رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۵ مهر ۱۳۸۹
در رد ادعاهای استاندار تهران

توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟

عبدالستار دوشوکی
doshoki@gmail.com

ادعاهای مرتضی تمدن، استاندار تهران به نقل از خبرپراکنی‌های جمهوری اسلامی ایران، از جمله خبرگزاری پارس در مورد رد شکوه‌های اهل سنت ایران و بخصوص اعتراض‌های مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، رییس شورای هماهنگی حوزه‌های علمیه‌ی اهل سنت، و رهبر سنی‌های ایران در مورد ممانعت مقامات جمهوری اسلامی از اقامه‌ی نماز جماعت عید فطر اهل سنت در پایتخت، و بازتاب گسترده‌ی این اعتراض‌ها در رسانه‌ها باعث شد تا یک‌بار دیگر عملکرد تبعیض‌آمیز و شیوه‌ی انحصارطلبی مذهبی رژیم جمهوری اسلامی در زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گیرد.

در پی جلوگیری از نماز جماعت اهل سنت در یک محل مشخص در کلان‌شهر تهران و اعتراض‌هایی که در پی آن صورت گرفت، استاندار استان تهران عجولانه با ارائه یک فهرست مغشوش از تعداد به ظاهر ظاهر «دقیق» نمازگزاران سنی و محل برگزاری نماز عید فطر آنها در ۲۱ نقطه‌ی مختلف تهران، تلاش کرد تا سراسیمه ادعاهای مطرح شده توسط اهل سنت ایران را تکذیب کند.


مرتضی تمدن، استاندار تهران

این فهرست سئوال برانگیز و مبهم توسط خبرگزاری فارس منتشر شده است.1 تضادها و تناقضات نهفته در فهرست ارائه شده و هم‌چنین اظهارات معمول منابع رسمی جمهوری اسلامی و بخصوص استاندار تهران در خور کنکاش و کالبدشکافی بیشتر است. علی‌رغم اینکه مسیحیان، یهودیان و دیگران، کلیسا و کنیسه و پرستشگاه‌های خود را در تهران دارند، اما چند صدهزارنفر سنی‌مذهب پایتخت‌نشین نه تنها اجازه‌ی ساخت مسجد اهل سنت در تهران را ندارند، بلکه اجازه‌ی نماز جماعت در روز جمعه و یا عید فطر و عید قربان را نیز ندارند.

در رژیم گذشته، مدرسه‌ی فرهنگی سفارت پاکستان محل برگزاری نماز جماعت سنی‌ها بود و ساواک آن را تحمل می‌کرد، اما با رفتن ساواک و آمدن «اطلاعات»، وضع بدتر شد. در طی ۳۱ سال اخیر رژیم جمهوری اسلامی درخواست‌های متوالی اهل سنت برای صدور اجازه، جهت ساخت یک مسجد با خرج خود سنی‌های ایران را به طور مکرر رد کرده است.

جمهوری اسلامی خود را ام‌القرای جهان اسلام می‌داند و تاکنون از پول نفت ملت ایران صدها میلیون دلار خرج ساختن مساجد سنی و شیعه در کشورهای دیگر کرده است. این تظاهر در خارج، آن هم از جیب ملت ایران، و تبعیض و سرکوب در داخل، شگرد شناخته شده‌ی جمهوری اسلامی است. در محراب‌های برون‌مرزی رژیم ناچار است زاهدانه از طریق تزویر و تطمیع جلوه‌نمایی کند، اما در داخل با استفاده از سرکوب و تهدید و تبعیض، آن کار دیگر می‌کند.

