»
این خلاصه داستان است. آمدن به مالزی ویزا نمی‌خواهد و در حین ورود شما به فرودگاه معظم «کی ال آی ا» یک مهر بر روی پاسپورت شما می‌زنند و بعد می‌گویند:

سلامت دتانگ!

Download it Here!

در زبان مالایی «سلامت دتانگ» یعنی خوش آمدید، یا همان ول کام انگلیسی‌ها. این روزها موج ایرانی‌ها است که به کشور مالزی سرازیر می‌شود. برخی می‌گویند نسبت به سال‌های قبل رشد مهاجرت ایرانی ها به مالزی نسبت منفی داشته است، اما به هر حال وقتی در بازار و محله‌های مختلف توریستی گردشی کنید می‌فهمید که هنوز علی رغم فرض این کاهش، ایرانی‌های زیادی در مالزی در حال گشت و گذارند.
اگر چه گفته می‌شود برخی از مسوولان جمهوری اسلامی از مهاجرت ایرانی‌ها به این کشور نگران هستند، اما به نظر می رسد دست‌هایی پنهان از این مهاجرت ها که هر روزه در رسانه های ایرانی تبلیغ می‌شود حمایت می‌کنند.

کافی است در گوگل با کلمات مهاجرت و مالزی یک جستجو کنید تا ببینید چه خبر است. صد‌ها شرکت که وعده سریع‌ترین اقدام را برای مهاجرت شما به این کشور می‌دهند، آماده ارایه خدمات هستند. البته بهتر است برای آن‌که پای درد و دل آنهایی که با امید به این خدمات راهی مالزی شده‌اند بنشینیم به فکر تهیه گزارشی جدا باشیم.
در مالزی شما می‌توانید به اشکال مختلفی مقیم شوید. انگار تمام راه ها باز شده است تا بیایید و پولتان را خرج کنید و بروید، به برویدش توجه کنید چون در کشور مالزی با هر طول اقامتی شما نمی‌توانید شهروند این مملکت به حساب بیایید.

اقامت ده ساله با عنوان مالزی خانه دوم. تحصیل در دانشگاه‌های این کشور، کالج‌های زبان و ثبت شرکت و چند راه دیگر که همه می‌توانند به راحتی فرصت این را ایجاد کنند که ایرانی‌ها مقیم مالزی شوند. البته کسی از عاقبت کار خبر ندارد. ثبت شرکت می‌کنید و فقط مهم است که بیایید. اما بعد از دوسال با مالیات و بدهی‌های دولتی و غیره نمی‌توانید دیگر در این کشور زندگی کنید و به آب خوردن می‌روید در لیست سیاه مالیاتی و لابد اگر چند جا وامی را هم تضمین کرده باشید و یا کارهای مالی از این دست و یا حتا شریک مالزیایی‌تان دست گلی به آب داده باشد در لیست سیاه بانک مرکزی یا «ناگارا بانک» هم خواهید رفت. این یعنی زندگی بین المللی هم تعطیل.

البته در حالی که برایتان از آمدن به این ولایت در ایران با آب و تاب تعریف می‌کنند، هیچ‌کدام را به شما نخواهند گفت. همان‌طوری که شرکت‌هایی که کار دانشجویی می‌کنند در مورد سطح پایین بسیاری از دانشگاه‌های این‌جا صحبتی با مردم نمی‌کنند و بیشتر به تجارت دانشجو می اندیشند.
از طرفی دیگر رشد اقتصادی امارات در سال دوهزار و هشت برای سال آینده ‌٩/٦ درصد پیش‌بینی شده بود كه با بحران مالی اخیر كارشناسان پیش‌بینی كرده‌اند این رشد برای این سال تنها به ‌٤/٢ می‌رسد. براین منوال،‌ بحران مالی امارات تا بهار آینده به اوج خود می‌رسد و این بحران دست كم تا دو سال آینده ادامه خواهد داشت. براساس گزارش مطبوعات امارات روند خروج سرمایه از این كشور به سمت كشورهای جنوب شرق آسیا مالزی افزایش یافته است. این هم یک دلیل خوب دیگر برای ایرانی هایی که مجبورند پول شان را هر جایی جز ایران نگه دارند.

