رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ بهمن ۱۳۸۸
دکتر بهروز خسروزاده، نویسنده و استاد دانشگاه در گوتینگن آلمان در گفت‏وگو با زمانه:

«بهانه‌جویی و طفره رفتن؛ سیاست فعلی ایران»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

شاید جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۳۰ ساله‏ی خود، هیچ‏گاه مانند امروز با بحران‏های سیاسی در داخل و خارج کشور، توأمان، مواجه نبوده است.

Download it Here!

واقعیت این است که بحرانی که به قول نمایندگان مجلس، هفت ماه است نیروی انتظامی را در خیابان‏ها نگاه داشته است، به لحاظ ماهیت خود که یک رویارویی تمام عیار میان حکومت و شهروندان عادی محسوب می‏شود، در تاریخ جمهوری اسلامی بی‏سابقه است.

درگیری حکومت با نیروهای مخالف در آغاز انقلاب، حتی به تعارض نظامی کشید. اما تفاوت در این بود که آن رویارویی‏ها با احزاب و سازمان‏های سیاسی یا سیاسی‏− نظامی اپوزیسیون بود.

در همین حال، بحران انرژی هسته‏ای درست زمانی که بیشترین امید به حال آن وجود داشت، پیچیده‏تر شده است و تنش‏های سیاست خارجی به همسایگان ایران و کشورهای دوست، نظیر عراق نیز منتقل شده است.

تنش‏های داخلی افغانستان و پاکستان هیچ‏کدام بی‏ارتباط با امنیت ایران نیست و در همه‏ی این موارد اختلاف نظر سیاسی ایران با سایر کشورهای ذینفع مانع حرکت هماهنگی در جهت رفع مشکلات است.

یکی از این‏گونه مسایل پیش‏رو، اجلاس افغانستان است که قرار است پنجشنبه‏ی آینده، بیست و هشتم ژانویه، در لندن برگزار شود.

قرار بر این بوده است که علاوه بر رییس جمهوری افغانستان، دبیرکل سازمان ملل متحد، وزیران خارجه، مقامات و نمایندگان کشورهای عضو ائتلاف بین‏المللی در افغانستان و هم‏چنین نمایندگانی از کشورهای همسایه، حضور داشته باشند.

اما امروز منوچهر متکی، وزیر خارجه‏‌ی‏ ایران اعلام کرد که ایران برای شرکت در این اجلاس شرایطی دارد که اگر تضمین نشود، از حضور در آن خودداری خواهد کرد. منوچهر متکی این شرایط را توضیح نداد.

بی‏نتیجه ماندن نشست ۵+۱ در نیویورک و اعلام رد پیشنهادهای ایران که مضمون آن برای رسانه‏ها روشن نشد، از جمله آخرین ابهامات در پرونده‏ی سیاست خارجی ایران هستند که در باره‏ی آن‏ها با دکتر بهروز خسروزاده، نویسنده و استاد دانشگاه در گوتینگن آلمان گفت‏وگو کرده‏ام.

آقای خسروزاده، امروز آقای متکی وزیر خارجه‏ی ایران اعلام کرد که اگر شرایطی که ایران دارد تامین نشود، در اجلاس افغانستان در لندن، شرکت نخواهد کرد. این برخورد ایران از نظر سیاسی چه مفهومی دارد؟

دولت ایران در حال حاضر با بحران بسیار شدید داخلی روبرو است و این بحران داخلی روی سیاست خارجی ایران هم تاثیر گذاشته است. یعنی در حال حاضر سیاست خارجی ایران ، به خصوص در ارتباط با بحث هسته‏ای و اختلافات‏اش با جامعه‏ی بین‏المللی، تا حدود زیادی سیاست بهانه‏جویی و طفره رفتن است.

در ارتباط با مساله‏ی افغانستان هم ایران همین سیاست را در پیش گرفته است. آقای متکی گفت ایران در دو کنفرانس دیگری که در باره‏ی افغانستان در ترکیه و مسکو، پیش از کنفرانس لندن برگزار می‏شود، شرکت می‏کند.

یعنی مشکل ایران این است که میزبان این کنفرانس لندن است و خود دولت انگلیس هم یکی از رؤسای آن است. دولت ایران هم که در حال حاضر با دولت انگلستان اختلافات زیادی دارد.

