رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ آذر ۱۳۸۹
گفت‌‌وگو با رضا تقی‌‌زاده درباره‌‌ی نشست دو روزه‏‌ی ژنو با حضور نمایندگان گروه ۵+۱ و جمهوری اسلامی ایران

«هدف ایران، ادامه غنی‌سازی است»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

نشست دو روزه‏ی ژنو بین نمایندگان گروه ۵+۱ و جمهوری اسلامی ایران، همان‏طور که از پیش انتظار می‏رفت، بدون دست‌آورد مهمی به‏پایان رسید.

Download it Here!

پس از گسست ۱۴ ماهه، نمایندگان پنج کشور امریکا، فرانسه، انگلیس، چین و روسیه همراه آلمان، به ریاست کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه‏ی اروپا و از سوی جمهوری اسلامی، سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پرونده‏ی هسته‏ای، باهم سر میز مذاکره نشستند.
یک روز پیش از مذاکرات ژنو، محمود احمدی‏نژاد گفته بود: «بر سر غنی‏سازی مذاکره نمی‏کنیم.»

چرا جمهوری اسلامی پذیرفت بار دیگر به گفت‏وگو با غربی‏ها بر سر مسئله‏ای هسته‏ای برگردد؟ غربی‏ها چه انتظاری داشته‏اند و آیا هدف، از سرگیری گفت‏وگوها بود؟

این پرسش‏ها را با رضا تقی‏زاده، کارشناس مسائل سیاسی در گلاسکو، در میان گذاشته‏ام.


رضا تقی‌زاده

مذاکرات جاری در ژنو، مذاکرات مقدماتی است. در حقیقت جامعه‏ی اروپا مسئول تهیه‏ی مقدمات گفت‏وگوی ایران با جامعه‏ی جهانی شده است. این‏که چرا ایران به این گفت‏وگوها تن می‏دهد، به‏خصوص طی ماه‏های اخیر و بعد از این فشار ناشی از اطلاعاتی‏ای که ویکی‏لیکس در دنیا منتشر کرد، شاید نگرانی‏های ایران در مورد رویکرد به گزینه‏ی نظامی برای حل مسئله‏ی ایران، افزایش پیدا کرده است.

امریکایی‏ها هم البته انتظار داشتند که در صورت برگزاری گفت‏وگوها، شاید زمینه‏ای فراهم شود که ادامه‏ی آن بتواند به راه‏حلی بیانجامد و مانع شود که بعضی از کشورها، از جمله امریکا، مجبور شود برای حل برنامه‏ی هسته‏ای ایران از ظرفیت نظامی استفاده کنند.

ایرانی‏ها ولی به همین سادگی به این گفت‏وگوها نرفته‏اند که فقط به‏خاطر نشستن و گفتن، تعهداتی را بپذیرند. آنها هم انتظار دارند در صورتی که توافق عمده‏ای بین دو طرف صورت بگیرد، در نتیجه‏ی این توافق به بخشی از هدف‏های‏شان دست پیدا کنند.

مهم‏ترین هدف ایران از این گفت‏وگوها، به‏دست آوردن مشروعیت غنی‏سازی اورانیوم در داخل ایران است و در نقطه‏ی مقابل، انتظاری که جامعه‏ی جهانی دارد، قطع غنی‏سازی اورانیوم در ایران و به‏خصوص در کوتاه‏مدت، خارج کردن حجم عمده‏ی اورانیوم غنی‏شده‏ای است که در اختیار ایران هست و این نگرانی وجود دارد که با تبدیل آنها، ایران هرزمانی تصمیم بگیرد، بتواند به تهیه‏ی دو یا سه بمب اتمی دست بزند.

انتظار زیادی از این نشست دو روزه نمی‏رفت. شما هم به این موضوع اشاره کردید. اما آیا هدف از سرگیری گفت‏وگوها بود؟

این‏طور هست. البته در ترکیب مشابهی، سال قبل در ژنو، نماینده‏ی ایران آقای جلیلی، با پیشنهادی موافقت کرد که این موافقت می‏توانست به عنوان توافق بین شورای امنیت و ایران تلقی شود. یعنی آن‏چه به عنوان «فرمول وین» از آن یاد می‏شود و مطابق آن، قرار بود ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنی‏شده‏ی خود را به خارج بفرستد. بعد از رفتن آقای جلیلی به تهران، به علت ناهماهنگ بودن سیاست و نظام داخلی ایران در برخورد با دیپلماسی اتمی، این پیشنهاد که با آن موافقت تلویحی شده بود، در تهران مورد مخالفت قرار گرفت. دو هفته‏ی بعد، وقتی آقای سلطانیه، به نمایندگی از ایران به وین رفت، با این پیشنهاد مخالفت کرد.