اما به قول دوستی می‌گفت حکایت اقامت ایرانی ها در مالزی حکایت «قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم» است.
در مالزی کار مناسب وجود ندارد. بر خلاف تصور بسیاری هزینه‌های پنهان زندگی چندان هم پایین نیست و اگر چه شما می‌توانید با اجاره یک آپارتمان معمولی خوشحال باشید که کمتر و یا مانند تهران کرایه می‌پردازید، اما این فقط بخش بارز هزینه است در بخش پنهان هزینه‌های جاری گاهی با برخی کشور‌های پر هزینه برابری می‌کند.

هزینه‌های ایاب و ذهاب، که اینک با افزایش بیست درصدی بهای تاکسی و گران شدن بنزین رو به افزایش گذاشته است. تحصیل در مدرسه‌های بین‌المللی، خورد و خوراک و هم‌چنین هزینه‌های ثبت شرکت برای اقامت که در حدود بیست هزار رینگیت (حدود شش میلیون تومان) است و بسیاری از ایرانی‌های مقیم از این طریق از عاقبت‌اش بی‌خبرند از جمله مواردی است که در هیچ یک از آگهی های تبلیغاتی شرکت‌هایی که شما را می‌خواهند برای آمدن به مالزی وسوسه کنند، نمی‌بینید.
چندی پیش محمد نظام زاده نماینده رهبر ایران در امور دانشجویی آسیا و اقیانوسیه هشدار داده بود که مالزی چندان محیط مناسبی برای کار و زندگی نیست. این درست نقطه مقابل سیاست‌های دولت ایران در برابر ایرانیانی است که قصد مهاجرت به این کشور دارند. برخی بر این عقیده هستند که بسیاری از شرکت‌هایی که کار مهاجرت و اقامت و گزینش دانشجو برای مالزی می‌کنند تاسیس شده توسط اعضای وابسته به دستگاه حاکم در ایران هستند.

اما در هر صورتی نباید فراموش کرد. فارغ از این تبلیغات مالزی آمدن این روزها از کیش رفتن آسان‌تر است. مالزی جزو معدود کشور‌هایی است که بدون سخت گیری برای ایرانی‌ها ویزای حین ورود صادر می‌کند و به راحتی آنان می‌توانند در این کشور بدون هیچ دردسری سه ماه بمانند. بسیاری هم برای گردش می‌آیند اما بعد از این که برخی فرصت ها را در این جا می‌بیند، با یکی از روش‌هایی که در بالا ذکرش رفت ممکن است سعی در گرفتن اقامت کنند. به قول یکی از شرکت‌های سرویس دهنده اقامت: «در نهایت اگر پشت همه درهای بسته بمانند، در کلاس‌های آموزش زبان بریتیش کانسیل ثبت‌نام می‌کنند و ویزا می‌گیرند.»

به هر حال هزینه‌ها علی‌رغم این که چندان هم پایین نیست اما نسبت به کشور‌های اروپایی و آمریکایی به هر حال کمتر است و از سویی دیگر امکان سریع دست‌رسی به تحصیل و هم چنین شرایط اجتماعی از جمله دلایل رشد مهاجرت به این کشور است.
اما با توجه به بحران‌هایی که اینک بر جامعه ایرانی داخل سایه افکنده است پیش بینی می‌شود این روند علی‌رغم یک رکود رو به افزایش بگذارد.

یک ایرانی که به تازگی به این کشور سفر کرده و مقیم شده چنین می‌گوید: «پس از این‌که در ایران مشکلاتی برای من پیش آمد متوجه شدم که امکان زندگی میسر نیست و مجبور به مهاجرت شدم.»