البته رژیم جمهوری اسلامی در پاکستان، یمن، عراق و افغانستان از شیعیان حمایت می کند و در مورد فلسطین نیز به اصطلاح خودشان نه از حب علی (فلسطینیان) بلکه از بغض معاویه (الفتح و حامیانش) و «استفاده‌ی ابزاری»، از حماس حمایت می‌کند؛ وگرنه «سینه چاک کردن» رژیم جمهوری اسلامی یا بهتر بگویم فقدان آن در دفاع از حقوق مسلمانان اهل سنت آویغورها در چین و یا چچن‌ها در روسیه و یا سنی‌های کشمیری در هند و یا حتی بمباران شیعیان بیگناه و مظلوم سوریه توسط حافظ اسد در دهه‌ی هشتاد بر جهانیان آشکار است.

البته به یقین آقای احمدی‌نژاد نیز طبق معمول در مجمع عمومی سازمان ملل و بخصوص در جلسه‌ی تقریب مذاهب در مقر سازمان ملل در نیویورک در طی این هفته، از وحدت جهان اسلام و اخوت شیعه و سنی در مقابله با «استکبار جهانی و صهیونیسم» جلوه‌نمایی خواهد کرد.

دیروز خبرگزاری فارس به نقل از استانداری تهران فهرستی را منتشر کرده که طبق آن در مجموع بیش از ۱۲ هزار و ۸۰۰ نفر سنی‌مذهب ساکن تهران در ۲۱ نقطه از پایتخت نماز عید فطر به جای آورده‌اند. اولین سئوال بدیهی و مبرهن این است که نماز عید فطر باید نماز جماعت (یعنی جمع در یک محل) باشد. چرا شیعیان تهرانی اجازه یافتند همگی در یک محل (دانشگاه تهران) جمع شوند و نماز جماعت بخوانند؛ اما سنی‌های تهرانی باید پراکنده در بیست و یک محل مختلف نماز بخوانند؟ این اساس اعتراض مولوی عبدالحمید بود.2

وانگهی در این فهرست بعضی از اماکن دوبار ذکر شده‌اند. به عنوان مثال دو نماز جداگانه در شهرک کارون برگزار شده است که در هر نماز به ظاهر صد نفر شرکت داشتند. آنهایی که با مذاهب اهل سنت آشنایی دارند می‌دانند که این کار از نظر شرعی جایز نیست و سنی‌های شهرک کارون به احتمال زیاد این کار را نکرده‌اند. همین ادعای متناقض در مورد دو محل متفاوت نماز عید در شهرک غرب نیز مطرح شده است. در فهرست آمده است که دو گروه صد نفری و هفت‌هزار نفری که از آنها متاسفانه با واژه‌ی نامطلوب «افاغنه» یاد شده، در دو نماز مختلف شهرک غرب نماز عید فطر را ادا کردند.

بر اساس فهرست ارائه شده توسط استانداری تهران از مجموع بیش از ۱۲ هزار و ۸۰۰ نفر نمازگزار سنی در تهران، بیش از دوازده هزار نفر آنها به قول استاندار تهران «افاغنه» بودند و فقط ۸۲۰ نفر سنی ایرانی پایتخت‌نشین بوده‌اند. البته ادعاهای ناموزون و متناقص در اعلامیه‌ی استانداری تهران فراوان است که می‌توان به مواردی متعددی از آنها اشاره کرد.

مثلاً چه دلیلی دارد که سی تن از به اصطلاح «افاغنه»‌ی وابسته به سفارت عربستان سعودی برای ادای نماز عید فطر به سفارت پاکستان بروند؟ گویا سفارت عربستان به آنها اجازه‌‌ی نمازگزاردن در محل کار آنها یعنی سفارت را نداده است! وانگهی مگر نمازگزاران اهل سنت در ۲۱ منطقه‌ی مذکور پاسپورت و یا شناسنامه‌های خود را به مامورین اطلاعات نشان داده‌اند که اینک استانداری با قاطعیت تمام سنی‌های نمازگزار را دسته‌بندی می‌کند؟

