رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ خرداد ۱۳۸۸
زنجیره انسانی طرف‌داران موسوی در تهران

احمدی با تاج و تختت دیگه بای بای

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

در حالی که مدت کمی تا انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است، طبق اخباری که از گوشه و کنار ایران می‏رسد، تب انتخابات هر لحظه بالاتر می‏رود و جنبش‏ها و جریان‏هایی که به نفع گروه‏ها و یا کاندیداهای مختلف عمل می‏کنند، پررنگ‏تر از گذشته، در صحنه حاضر می‏شوند. خبرها، حاکی از این هستند که برخی از طرف‏داران از هیچ نوع حرکتی کوتاهی نکرده‏اند.

از سویی، شنیده می‏شود که خاتمی سه‏شنبه در مشهد، با استقبال بیش از پنجاه هزار نفر از هواداران خود روبرو شده است. خبرگزاری مهر می‏نویسد: «سید محمد خاتمی، پس از ورود به مشهد، در میان استقبال چند ده هزار نفری مردم، به زیارت حرم امام رضا رفته است.»

Download it Here!

خبرها نشان از این دارند که گروه‏های مختلف تمام تلاش‏های‏شان را در آخرین دقایق می‏کنند. در روز چهارشنبه از شیراز خبر می‌رسد برخی از افراد ناشناس در شیراز به طرف‌داران موسوی با سنگ حمله کرده‌اند. همچنین پس از مناظره‏ی میرحسین موسوی و احمدی‏نژاد، انتقادها به سمت احمدی‏نژاد شدت گرفته است. چنان‏چه مجید انصاری در یکی از سخنرانی‏های خود اشاره می‏کند:

«من خواهش می‏کنم، این فضای روانی‏ای که این‏ها راه انداخته‏اند، به نام ارزش‏ها، ریشه‏ی ارزش‏ها را می‏زنند. به نام ولایت فقیه، تیشه به ریشه‏ی ولایت فقیه دارند می‏زنند. به نام انقلاب، دارند انقلاب را استیضاح می‏کنند در دنیا.

تکلیف شرعی همه‏ی ماست، شما ملت، مردم اگر اراده‏ی تغییر داشته باشیم، دوباره حرکت کنیم. سال 76 یادتان است؟ فضای سال 76؟ در همین مشهد، آیا آقای خاتمی جایی برای سخنرانی داشت؟ نداشت! دل مردم در دست خداست… »

همچنین رییس قوه‏ی قضاییه برای اولین بار، با صراحت اعلام کرد: «نسبت جرم دادن به افراد حقیقی در رسانه‏های عمومی، قابل پی‏گیری است.»

دوشنبه نیز زنجیره‏ا‏‏ی انسانی‏ از طرف‌داران موسوی چهره تهران را عوض کرد. این زنجیره‏ی هیجده کیلومتری از میدان تجریش تا میدان راه‏ آهن تهران امتداد داشت و بنا بود در این زنجیره، مردم دست به دست یک‏دیگر داده و به نفع موسوی، اعلام حضور کنند.


یکی از حاضران در محل چهار راه ولی عصر اشاره می کرد:

طبق اعلام قبلی، قرار بود این زنجیره از ساعت 5 تا 7 بعداز ظهر، در خیابان ولیعصر تشکیل شود. در ساعت سه و نیم که به سوی خیابان ولیعصر حرکت می‏کردم، شاهد بودم که مردم با نشانه‏های سبز در طول مسیر ایستاده بودند.

به طرف پارک وی و بالا هم که می‏رفتیم، تعداد مردم بیشتر می‏شد. طوری که بعد از ساعت پنج تعداد خیلی زیادتر شد. علی‏رغم این که مردم در حاشیه‏ی خیابان و پیاده‏روها ایستاده بودند، ولی ترافیک شدیدی بود و ماشین‏ها تقریبا توقف کرده بودند.

جالب بود که از هر سن و سالی هم در این زنجیره شرکت کرده بودند. البته، حضور جوان‏ها خیلی زیاد بود. اما در اکثر موارد همه‏ی اعضای خانواده بودند و تقریبا از تمام اقشار جامعه و با هر تیپ و عقید‏‏ه‏ا‏ی در این زنجیره‏ی سبز و انسانی حضور داشتند.

پس ظاهراً، بازار سبزها داغ است…

تقریبا از چهار راه ولی‏عصر تا میدان تجریش در این زنجیره بودم و دوستان دیگری که زنجیره را از میدان ولی‏عصر تا راه ‏آهن دیده بودند، می‏گفتند زنجیره تا آن‏جا ادامه داشته و حتا در خیابان‏های منتهی به خیابان ولی‏عصر و میادین مهم تهران هم این تجمع و حضور دیده شد. کما این که در شهرهای مختلف هم این حضور دیده شد.

او هم‏چنین ادامه می‏دهد:

مردم در این زنجیره، شعار می‏دادند و حمایت‏شان را از آقای موسوی اعلام می‏کردند. همیشه گروه‏هایی هستنند که در این تجمع‏ها با هم بحث می‏کنند. اما من شخصا درگیری ندیدم. البته گفته می‏شود که نه تنها دیروز، بلکه روزهای گذشته، نیز درگیری‏های کوچکی پیش آمده است. بعضی‏ وقت‏ها طرف‏داران دو جناح با خشونت برخورد می‏کنند.