او در پاسخ به این سوال که مالزی را چگونه جایی می‌بینید، گفت: «به نظر من مالزی جامعه‌ی مدرنی است اما با توجه به ظرفیت بالای مهاجرپذیری و مهاجرانی که عمده‌ی آن‌ها هم از اتباع اندونزی و چین و هند هستند فضای درون آن نسبت به قبل بدتر شده. »

از او در مورد ایرانی‌های مقیم مالزی می پرسم: «من با ایرانیان مالزی برخورد زیادی ندارم اما فکر می‌کنم اگر قشر دانش‌جو را جدا کنیم بقیه کسانی که به این‌جا می‌آیند از وضعیت حال حاضر ایران ناراضی بودند و مجبور شدند این‌جا را انتخاب کنند، که می‌توان مهم‌ترین علت آن را هم مسلمان بودن این کشور قلمداد کرد. در مالزی بدلیل این‌که تا سه ماه مسافران ایرانی می‌توانند از ویزای توریستی استفاده کنند مشکلی برای آمدن وجود ندارد و البته برای بعد از آن هم با ثبت‌نام در یکی از موسسات زبان می‌توان ویزای یک‌ساله گرفت.»

در این کشور امنیت برای شهروندان مالایی و گردشگران غیر خاورمیانه ای بالا است چرا دولت این کشور بنابر حفظ در آمد خود از محل توریسم سعی می کند این امنیت را تامین کند. اما برای ایرانی‌ها و برخی کشور های خاورمیانه این قضیه شکل دیگری دارد. به یاد دارم روزی برای تهیه یک گزارش به اداره پلیس رفته بودم. در آن جا با یک سارق که در محله پر رفت امد ایرانی ها در کوالالامپور که «آمپنگ» خوانده می‌شود، دستگیر شده بود صحبت کردم. می‌گفت که همیشه ایرانی ها را نشان می‌کند. چرا که ایرانی ها از سوی دولت‌شان حمایت نمی‌شوند و از طرفی دیگر چون ایرانی‌ها در هیچ بانک بین‌المللی نمی‌توانند حساب داشته باشند معمول پول نقد در سفر با خودشان جابجا می‌کنند. پلیس این کشور نیز اگرچه برخورید مناسب با همه گردش‌گران دارد اما بار‌ها دیده شده است که پلیس از ایرانیان خواسته است که از پرونده و پیگیری‌اش چشم پوشی کنند. یادتان باشد چشم‌اندازی که شرکت‌های مهاجرتی نشان می‌دهند چیز دیگری است.

در این ارتباط با مدیر یکی از شرکت‌های مهاجرتی در کوالالامپور صحبت کردم. از او پرسیدم:

شما که زمینه مهاجرت فعالیت می‌کنید تا ایرانیان به مالزی بیایند و وعده‌هایی به آن‌ها می‌دهید، آیا واقعا در مالزی چنین چیزهایی هست؟
در حال حاضر فکر می‌کنم به‌دلیل بحران‌های اقتصادی که در تمام دنیا است مالزی جای خوبی باشد.

شما به ایرانی‌هایی که قصد سفر به این جا را دارند چه می‌گویید؟
این‌جا موقعیت و پتانسیل کاری بهتری نسبت به جاهای دیگر دارد. البته منظور این نیست که این‌جا را خیلی بالا ببریم ولی سعی می‌کنیم تا واقعیت‌ها را به آن‌ها نشان دهیم.

بعضی از شرکت‌ها تبلیغات وسوسه‌انگیزی دارند. در مالزی قیمت ماشین خیلی ارزان است و هزینه تحصیل پایین است و با نصف قیمت ایران می‌توانید خانه بخرید. به نظر شما این اتفاقات در این‌جا روی می‌دهد؟
البته نه به آن صورت که اعلام می‌کنند. اما با توجه به ارزان بودن هزینه‌ها می‌توان با برنامه‌ریزی و فکر کردن یک زندگی با استانداردهای مناسب بدست آورد.

شما در ماه چند نفر ایرانی‌ را به این‌جا می‌آورید؟
این به شرایط و ماه‌های مختلف بستگی دارد. به‌طور مثال در تابستان درخواست‌ها نسبت به زمستان بیشتر است.

کسی را هم به این جا آورده‌اید که مالزی را نپسندیده باشد و برگردد؟
من شخصی را به این‌جا آوردم و به من گفت اصلن از این‌جا خوشمان نمی آید با این وجود پس از دو روز تغییر عقیده داده است و این البته به نظر من این تغییر رای به‌دلیل مناظر و موقعیت گردشگری و مکان‌های دیدنی مالزی بوده است.