البته جمهوری اسلامی در امر گزارش و آمار، همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ مشاهده کردیم ید بسیارطولانی دارد. رژیم می‌خواهد ادعا کند که در تهران کمتر از هزار نفر سنی ایرانی هستند و بقیه‌ی «افاغنه» و اتباع خارجی هستند. این موضوعی است که استاندار تهران نیز به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر منظور آقای عبدالحمید چگونگی برگزاری مراسم اتباع خارجی است باید به این نکته توجه کنند که اتباع خارجی در هر کشور تابع قوانین آن کشور هستند و در هیچ کجای دنیا اجازه نمی‌دهند اتباع خارجی خارج از قوانین عمل کنند.»3

استاندار تهران هم‌چنین با ادعا به اینکه «دشمنان مشترک ما به دنبال تفرقه‌افکنی هستند»، همه‌ی «براداران و خواهران مسلمان» را به «اتحاد» با شعار «پشت سر من متحد شوید» دعوت می‌کند. او می‌گوید: «برادران و خواهران شيعه‌ی ايراني كه به مكه و مدينه مشرف مي‌شوند در نمازهاي اهل سنت شركت كرده و به آنها اقتدا مي‌كنند. چرا شما اين سنت حسنه و وحدت‌بخش را تبليغ نمي‌كنيد و چرا اصرار داريد اهل سنت نماز‌هاي خود را جداگانه برگزار كنند. مگر خدا، پيامبر، قرآن و قبله‌ی برادران اهل سنت و شيعه يكي نيست.»

اولا" اگرچه ظاهر حرف‌های ایشان کاملاً درست و منطقی و مطلوب است، ولی متاسفانه در عمل اینگونه نیست. زیرا من حداقل در سه روز متعدد نماز مغرب در خانه‌ی کعبه با چشمان خود شاهد بودم که متاسفانه حداقل بخشی از هموطنان زائر شیعه مذهب در داخل خانه‌ی کعبه با دیگران در نماز همراه نمی‌شوند. در پاسخ به تعجب و سئوال من، می‌گفتند: «متشکر! ما نماز خواندیم؛ شما بخوانید.» البته من کاملاً موافقم که شیعه و سنی باید در کنار یکدیگر و در مساجد یکدیگر نماز ادا کنند و در این مورد ابایی نداشته باشند و هر مسجدی (چه شیعه، چه سنی) خانه‌ی خدا است، اما جاده‌ی اتحاد و اخوت باید دوطرفه باشد.

آقای استاندار که «هزار» نفر سنی پایتخت‌نشین را به مسجد و یا محل نماز شیعیان دعوت می‌کند، چرا چند نفر شیعه در روستاهای بلوچستان و یا کردستان را دعوت به چنین کاری نمی‌کند؟ یعنی در مناطقی که علی‌رغم وجود چندین مسجد سنی، دولت با خرج بیت‌المال یک مسجد به نسبت بزرگ برای فقط چهار کارمند شیعه و غیر بومی می‌سازد.

حال پرسش من از استاندار محترم، به قول لسان‌الغیب این است که توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟!
تحقیر، تبعیض و برخورد دوگانه نه تنها باعث تفرقه می‌شود، بلکه بستر نامطلوبی را برای توسعه‌ی خشونت، رشد بنیادگرایی، دگماتیسم و مقابل به مثل فراهم می‌سازد. همیشه و در هر موضوعی، انگشت اتهام به سوی به اصطلاح «استکبار جهانی» نشانه رفتن، دردی را دوا نمی‌کند. به قول شاعر چو خود می‌کنی اختر خویش را بد، نکوهش مکن چرخ نیلوفری را.

وانگهی چرا «شیطان بزرگ» آمریکا و «شیطان کوچک» انگلیس در پایتخت‌های خود اجازه‌ی ساخت مساجد متعدد شیعه و سنی برای مسلمانان سنی و شیعه و غیره را می‌دهند، اما در «ام‌القرای جهان اسلام»، سنی‌های ایرانی اجازه‌ی ساخت حتی یک مسجد را ندارند؟ چرا؟ آیا این هم نقشه‌ی استکبار جهانی برای ایجاد تفرقه و تبعیض بین مسلمانان است؟ متاسفانه به احتمال زیاد این سئوالی است که هیچ‌کس از آقای احمدی‌نژاد بعد از سخنرانی ایشان در کنفرانس یا جلسه‌ی «تقریب مذاهب» که قرار است در چند روز آینده در مقر سازمان ملل برگزار شود، نخواهد پرسید!

