رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ فروردین ۱۳۸۹
گفت‌وگو با احمد سلامتیان و بیژن حکمت، درباره‌ی رابطه‌ی هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای

«رفسنجانی با حفظ رهبری به حفظ نظام می‌اندیشد»

سراج میردامادی
seraj.mirdamadi@radiozamaneh.com

برخی از تحلیلگران اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی دایر بر اینکه رابطه ایشان و رهبری صمیمانه و دارای ریشه‌های عمیق است، را به یک تعارف سیاسی تعبیر کردند. در این راستا ابتدا از احمد سلامتیان نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی پرسیدم؛

Download it Here!

آیا آقای هاشمی فکر می‌کند با این بازی با کلمات و با تعارفات سیاسی می‌تواند مانع از روند حذف و برخورد حاکمیت با خودش و فرزندان و اطرافیانش بشود؟

شکلی که تحول قدرت در ایران به خودش گرفته است عبارت از این است که رهبری جدید یعنی از بیست اخیر بعد از آقای خمینی در جهت سازمان دادن قدرت مطلقه خویش است. قدرت مطلقه رهبری جدید یکی از لوازمش عبارت است از اینکه متکی به منابع قدرت قبل از رهبری خودش نباشد.

این البته مسئله‌ای نیست که ارتباط خاص با نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشته باشد. مربوط به هر نظام قدرت فردی مطلقه است که تاجدار و یا سکاندار جدید تحمل هیچ کدام از صاحب عناوین و قدرتمداران دوره قبل را که به نوعی قدرت مطلقه خودش را وامدار آنها هم هست نمی‌تواند ببیند.


احمد سلامتیان، نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی

این منطقه درون قدرت مطلقه در شرائط کنونی با یک منطق دیگری که مربوطه به دولت آقای احمدی‌نژاد و دوستدارانش هست تلفیق شده‌اند و بر این روندی را بوجود آورده‌اند که آینده روابط آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی رفسنجانی بیش از آنچه که در چارچوب روابط فردی بتواند حل و فصل بشود در چارچوب منطق قدرت مطلقه حل و فصل می‌شود و متناسب با این من فکر نمی‌کنم در شرائط کنونی چیزی غیر از تناسب قوا در پهنه اجتماعی بتواند جلوی روند هر چه بیشتر مطلقه‌تر شدن قدرت فردی رهبری کنونی را بگیرد.

پس در این چارچوب منطق قدرت مطلقه آقای هاشمی محکوم به حذف است؟ و هیچ عاملی نمی‌تواند ایشان را از حذف نجات بدهد؟

ببینید من می‌گویم محلی از اعراب در تصمیم‌گیری سیاسی ندارد. منطق عبارت از این شده است که رهبری و عده‌ای از طرف‌داران ایشان دارند نص قدرت مطلقه فقیه را که در بازنگری قانون اساسی به قانون اساسی بدل شده است به آن معنای تفسیر خودشان را می‌دهند در این بازنگری رهبر اختیاراتی دارد که در اختیارات نامحدود خودش حتی قرائت او تنها قرائت از قانون اساسی خواهد بود.

اگر آقای هاشمی رفسنجانی و یا هر کس دیگری برای آینده خودش دورنمای تناسب قوای درون سرای قدرت را ببیند نه امروز درون سرای قدرت به سمت آن منطق می‌رود که دیگران جز زوائدی از آن نباشند و بیش از آنکه خودشان منشأی از قدرت باشند وابسته به مرکز قدرت باشند اگر پهنه اجتماعی و تناسب قوای اجتماعی باشد خوب بالاخره آن است که محدود می‌کند و یا تعریف می‌کند دایره عمل قدرت مطلقه را در آن زمان تناسب قوای آقای هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای را در میزان حمایت عمومی از هر کدام از آندو باید دید.

من تصورم عبارت از این است که ابراز نظرات آقای هاشمی رفسنجانی که تفاوتی هم با نظرات گذشته ای که قبلا ابراز نموده‌اند ندارد بیشتر متوجه این مسئله است که مسئولیت آینده خود ایشان را در نهادهای جمهوری اسلامی کلا آنگونه که واقعیت آن است به شانه رهبری بگذارد و رهبری است که در شرائط کنونی می‌تواند تصمیم بگیرد که آقای رفسنجانی را به چه شکلی و در چه وضعیتی آیا هنوز می‌تواند در سرای قدرتش به عنوان یک چهارپایه ای که گوشه‌ای گذاشته‌اند تحمل بکند و یا بگونه‌ای منجر به این شود که منطق قدرت مطلقه روند خودش را برود و رهبری کلیه افراد و سردمداران و دست‌اندرکارانش کسانی باشند که ریشه اصلی و مشروعیت اصلی و نفوذ خودشان را از مقام والای عظمای رهبری در آن بالای سر نظام ببینند.