---

در باب مهاجرت هم به نظر می رسد وضعیت نشان داده شده با آن‌چه وجود دارد کمی متفاوت است. خانه دوم طرحی است که طی آن یک شهروند خارجی با سرمایه‌گذاری در قالب خرید ملک و یا از این دست اقامتی ده ساله بگیرد اما اقامتی که برای کار کردن محدودیت هایی را دارد و در عمل یک خارجی می آید و ده سال در این کشور پول تزریق می‌کند و می رود. دولت مالزی به تازه‌گی تغییراتی را در قوانین اقامت خانه دوم داده است که به صورت مشروط فرصت هایی را برای عضویت در هیات مدیره شرکت‌ها و یا کار محدود به مقیم‌های خانه دوم می‌دهد، اما این هم از مواردی است که به کمتر کسی در زمان پیشنهاد این نوع اقامت گفته می شود.

اما روند رو به رشد ایرانی‌هایی که به قول برخی بدون هدف پای بر این کشور می گذارند و بیش از چند سال در این کشور زندگی می‌کنند، باعث نگرانی‌هایی نیز شده است. به تازه‌گی تیتر یکی از روزنامه‌های این کشور این بود: چشم‌ها به سوی ایرانیان!
در ماه جون دوهزار و نه از یک مسافر ایرانی بیش از بیست کیلو گرم مواد مخدر شیمیایی در فرودگاه گرفته شد و به نقل از پلیس این کشور هر ماه مواردی از این دست رخ می‌دهد که مواردی را نیز به ایرانی ها نسبت می دهند. انتقال غیر قانونی به کشوری مانند استرالیا و یا جعل مدارک و موارد دیگر نکاتی است که امروز ایرانی‌های مطرح و با سابقه از آن به عنوان نگرانی برای جامعه ایرانی مقیم یاد می‌کنند.

این حضور بی هدف را برخی از مسوولان سفارت ایران ناشی از تبلیغات نادرست شرکت‌ها می‌دانند. سید حمید نور کنسول سابق سفارت ایران در کوالالامپور حضور بی‌اندازه و بی‌هدف برخی ایرانی‌ها را ناشی از تبلغیات نادرست شرکت‌هایی می‌داند که مردم را به آمدن به این کشور تحریک می‌کنند.
مالزی بی‌شک کشور جذابی است. این کشور حجم بالایی توریست از کشور‌های اروپایی و آمریکایی نیز دارد. سال گذشته بیش از 20 میلون توریست از این کشور بازدید کرده‌اند و این کشور اسلامی که اینک در ایام ماه رمضان به سر می‌برد، دیسکو‌ها و کلاب‌های شبانه‌اش تا اذان صبح باز است، در بارهای ایرلندی آبجوی مخصوص ایرلندی سرو می‌شود و در خانه استیک‌اش می‌توانید شراب سفید را با استیک‌تان بخورید، درست در روزهایی که یک مدل لباس مسلمان مالایی به دلیل شرب خمر در انتظار خوردن تازیانه است...

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

موضوع خوبی بود ولی اشکالات املایی زیادی داشت

-- david ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AM

با سلام بنده مقیم مالزی هستم و به نظر من واقعیات اینجا بسیار بدتر می باشد.امنیت بسیار پایین,فرهنگ ضعیف و نوع برخورد دولت با ایرانیان از واقعیات اینجاست,سطح زبان پایین استادان دانشگاه ,عدم روحیه نقد پذیری وتبعیض بین خارجی و مالایی بارز است.هنوز مردم با دست غذا میخورند و آروغ زدن عیب نیست ولی دکور مالزی بسیار زیباست وهمه را فریب میدهد.
در مورد دانشگاه نیز آسان ترین بخش کار به مالایی داده میشود وسخت ترین به خارجی.اکثر استادها درسیستم انگلستان درس میخوانند که فارغ التحصیلی آسان تر از سایرسایر کشورهاست و سواددانشجویان ایرانی بالاتر
است.اینجاژاپن کره جنوبی ویااسترالیا نیست.