هم‏چنان جوانان را می‏بینم که هرکدام رشته‏های سبزشان را به صورت شال‏‏‏‏‏ به گردن‏شان گره زده‏اند یا به شکل نوار به مچ یا دست‏شان بسته‏اند. جواناهایی هم سر چهار راه‏ها یا مراکز مهم تردد مردم، دارند تبلیغات حمایت از آقای موسوی را پخش می‏کنند.

جنب و جوش در میادین اصلی شهر خیلی زیاد است. همه یا جلوی ستادها و یا به صورت گروهی ایستاده‏اند.
دیروز هر نشانه‏ی سبزی که مردم می‏توانستد در حمایت از آقای موسوی به کار بگیرند، بازارش داغ بود. مثلا، دیدم که خانمی گچ پای‏اش را سبز کرده بود و با عصای زیر بغلش کنار خیابان ایستاده بود.

خیلی‏ها، رنگ سبز در صورت‏شان داشتند. خلاصه هر چیز سبزی دیروز نشانه بود و این روزها هم‏چنان نشانه است.

خیلی از بوتیک‏ها لباس‏های سبزشان را در معرض دید گذاشته‏اند، خیلی از فروشگاه‏های فروش لوازم صوتی، موبایل، ساعت و… هرچه اجناس به رنگ سبز دارند، در ویترین گذاشته‏اند. مثل همیشه که بازار تهران از هر هیاهویی سودی می‏برد، این روزها هم بازار دارد سود خود را از رنگ سبز می‏برد.


اما مردم از خواسته‏های‏شان هم می‏گویند. شرکت کنندگان درتظاهرات دیروز، اشاره می‏کنند که چرا می‏خواهند به موسوی رأی بدهند. جوان‌هایی که در گفت‌وگو شرکت کرده بودند در پاسخ به این سوال که چرا موسوی؟ چنین پاسخ دادند:

ـ چرا موسوی؟ … چرا موسوی؟ چون احمدی‏نژاد نه!

ـ چون احمدی‏نژاد چهار سال بیچاره‏مان کرد.

ـ من طرف‏داران احمدی‏نژاد را می‏بینم که این‏جا ایستاده‏اند، برایم از همه چیز جالب‏تر است، نمی‏دانم پیش خودشان چه فکری می‏کنند.

ـ اصلا فکر نمی‏کنند.

ـ فکر نمی‏کنند که اینجا ایستاده‏اند. اگر فکر می‏کردند نمی‏ایستادند.

ـ بسیجی که فکر نمی‏کند!

ـ خیلی‏ها رأی نمی‏دهند، ولی حالت فیلم سینمایی پیدا کرده، آمد‏ه‏اند تماشا.

ـ خواستیم اتحاد خودمان را نشان بدهیم و بگوییم ما خیلی بیشتر از طرف‏داران احمدی‏نژاد هستیم.

ـ بیشترین خواسته‏مان روی بخش اقتصادی است که وضعیت از این که هست، خیلی بهتر شود. چون تورم واقعا خیلی زیاده، هم این که بیکاری هست، هم مشکلات اقتصادی زیاد است…

ـ کار برای جوانان درست کنند.

ـ هم مشکلات اقتصادی زیاده، هم مشکلات اجتماعی.

ـ آزادی بیان، قلم، مهم‏تر از همه، همین‏ها است.

ـ از همه مهم‏‏تر، چهره‏ی ما در روابط خارجی‏مان است. این چهره را با دندان‏های مسواک نزده‏ی زردش پس‏فردا همه‏ی دنیا می‏خواهند ببیند و این واقعا جای تاسف دارد. با حرف‏هایی که می‏زند، در کنفرانس ژنو، وزرای خارجه‏ی تمام کشورهای اروپایی از سالن بیرون می‏روند. خُب، ما ایرانی‏ها آبرو داریم، مثل همه جای دنیا.

ما جوان‏ها که می‏خواهیم برویم تحصیل کنیم، لازم است ویزای کشورهای دیگر در گذرنامه‏ی ما باشد، اما روابط‏مان با همه جای دنیا بد شده. عراق چهارده تا قطعنامه گرفت، بهش حمله‏ی نظامی شد، ما به خاطر این آقا، چهل و هشت تا قطعنامه گرفتیم و فکر نمی‏کنم این مساله شوخی باشد.

و دیگری نوجوانی است که می گوید:

امروز طرف‏دارهای آقای موسوی در میدان تجریش جمع شده‏اند. من هم یکی از طرف‏دارهای آقای موسوی هستم. من مردم را دیدم که دارند شعار می‏دهند:

لالا لای لای، لالا لای لای،
احمدی با تاج و تختت دیگه بای بای

در این حرکت برخی به سخنی از آیت‏الله خمینی اشاره می‏کردند که در زمان نخست‏وزیری آقا موسوی گفته است: «برخی که در برابر شما ایستاده‏اند، توانایی اداره‏ی یک نانوایی را هم ندارند.»

از سوی دیگر، گروه‏های مختلف در زمان باقی مانده سعی در جلب بیشتر آرا را به خود دارند. به هر صورتی، روزهای آتی، روزهای پرشور و بسیار مهمی خواهد بود.

Share/Save/Bookmark