در شرایط موجود هم به‏نظر نمی‏رسد که نظام سیاسی ایران به‏صورت هماهنگ با این موضوع‏ها برخورد کند. نگاهی به ترکیب هیئت نمایندگی ایران نشان می‏دهد که تمامی نهادهای تأثیرگذار در دیپلماسی اتمی ایران در این گروه حضور دارند و انتظار می‏رود که آن‏چه در ژنو مورد مذاکره قرار می‏گیرد، بیشتر صحبت‏های کلی‏ و نوعی تنش‏زدایی بین دو طرف باشد.

البته این انتظار را شاید جامعه‏ی اروپا هم دارد. با توجه به اسنادی که طی هفته‏های اخیر منتشر شد، هیچ‏کدام از دو طرف، به‏خصوص امریکایی‏ها، خیلی به ‏نتیجه‌ی این مذاکرات دل نبسته‏اند، ولی در عین‏حال هر دو طرف امیدوار هستند که به حداقل توافقی دست پیدا کنند و اگر بعد از انجام روز دوم گفت‏وگوها، تاریخی برای ادامه‏ی مذاکرات تعیین و اعلام شود، این را هر دو طرف به عنوان یک پیروزی نسبی تلقی می‏کنند.


البته ایران برای شرکت در این مذاکرات هزینه‏ی سنگینی نمی‏پردازد، ولی در هر حال به‏نتیجه رسیدن نسبی این مذاکرات هم می‏تواند هردو طرف را تا حدود زیادی راضی کند.

دو نکته‏ی تازه در مذاکرات جمهوری اسلامی و گروه ۵+۱، این‏بار حضور ملموس داشت: افشای اسناد محرمانه روی سایت ویکی‏لیکس و ترور دو استاد دانشگاه که از آنها به عنوان دانشمندان اتمی ایران یاد شده است. این مسائل چقدر در این نشست دوروزه تأثیرگذار بوده‏اند؟

نکته‏ی جالب این بود که حتی بعد از انجام این ترورها، ایران تعهد حضور در مذاکرات را تغییر نداد. شاید اگر این اتفاق برای کشور دیگری مانند کره‏ی شمالی می‏افتاد، آنها به‏هیچ‏وجه در مذاکرات شرکت نمی‏کردند، ولی ایران علی‏رغم تأثیر تبلیغات سنگین این اتفاق در ایران و مورد اتهام قرار گرفتن دولت برای ضعیف نشان دادن آن در مقابل ضوابط امنیتی و حفظ جان کارشناسانی که برای او کار می‏کنند، در این مذاکرات شرکت کرد.

آن‏چه ویکی‏لیکس منتشر کرد، به‏هرحال بااهمیت بود. اهمیت بیشتر موضوع این بود که امریکا در قبال ایران، از یک سیاست دوگانه پیروی می‏کند و بیشتر متمایل به اعمال فشار است.

بعد از انجام ترورها، ایران برای این‏که نقطه‏ی ضعفی از خود نشان نداده باشد، آن‏چه انجام داد، توسل به انتشار خبر تولید کیک زرد و ارسال آن از بندرعباس به اصفهان بود.

با این اقدام، دولت ایران خواست تاکید کند که در مذاکرات ژنو، نمی‏خواهد دیگر مبادله‏ی سوخت با اورانیوم غنی‏شده را مورد بررسی قرار بدهد. برای این‏که آن را موضوع کهنه‏ای می‏داند. دوم این‏که به داشتن چرخه‏ی سوخت اتمی اصرار می‏ورزد. بنابراین، خواسته‏ی نهایی‏اش از گروه ۵+۱ محترم شمردن و یا تأیید مشروعیت این حق، یعنی ادامه‏ی غنی‏سازی اورانیوم در داخل کشور است.