-- mahmoud ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AM

فکر کنم جناب نور کنسول محترم ایران درمالزی اینو فراموش کردن که عرض کنند متاسفانه ایرانیهایی که به مالزی میایند بعد از یک مدت که نمیتوانند کار مناسبی پیدا کنند جذب دسته های قاچاق مواد مخدر خصوصا شیشه میشوند بخاطر درامد بالای آن یقینا جناب کنسول محترم میتوانند آمار ی از ایرانیانی را که به اتهام فروش وحمل مواد مخدر در لوکاپ یا همان زندانهای مالزی به سر میبرند را در اختیار عموم قرار بدهند تا مردم آگاهانه تر برای آمدن به مالزی وانتخاب شغل تصمیم اتخاذ کنند در ضمن از شما هم بابت این اطلاع رسانی ممنون امیدوارم شما هم بتوانید در این زمینه اطلاع رسانی صحیح وبیطرفی داشته باشید.

-- ... ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AM

یادداشت زیبای محمد صادقی به مناسبت تولد هوشنگ مرادی کرمانی:

http://www.etemaad.ir/Released/88-06-16/260.htm

-- کورش ، Sep 7, 2009 در ساعت 05:33 AM

منافع خیلی ها در این ماجراست
نان خیلی ها در همین آواره کردن مردم به بهانه هایی که بیشتر با گول زدن درست می شود سو استفاده از گرفتاری مردم در ایران. شرکت هایی که این جا دانشجو می اوردند خدا می داند زد و بند هایشان در پس پرده با داخلی ها و دانشگاه ها چیست. آنها پول و فرزندان این ممکلت را به قیمت سودشان می فروشند.

-- دانا ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

روزبه دست مریزاد خوب شد یکی نوشت اون تو چه خبره اینجا که این شرکت های دانشجویی سر چندر غاز پول از مردم بگیرن کفن باباشون رو هم می فروشن. ممنون

-- بدون نام ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

سلام جتاب روزبه مشتاق دیدار قربان چتد وقتی هست که سعادت نداشتیم ملاقاتتون کنیم .
خوشحال شدم که این مطلب رو از قلم شما دیدم من هم از نزدیک خیلی از این مسائل رو در کوالا دیدم و البته تلخ تر, دلم به درد اومد اما قلمشو نداشتم و حالا خوشحال شدم که شما
با قلم تواناتون این مطلبو منتشر کردید
ارادتمند
حجت

-- حجت فدایی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

Be nazareh man faghat Malaysia nist ke zireh hojomeh mohajeraneh Iran hast, keshvarayeh digari mesleh Azerbaijan(Baku) ro ham bayad goft ke be nazareh man dareh yavash yavash mesleh Malaysia mishe.  ke albateh omidvaram eshtebah bashe.
Moteasefam ke Farsi englisi neveshtam.
Motashaker az etellaatetun.

-- Roya ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

man daneshjooye in keshvar hastam
be nazare man shoma kheili gholov mikoni
albatte ye koochooloo azz rishetoon maloome
ke AL MAHASENO ZINATOL ROJOL
ya ye hamchin chizi
manke kheili razi hastam
nemidoonam che dastaey hast ke mikhad javoonaro too iran negah dare va oon haro betarsoone azz raftan be keshvar haye khareji
dar morede aparteman bayad begam ke ba hazine kardane 1/6 ejareye aparteman dar tehran inja mishe dar behtarin noghte aparteman gereft
dar morede poole benzin ham bayad begam ke inja hodoode 500 tomane ke too iranam 400 tomane
gheymate mashin va mizane masrafe sookhtesham ke bemanat ke kheili kamtar azz irane
dar morede kar ham begham ke man ye javoone shahrestanie 19 sale boodam ke oomadam inja
va ba visaie daneshjooeim toonestam inja ye partnere khoob begiram va ye restouran zadam
dar morede daneshgahash ham begam ke geroon tarinesh gheymatesh azz daneshgahe paridese kishe daneshgah tehran arzoon tare
mitoonid ye sari be ranking daneshgah ha dar 2nya bezanid va rotbeye daneshgah haye malaysia ro ba hamoon daneshgahe tehran ke oonghadr sangesham be sine mizanid moghayese konid
dooste aziz
nakonid in kararo
midoonam ke in nazar ro shoma pak mikonid va nemizarid too nazar ha
valy faghat mikhastam begam behetoon ke in karo nakonid
ya hagh
---
اردوان: دوست گرامی انتشار نظرات در زمانه متکی بر یک روال روشن است. اگر توهین و افترا نباشد این نظر منتشر خواهد شد. نیازی به بهره بری از روش : می دانم این نظر منتشر نمی شود نیست.

