رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ بهمن ۱۳۸۸
مهندس حسن شریعتمداری تحلیل‌گر و فعال سیاسی:

«مردم بار دیگر به خیابان‌ها خواهند آمد»

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

در آستانه ۲۲ بهمن سالگرد انقلاب، که انتظار می‌رود گروه‌های وسیعی از معترضان و هواداران جنبش سبز در آن شرکت کنند، مقامات جمهوری اسلامی و نیز تعدادی از فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به این مسئله هشدار داده و خواهان عدم حضور مستقل این گروه‌ها و طرح شعارهای ویژه جنبش سبز شده‌اند.

مهندس حسن شریعتمداری تحلیل‌گر و فعال سیاسی، مقیم آلمان، می‌گوید که علی‌رغم این تهدیدها، مردم از طرح مطالبات خود چشم‌پوشی نخواهند کرد.

Download it Here!

من فکر می‌کنم جوانان و کسانی که به خیابان‌ها می‌آیند، فارغ از این تهدید‌ها مطالبات خود را مطرح خواهند کرد و تاکنون هم با توجه به سوابق، شعارها تند نبوده است.

آن‌چه که سران حکومت می‌خواهند نگه داشتن شعارهای تظاهرات در حوزه شعارهای سنتی و قبل از بحران ناشی از تقلب انتخاباتی بوده، که چنین چیزی غیر ممکن است و به معنی کنترل بحران است که با خطابه ائمه جمعه و دستورالعمل حاکمان نظامی این عمل ممکن نیست و باید راه حل‌های دیگری برای آن اندیشید.

در افکار عمومی ایران و خارج از کشور، انتظار زیادی از جنبش سبز برای حضور سیاسی در سال‌گرد انقلاب شکل گرفته است، آقایان موسوی و کروبی و خاتمی هم خواستار شرکت مردم شده‌اند. ظاهرا یکی از معیار‌های موفقیت یا عدم موفقیت جنبش اعتراضی، میزان شرکت معترضان در این تظاهرات است.

درحالی که بنا به گزارش ها، طرف مقابل نیز با استفاده از امکانات دولتی تمام توان خود را برای آوردن افراد بیشتر به میدان به کار گرفته است، آیا حضور خیابانی تنها معیار موفقیت جنبش اعتراضی است؟

به نظر من صرف‌نظر از این‌که میزان حضور خیابانی، تنها مقیاس سنجش نارضایتی مردم و اعتراضات آن‌ها نیست، حضور گسترده مردم، نشان دهنده آن است که جنبش سبز هنوز پتانسیل گسترده اعتراضات خیابانی خود را حفظ کرده و این بی‌نهایت برای جنبش سبز مهم است.

من فکر می‌کنم این‌بار هم مردم و جوانان ایران به خیابان‌ها خواهند آمد، با وجود تمام تلفاتی که داده‌اند و ناروایی‌هایی که به آن‌ها شده است، حضور اعتراضی خود را حفظ خواهند کرد.


مهندس حسن شریعتمداری می‌گوید اگر طرفی که در انتخابات تقلب کرده، وجود تقلب در انتخابات و بحران اجتماعی و گسستگی مردم از حکومت را به رسمیت بشناسد و درصدد مذاکره رسمی با سران جنبش سبز باشد حضور خیابانی کاهش می‌یابد

در اعتراض‌های خیابانی شعارهای مستقل و متفاوتی نسب به گذشته مطرح شده، که از نظر کیفی قابل توجه است و به این جنبش هویت سیاسی مشخصی داده است، ولی سؤال این است که جنبش اعتراضی سرنوشتش تا چه زمانی باید با حضور در خیابان‌ها تعیین شود، آن‌هم در سال‌گردهای خاص، آیا تا چشم‌انداز نامعلومی این حضور خیابانی اجتناب ناپذیر است؟ و چه تغییرات سیاسی می تواند اشکال جدیدی به این جنبش بدهد؟

با دو شرط این حضور خیابانی کاهش پیدا می‌کند، یکی این است که طرف مقابل، یعنی طرفی که در انتخابات تقلب کرده، وجود تقلب در انتخابات و بحران اجتماعی و گسستگی مردم از حکومت را به رسمیت بشناسد و درصدد مذاکره رسمی با سران جنبش سبز باشد.