فکر می‏کنید شرایط و خواسته‏هایی که آقای متکی اعلام کرده‏ است که در صورت عدم تامین آن‏ها، ایران در کنفرانس شرکت نخواهد کرد، چه هستند؟

مساله ادامه‏ی نفوذ ایران در افغانستان است. در میان کشورهای درگیر در افغانستان گرایشی برای ایزوله کردن ایران و محدود کردن نفوذ او در افغانستان وجود دارد.

این کشورها می‏خواهند شمار سربازان خود را در افغانستان افزایش بدهند و آقای اوباما تا جایی که اطلاع دارم، ۳۰ هزار سرباز دیگر می‏خواهد به افغانستان بفرستد.


منوچهر متکی، وزیر خارجه‏‌ی‏ ایران اعلام کرد که ایران برای شرکت در اجلاس افغانستان شرایطی دارد که اگر تضمین نشود، از حضور در آن خودداری خواهد کرد

حضور بیش از پیش نیروهای درگیر غرب در افغانستان هم می‏تواند به خواست محدود کردن نفوذ ایران در افغانستان تلقی شود.

در حال حاضر تمام هزینه‏ی پلیس و ارتش افغانستان را که قرار است در دو سال آینده به بیش از ۳۰۰هزار نفر برسد، دول غربی تامین می‏کنند. وقتی تعداد نیروهای پلیس و ارتش افغانستان بیشتر شود، از آن‏جایی که وابستگی مالی افغانستان به کشورهای غرب درگیر در این کشور بیشتر می‏شود، می‏تواند به مثابه‏ی پایین آمدن نفوذ ایران در افغانستان تلقی شود.

اجلاس لندن اساسا از چه زاویه‏ای با مشکلات افغانستان برخورد خواهد کرد و یا محوریت را روی چه مسایلی خواهد گذاشت؟ و از سوی دیگر این زاویه‏ی برخورد چه تاثیری روی منافع احتمالی ایران خواهد داشت؟

مساله‏ی افغانستان دو بعد سیاسی و نظامی دارد. مسایل مالی دیگر به آن صورت مطرح نیست. چون اگر قرار بود مسایل این کشور با پول حل شود، تا کنون حل شده بود. تا به امروز به هیچ کشوری در جهان سوم که در بحران بوده، این حد از پول سرازیر نشده است. یعنی در کنفرانس لندن مساله این نخواهد بود که چقدر به افغانستان کمک مالی بشود یا خیر.

مسایل افغانستان از بعد سیاسی و نظامی باید مورد بررسی قرار گیرد. مساله‏ی سیاسی افغانستان این که در این کشور با یک جامعه‏ی قومی و طایفه‏ای سروکار داریم. اطاعت فرد در آن‏جا از دولت و قانون افغانستان نیست، بلکه از رییس قوم و رییس طایفه است.

حتی برخی از اعضای پارلمان افغانستان فرمانده‏ی نیروهای مسلح غیردولتی در مناطق خودشان هستند. یعنی آن‏ها در مناطق خودشان، حرف اول و آخر را می‏زنند.

به این ترتیب، راه‏کاری که در کنفرانس لندن می‏خواهد این مساله را حل کند، چه خواهد بود؟ شاید از این طریق بشود فهمید که ایران دقیقا با چه چیزی مخالفت دارد؟

آقای کرزی به این نتیجه رسیده است که باید با طالبان مذاکره کرد؛ آن‏ها را به شکلی به سوی اداره‏ی کشور کشاند و وارد دولت کرد و قصد دارد که این نظر را در قالب یک طرح به کنفرانس لندن ببرد.


دکتر خسروزاده می‌گوید کرزی به این نتیجه رسیده است که باید با طالبان مذاکره کرد و آن‏ها را به شکلی به سوی اداره‏ی کشور کشاند

آقای کرزی معتقد است تجربه‏ی این چند سال نشان داده که دولت در مقابل طالبان شانس آن‏‏چنانی‏ای ندارد و بر این اساس خواهان آن است که در این کنفرانس بحث و تبادل نظر شود که با چه روش و چه تضمین‏هایی می‏توانند طالبان را به سمت دولت افغانستان بکشانند.

در این صورت، برخورد ایران با چنین طرحی چه خواهد بود؟

هنوز روشن نیست که آیا ایران در این اجلاس شرکت خواهد کرد یا نه و به همین دلیل نمی‏توان برخورد او را هم پیش‏بینی کرد. اما تصور من این است که به هرحال ایران مخالفت صریحی با طرح آقای کرزی نخواهد کرد.