-- Alireza ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

این جا خبر ندارید. دانشجوی مادر مرده یعنی کالای مورد معامله هر کی جوش می زنه این تکه گوشت بدبخت رو یه جا پرت کنه پول گیرش بیاد. دست همه شون هم تو ایران تویه کاسه است.

-- محمدی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

پس آقای اردوان چطور خودتون این همه وقته که این جا زندگی می کنید و هر شب خوش و خرم در جمع گرم خانواده و دوستان کنار استخر گل می گید و گل می
شنوید؟... سیاست در قلم چه کسی رخنه کرده؟
---
اردوان: خوشحالم که از گل گفتن من هم شما خوشحالید... اقای نیمایی که نظرش پابلیش نخواهد شد... ظاهرن سیاست نیست که در قلم کسی رخنه کرده منافع برخی دوستان نیما نشان مورد سوال واقع شده
به هر حال بنده نه دانشجو هستم و نه دانشجو می آورم و نه خانه دوم می گیرم و نه شرکت ثبت می کنم . از این که در کنار استخر گل می گویم هم من شرمنده هستم، این بار برنامه ذکر مصیبت برگزار می کنم .

-- نیما که نظرش پابلیش نخواهد شد ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

خیلی دوست دارم با این اقای علی رضا جوون خوش بخت آشنا بشم. آقا جون بی خیال خوبه داری تو مالزی حرف می زنی که همه هم رو می شناسن. به نظر می یاد کامنتت سفارشیه علی رضا خان خوشحال...

-- بدون نام ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

می گم دروغ تو غربت... تو بازار مسگرا. این آقای علی رضا معرکه زده. داداش من ما چار ساله تو کی ال داریم درس می خونیم همه دنیا هم می دونن این جا هفت هشت تا رستورانم بیشتر نیست. شما جوان 19 ساله خوشبخت که هم دانشجو است و هم درس می خونه و هم رستوران داره رو ما چرا پس زیارت نکردیم؟

-- حسن فراستی ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

اقای روزبه، شما به موضوع مهمی اشاره کردید. خیلی ها دوست دارن در این مورد حرفی زده نشه. این جا یک کشور با خصلت های خاصی است که هیچی اش به ما قبل از امدن گفته نمیشه. من وقتی امدن چیزی که شرکتی که مرا برای امدن در ایران وسوسه می کرد با چیزی که دیده بودم زمین تا اسمان فرق می کرد. خوب است که دست کم راستش را بگویند تا ادم انتخاب کند.
از گزارش خوبتان ممنون

-- مه لقا پیمایش ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

اوه اوه علیرضا رستوران راه انداختی با 19 سال سن دمت گرم. بیا پادشاهی سلانگور رو بهت بدم

-- شبنم ، Sep 8, 2009 در ساعت 05:33 AM

ey agha mage dolate gerami ma mizare rahat tu keshvare khodemun zendegy konim hade aghal inja umadan az panahandeh shodan behtare.....har koja hastam basham aseman male man ast