در مقابل، جامعه‏ی جهانی هم با مصوبه‏ای که در شورای حکام، سه روز پیش از آغاز گفت‏وگوها مطرح شد، یعنی ایجاد بانک سوخت اتمی، می‏خواست ایران را به نوعی از این ماجرا دور نگاه دارد و یا حتی او را خلع سلاح کند. با تاکید بر این‏ نکته که نگرانی ایران برای تهیه‏ی سوخت مورد مصرف راکتورهای اتمی‏اش، نگرانی جدی‏ای نیست و با ایجاد این بانک، ایران می‏تواند مطمئن باشد که نیازهای اتمی‏اش را می‏تواند از یک مرجع بی‏طرف بین‏المللی تأمین کند. بنابراین به‏دنبال غنی‏‏سازی نباید برود.

دو طرف به جای این‏که به سوی همدیگر حرکت کنند، به نوعی از همدیگر، پیش از آغاز گفت‏وگوها دور شده‏اند. با این حال باید انتظار داشت که این تلاش در روز دوم مذاکرات، به نوعی تغییر کند. در روز اول، به‏خصوص ایران جلسه‏ی مذاکره را به نوعی محاکمه و اعتراض تبدیل کرد ولی بعد از انجام این کار تبلیغاتی، انتظار می‏رود مذاکرات امروز، مذاکراتی باشد با آرامش بیشتر و طرفین برای پیدا کردن سرفصل‏های مشترک تلاش کنند.

اشاره کردید که در جمهوری اسلامی، بر سر مسئله‏ی هسته‏ای اتفاق نظر نیست. در میان اعضای گروه ۵+۱ هم همین حالت وجود دارد؛ فرانسه خواهان شدت عمل بیشتر است. آلمان کمی ضعیف‌تر، چین و روسیه خواستار ملایمت هستند و امریکا بر سر برخورد یا سازش، بلاتکلیف مانده است. به این ترتیب، دستاورد مهم این نشست دو روزه را شما در چه می‏دانید؟

نوسان‏هایی که بین نظرگاه‏های کشورهای عضو ثابت شورای امنیت وجود دارد، خیلی جدی نیست. نقاط مشترک آنها زیادتر است. نقطه‏ای که می‏شود آن را به عنوان عامل اثبات گرفت، این است که همه‏ی این کشورها در تصویب قطعنامه‏های تنبیهی شورای امنیت علیه ایران، اتفاق نظر داشتند.
برخوردی که آنها می‏توانند با برنامه‏ی اتمی ایران داشته باشند، تا حدی شاید نامتوازن است. آلمان همان‏طور که شما گفتید، به نوعی و به‏خصوص روسیه و چین خواستار ملایمت بیشتر با ایران و باز نگاه‏داشتن در دیپلماسی و دادن امتیازهای بیشتر به ایران هستند.

چیزی که نه روسیه، نه چین و نه آلمان، به طور شخصی آماده‏ی ارائه‏ی آن نیستند و اگر قرار باشد امتیازهایی در اختیار ایران قرار بگیرد، این امریکا است که بایستی این تعهدات را بپذیرد.

ولی به‏هرحال این عدم توازن در نحوه‏ی برخورد کشورهای عضو شورای امنیت، به نوعی شاید قاطعیت این گفت‏وگوها را از آن می‏گیرد. ولی همان‏طور که گفتم، این گفت‏وگوها، گفت‏وگوهای مقدماتی است و برای پیدا کردن زمینه‏های مشترک در جهت انجام مذاکرات و گفت‏وگوهای بعدی است.

اگر آنها به همین نقطه‏نظرها دست پیدا کنند، به یقین اتفاق‏نظر بیشتری بین کشورهای عضور شورای امنیت خواهیم دید و باید منتظر بمانیم و ببینیم در داخل ایران، نظام سیاسی ایران با این توافق‏ها روی همراهی نشان خواهد داد و یا نظیر گفت‏وگوهای قبلی که در طول شش سال گذشته برگزار شده و به نتیجه نرسیده، این دوره از گفت‏وگوها هم معلق و بی‏نتیجه می‌ماند.

پس باید منتظر بمانیم که چهارشنبه هر دو طرف محل و تاریخ مذاکره‏ی آینده را تعیین کنند. این‏طور است؟

در صورت رسیدن به نتیجه.

Share/Save/Bookmark