پانوشت‌ها:

۱. این‌جا

۲. این‌جا

۳. این‌جا

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بلی! از عربستان سعودی گرفته که مهد پیدایش اسلام است تا ایران اسلامی که خود را مدافع حقوق مسلمانان فلسطین و کشمیر و پوشش زنا ن مسلمان در اروپا و آمریکا ادعا مینمایند. اما خود غرق در منجلاب نه تنها تبعیض نژادی بلکه تبعیض مذهبی . دوگانگی و تبعیض جنستی هم میباشد،است. عربستان صعودی که خود را پیرو ارزش های ناب اسلامی مینامد. اما به اون همه ارزش ها پشت پا زده . از بزرگترین دشمن جهان اسلام (اسراییل) که هر صبح خود را با خوردن و ریختن خون هزاراران فلسطینی آغاز میکند. اسراییل که افسانه اولوکس رابه یک حققیت (هرروز با کشتار جمعی وجنایتی ضد بشری در فلسطین مرتکب میشود ) تبدیل نمود. حمایت کرده و روابط دیپلوماتیک در پشت پرده برقرارمیکند چی شکوه و شکایت باید کرد .
ایران که خود را به عنوان کشور اسلامی وانمود کرده و ادعا دارد در آن شریعت اسلامی تطبق میشود. همیشه صدای پایمال شدن حقون مسلمانان را در اروپا بلند میکند. خطبه های نماز روز جمعه را با سردادن شعار مرگ به آمریکا (شیطان بزرگ )و اسراییل و حمایت از مردم مظلوم فلسطین آغاز میکند. حالانکه که خود از پایمال کردن حقوق مذاهب و ادیان دیگر ، حقوق که از نظر اسلام حتی در قران عظیم الشان در آیت های متعد د روی آن تاکید شده است.مورد احترام بوده است. ابای نکرده همیشه مرتکب بدترین جنایت شده که اخیرا همه جهانیان شاهد آ ن بعد از انتخابات بودند. چی شکوه و شکایت میتوان داشت.
ایران شعیه و عربستانی وهابی که هردو داد از اسلام میزند . اصلا هم دیگر را به عنوان مسلمان نه میشناسند. همیشه همدیگر را از دایره اسلام خارج ساخته. جنایت بشری ، تبعیض جنستی . تجاوز به محارم ، صلب آزادی ادیان و مذاهب یک موضوع خیلی عادی بوده . در عربستان صعودی ادیان دیگر حق اعمار مراکز مذهبی شان (کنسیه ، کلیسا ، معبد ) را ندارد . در ایران و عربستان پیروان مذاهب دیگراسلام حق خواندن نماز را مطابق به احکام مذهبی خود ندارند. اما زمانی که مسلمانان مورد آزار و اذیت در اروپا وآمریکا قرار میگرند. ایران اسلامی خیلی زود صدای عدالت .حقوق بشر و دموکراسی را بلند میکند(درست مانند غرب که خود هم چو سیاستی را پیش میبرند) که آن همه تبیعض جز از مسایل داخلی ایشان قرار گرفته . هیچ گاهی در کنفرانس بین المللی مورد سوال قرار نه میگرند.
اما سوال اینست . که این خرقه پوششان . چلتار زننان. شیخان و آخندان. به چی باور دارند. اصلا ارزش ها و باور های آنها روی چی میچرخد. هدف همان احیا ارزش های ناب اسلامی است یا اعمال قدرت ، نفوذ یا هم اندوختن ثروت است. سوالات که همیشه با آن برخورده اما بلاجواب مانده اند.

-- ساره سادات ، Sep 27, 2010 در ساعت 11:20 PM