شرط دوم این است که سران جنبش سبز از یک رهبری اخلاقی و انتخاباتی به رهبری سیاسی فرا برویند و راه حل‌های معین و دقیقی برای عبور از این بحران داشته باشند، و خواستار رسمی مذاکره با طرف مقابل باشند.

تا کنون پروژه انتخابات آزاد و لغو نظارت استصوابی و رفراندوم برای لغو نظارت استصوابی از طرف سران جنبش سبز مطرح شده است، ولی شرایطی که انتخابات آزاد در نظامی مانند جمهوری اسلامی برقرار شود، و در تعادل قوای موجود، بتوان به سالم و منصفانه بودن آن یقین داشت، سخن چندانی به میان نیامده، و دقت چندانی در این راه‌حل‌ها نشده است.

اگر راه‌حل طرف معترض دقیق باشد و طرف مقابل هم ناچار شود به وجود بحران اذعان کند، آن‌وقت اعتراضات خیابانی به شکل منطقی‌تری ارتقا پیدا خواهد کرد و آن برقراری مذاکرات سازنده بین دو طرف جریان در حاکمیت است.

مطالبات مرحله کنونی جنبش اعتراضی، یعنی آزادی انتخابات، احزاب، زندانیان سیاسی و مطبوعات، در پیشنهادات رهبران این جنبش نیز بازتاب یافته است. اگر سال‌گرد انقلاب با حضور گسترده و قوی جنبش سبز همراه باشد، آیا پس از آن زمینه به پای میز مذاکره آمدن جریان حاکم متصور است؟ آیا آن ها برای پاسخ به این مطالبات آمادگی خواهند داشت؟

برای رفع این بحران سه راه می‌شود متصور شد، یکی سرکوب کامل که نظام در چنین وضعیتی نیست، دوم ادامه این بحران تا آینده‌ای پیش نادیدنی و نتایجی که اکنون برآورده شدنی نیست و مشخص نیست به چه نتایجی منجر خواهد شد و سوم، قبول بحران و رفتن پای مذاکره و پیدا کردن راه حل است.

شکی نیست، که حضور گسترده خیابانی مردم ، نظام را مجبور به عقب‌نشینی خواهد کرد، ولی این‌که نظام را در کوتاه‌مدت برسر عقل بیاورد، که وجود بحران را به رسمیت بشناسند و مذاکره را به سرکوب ترجیح بدهند، در این شک دارم زیرا بارقه چنین خردی را در آن‌ها نمی‌بینم.

برخی احزاب سیاسی از جمله حزب اعتماد ملی، اخیراً مطرح کرده اند که برای همین خواست‌های مشخص، یعنی آزادی انتخابات، احزاب، زندانیان سیاسی و مطبوعات، حکومت تن به یک رفراندوم بدهد. فکر می‌کنید اگر رفراندومی در زمینه همین خواست‌های مشخص و نه فراتر از آن مطرح باشد،تضمین سلامت چنین نظرخواهی ملی چگونه میسر خواهد بود؟

شرایط رفراندوم و انتخابات آزاد یکی است. یعنی پیش شرط‌هایی مانند آزادی احزاب و آزادی زندانیان سیاسی را دارد، که در حقیقت خود این‌ها می‌خواهد از درون رفراندوم بیرون بیاید، بنابراین حداقل باید یک نظارت بی‌طرف بین‌المللی در رفراندوم پذیرفته شود. در غیر این صورت وقوع تقلب در رفراندوم هم، مانند انتخابات قابل تصور می‌باشد، و ممکن است این همه تلاش به جایی نرسد.

مضافاً که قبول رفراندوم به معنای قبول بحران است و قبول اشتباه رهبر نظام در حمایت کودتای انتخاباتی است و این همان چیزی است که تا کنون طرف مقابل از آن سرباز زده است.

Share/Save/Bookmark