اگر ایران خواهان نفوذ خود در افغانستان باشد، حضور طالبان و القاعده، مسلما دامنه‏ی نفوذ ایران را محدود می‏کند. گذشته از این که می‏تواند امنیت مرزهای ایران را هم تهدید کند. به این ترتیب، این عدم مخالفت را چگونه می‏توان تعبیر کرد؟

دیپلمات‏های ارشد ایران، در رأس آنان آقای متکی، هیچ‏وقت عادت ندارند دقیق و صریح مواضع خود را بیان کنند. ایران همیشه اعلام کرده که نیروهای غربی باید از افغانستان بروند و همین خواسته را در مورد عراق هم اعلام می‏کند.

هرچند سیاست ایران همیشه دو پهلو بوده است، اما حداقل در حرف همیشه خواسته‏اند که امنیت افغانستان به نیروهای افغانی انتقال داده شود.

آقای متکی اشاره کرده‏اند که راه‏کار منطقه‏ای برای افغانستان دارند و گفته‏اند که همین راه‏کار منطقه‏ای به حل بحران لبنان کمک کرده است. منظور ایشان دقیقاً چیست؟ چرا ایشان بحران لبنان را حل شده می‏بیند و طرح‏های منطقه‏ای چه بوده‏اند؟

بحران لبنان هیچ‏گاه حل نشده است. اما سیاست خارجی دولت آقای احمدی‏نژاد، دست کم در بیان‏های رسمی، همیشه خروج نیروهای غربی از کل منطقه بوده است. اما دولت ایران می‏داند که افغانستان بدون کشورهای غربی که تمام بار مالی افغانستان را به‏ دوش می‏کشند، هیچ شانسی ندارد.

هرچند به نظر من، افغانستان در هر دو بعد سیاسی و نظامی موردی بدون چشم‏انداز و ناامید کننده است و مشکلات آن در سطحی نیستند که با کنفرانس‏ها و توافقات منطقه‏ای حل شوند.

یکی از دیگر از مسایل امروز سیاست خارجی ایران، هم‏چنان بحران انرژی‏ هسته‏ای است. نتیجه‏ی مذاکرات آخرین نشست کشورهای ۵+۱ خیلی روشن نبود. گفته شده ایران پیشنهاداتی داشته که پذیرفته نشده است.

ایران با پیشنهاد کشورهای ۵+۱ مبنی بر خروج دو سوم اورانیوم ایران به خارج از کشور برای تبدیل به سوخت، موافقت نکرد و پیشنهادی بر اساس خروج مرحله‏ای و به تدریج اورانیوم از ایران را ارائه داد.

این پیشنهاد ایران را هم کشورهای ۵+۱ به هیچ‏وجه نمی‏پذیرد. چون در صورتی که دوسوم اورانیوم ایران در خارج تبدیل به سوخت شود، آن وقت ایران نخواهد توانست هیچ کار خطرناکی با اورانیوم موجود در کشور انجام بدهد.

پیش‏بینی شما چیست؟ گویا قرار است در اوایل ماه فوریه مساله‏ی تحریم‏های اقتصادی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل طرح شود. با همکاری‏ای که این بار هم چین با جامعه‏ی بین‏الملل نکرد، فکر می‏کنید سرنوشت جلسه‏ی فوریه‏ی شورای امنیت در ارتباط با ایران چه خواهد بود؟

به اعتقاد من، سیاست ایران، به خصوص از زمان روی کار آمدن آقای احمدی‏نژاد، سیاست موش و گربه بازی و سیاست وقت تلف کردن بوده است و به این سیاست هم ادامه خواهد داد.
دولت ایران تا ماه فوریه هم به پیشنهاد جامعه‏ی بین‏المللی تن درنخواهند داد.

برخی از کشورهای غربی و در رأس آن‏ها آلمان گفته‏اند در صورتی که چین هم همکاری نکند، ما یک‏جانبه با کمک کشورهای دیگری که به تحریم شدیدتر ایران راضی هستند، این کار را خواهیم کرد.

هرچند هنوز مشخص نیست که این تحریم‏ها چه ابعادی پیدا کند و تا چه حد پیش برود، اما هرچه باشد در کوتاه مدت تاثیر آن‏چنانی بر دولت احمدی‏نژاد نخواهد داشت.

Share/Save/Bookmark