-- yek sabz ، Sep 9, 2009 در ساعت 05:33 AM

آقای اردوان عزیز، بنده که هیچ کاره ام و حتی مشتری این شرکت های مد نظر شما هم نبوده ام و بدم هم نمی آید که مردم یاد بگیرند پولشان را با آگاهی خرج کنند.
اما روی مالزی به حساب خودم غیرت دارم چون می بینم که این جا امکانات بسیار خوبی در اختیار خودم و همسر و فرزندم هست، و بی انصافی می بینم که شما هم قلم تان را صرف کنیدبرای هدفی که نمی دانم در سر چه کسی است و اساسش چیست. در آخر هم، پاسخ تان ناتمام بود، پرسیدم اگر انقدر بد است چرا خودتان این جا زندگی می کنید و کرده اید؟ و چرا (لابد) آمستردام مهد تمدن و خوبی و خوشی و یوتوپیایتان است؟... می دانم و ایمان دارم که اهل آن مسائل خاص نیستید (که آمستردام فقط برای همان ها عالی است)، اما بی انصافیتان در مورد این شهر و کشور جای تامل بسیاری دارد.

-- نیما که نظرش پابلیش شد ، Sep 9, 2009 در ساعت 05:33 AM

اقای نیما که نظرت پابلیش شد. شما نگاهی مانند این آقایون معلوم الحال دارید. آمستردام یعنی فقط جای مسائل خاص! غرب که لابد فقط فساد و فحشاء . اما الحمداله مالزی که از این مسائل خاص اصلا نیست. سیاه سفید است دنیایتان نه؟

-- مموتی ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AM

هنرمند ارجمند جناب آقای روزبه
گزارش خوب شما گوشه ای از واقعیاتی است که در مالزی اتفاق افتاده و می افتد. اگر کمی بدون تعصب به واقعیت ها بنگریم ، متاسفانه این نوشته ها واقعیاتی است که بدلیل بی مدیریتی ها و طبع آن مهاحرت و فرار سرمایه ایرانیان می توان آن ها را پذیرفت و حتی سطر های بیشتری را به آن افزود . متاسفانه اکثر این مهاجرت ها بدون برنامه ریزی صورت می گیرد و باعث مشکلات زیادی برای هموطنان عزیز در آینده خواهد شد ،

-- دیوانه ای در غربت ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AM

مالزی سرزمین زیبایه با ساختمانهای کما بیش لوکس ومدرن اما به فرهنگی که میرسه مردم خیلی راحتن انگار دغدغه ای بغیر از غذاخوردن با دست و زدن باد گلو بعد از غذا ندارن آدمهای خوبی هستن همیشه لبخند میزنن برای همین من دوستشون دارم اما حق وحقوقی به خارجی ها تعلق نمیگیره خیلی از ایرانیها میان اینجا واقعا میفتن تو خطی که برگشتی نداره این واقعیتی است که باید از جناب کنسول ایران تو این زمینه سوال کرد آره شرکتهای هستند که دارن ایرانیها رو به نوعی تلکه میکنند و فقط وفقط به فکر پرکردن جیبهاشونن اینها واقعیتهای اینجاست در کنار زیبایی بدبختی های فراوونی گریبان
ایرانی ها رو گرفته وهمه ی اینها تقصیر شرکتهای است که هنوز دارن مردم رو گول میزنن مسئولین این شرکتها اگه راست میگن کارشونم خیلی درسته و نمیخوان جیب ایرانیها رو تخلیه بکنن بروند از این چینی ها یاد بگیرن بجای خودی ها از غیر خودیها پول دربیارن

-- jojo ، Sep 10, 2009 در ساعت 05:33 AM

به این دو تا لینک و نظرات (کامنت ها ) ی اون هم نظری بیاندازید بد نیست:

http://mrjojo.com/?p=71

http://mrjojo.com/?p=74

-- علیرضا ، Sep 12, 2009 در ساعت 05:33 AM

doostane aziz
man oon moghe ke oomadam malaysia 19 sal dashtam
dar senne 21 salegi be sar mibaram
doostane aziz mota'assefane hamin kootah binie doostane ke inja baess shode ke irani ha faghat masraf konande bashan
man too KL restouran nadaram
restouranam too Cyberjaya mibashad
axare bache ha ham inja mishnasan mano
albatte kare aslie ma rooye Delivery motamarkeze
RESTOURANE SHABESTAN
babye

-- Alireza ، Sep 19, 2009 در ساعت 05:33 AM