در ادامه به سراغ بیژن حکمت فعال سیاسی و عضو اتحاد جمهوری‌خواهان ساکن پاریس رفتم و از ایشان پرسیدم؛ آقای هاشمی رفسنجانی صحبت‌هایی داشته‌اند دایر بر اینکه روابط ایشان با رهبری صمیمانه است و این روابط ریشه‌های عمیقی دارد و تابع نظر رهبری هستند سئوال مشخص این است که چگونه می‌شود بین رهبری و آقای هاشمی همچنان روابط صمیمانه‌ای وجود داشته باشد و با بقول آیت‌الله خامنه‌ای یک رفاقت پنجاه ساله وجود داشته باشد در عین حال ما شاهد بودیم در حملاتی که آقای احمدی‌نژاد به آقای هاشمی در مناظره‌ها صورت داد حتی فرصت دفاع به ایشان داده نشد و رهبری جانب رئیس جمهور را گرفت و برخوردهای قضایی با نزدیکان ایشان و حملاتی که در رسانه‌های نزدیک به حاکمیت علیه ایشان صورت می‌گیرد.

آقای هاشمی به نظرم در مجموع به این نظر رسیده است که حفظ این نظام جز از طریق نگه داشتن رهبری و ایجاد یک نوعی وحدت به گرد ایشان میسر نیست. کوششی که هاشمی رفسنجانی می‌کند در این جهت است که تا حدودی رهبری را از جناح احمدی‌نژاد و بخشی از سران سپاه جدا بکند و یک وضع متعادل‌تری در سطح حاکمیت بوجود بیاورد.


بیژن حکمت، فعال سیاسی و عضو اتحاد جمهوری‌خواهان ساکن پاریس

طبیعتا اگر موفق بشود در روابط خودش با رهبری، آقای خامنه‌ای را به این سمت جلب بکند تا مقدار زیادی موقعیت سیاسی و حتی خانوادگی خود را به نظرم تا حدودی حفظ خواهد کرد. به نظرم یک همچنین دیدگاهی در آقای هاشمی رفسنجانی وجود دارد و خوب صحبت‌هایی که می‌کنند صریحا بر این اساس است و در جهت ترویج و تبلیغ دیدگاه خودشان است.

ایشان مدتی روی مسئله آزادی زندانیان سیاسی و اصولا آزادی‌های سیاسی و آزادی مطبوعات و آزادی انتقاد تأکید کرد ولی به تدریج می‌بینیم که این سخنان کمتر از ایشان شنیده می‌شود و الان بیشتر و بیشتر خودشان را پشت سر رهبری قرار می‌دهند. به نظرم بیشتر از دیدگاه عمومی ایشان از منظر عبور از بحران سرچشمه می‌گیرد و نتیجه روشنی هم نخواهد داشت زیرا آقای هاشمی رفسنجانی بدون جنبش سبز نمی‌تواند نیرویی داشته باشد که بتواند از طریق آن نیرو به رهبری فشار بیاورد و یا کوشش بکند ایشان را از جریان احمدی‌نژاد تا اندازه‌ای جدا بکند.


چقدر فکر می‌کنید آقای هاشمی با این روش و شیوه خودش می‌تواند موفق بشود؟

بستگی به جنبش سبز دارد. اگر جنبش سبز به میدان بیاید و دوباره فشار اجتماعی مهمی را در جامعه تولید بکند آن وقت امکان بالانس و بازی روی توازن نیرو برای آقای هاشمی بوجود خواهد آمد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بخاطر دارم وقتی کودک بودم هاشمی رفسنجانی پیش نماز مسجدی در شمیران بود (مسجد ابوتراب) و در پس کوچه کوی فرهنگیان در خانه ساده ای زندگی میکرد و بلیزر معروفش را تازه خریده بود .... خوب این انقلاب ایران بود که او را به اوج قدرت رسانید... حال ج.ا تمام دارایی اوست حتی اگر به قیمت فدا کردن فرزندانش باشد ... اوخطر را احساس کرده میداند که فردای یک تغییر بنیادی در ایران او جایی نخواهد داشت ... خوب عمل گرا هم هست .... بسیاری از سیاست های جمهوری اسلامی ایده خود اوست ... عالی جناب سرخ پوش ...حرف مرا باور ندارید از اکبر گنجی بپرسید.... یعنی سبزها دنبال حمایت رفسنجانی نباشید ...تمام

-- بدون نام ، Apr 16, 2010 در ساعت 09:50 PM