رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ اسفند ۱۳۸۷
گفت و گو با علیرضا حقیقی، تحلیل‏گر مسایل سیاسی و غلام‏عباس توسلی‏، عضو شورای مرکزی «نهضت آزادی ایران»

شکاف در اردوی اصلاح‌طلبان یا کناره‌گیری در نهایت؟

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

صحنه‏ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، به سنگین‏ترین پرسشی که اصلاح‏طلبان و اصول‏گرایان را مشغول کرده بود، با اعلان رسمی کاندیداتوری آقای خاتمی، رییس جمهور پیشین، پاسخ داد. به این ترتیب، اصلاح‏طلبان تا کنون با دو نامزد سرشناس، آمادگی خود را برای ورود به مبارزات انتخاباتی اعلام کرده‏اند.

در همان حالی که هنوز احتمال ورود کاندیداهای دیگری از جبهه‏ی اصلاحات، نظیر غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب «کارگزاران سازندگی»، میرحسین موسوی، نخست وزیر دوران جنگ، و هم‏چنین حسین روحانی، چهره‏ی برجسته‏ی مذاکرات هسته‏ای، مطرح است.

البته، هیچ یک از این واقعیات و فرضیات نتوانسته است سکون و رکود کاندیداتوری در جبهه‏ی اصول‏گرایان را بر هم بزند. در میان اصول‏گرایان، هنوز همه چیز بر مبنای حدس و گمان است.

در مورد این مسایل با آقای علیرضا حقیقی، تحلیل‏گر مسایل سیاسی در کانادا و هم‏چنین آقای غلام‏عباس توسلی‏، عضو شورای مرکزی «نهضت آزادی ایران» در تهران، گفت و ‏‏گو کرده‏ام.

Download it Here!

نخست نظر آقای علیرضا حقیقی را در مورد فضای انتخاباتی تهران می‏پرسم:

فضای انتخاباتی از این بابت که میان اصلاح‏طلبان دو نفر از دوستان قدیم کاندیدا شده‏اند و شکافی میان اصلاح‏طلب‏ها افتاده، قابل توجه است.

منظورتان آقای کروبی و آقای خاتمی‏ است؟

بله. برخی از یاران نزدیک آقای خاتمی، در دور فعلی، از آقای کروبی حمایت می‏کنند و برای خودشان هم دلایلی دارند و معتقد هستند با توجه به بحث‏‏هایی که آقای خاتمی در دور قبل داشت، توانایی مدیریت بحران‏های دور قبل را ندارد.

اضافه بر این، در درون ساختار قدرت، نگاه مثبی به آقای خاتمی وجود ندارد و همه‏ی تلاش‏ها را خواهند کرد که آقای خاتمی به سر کار نرسد.

در بین دوستان آقای خاتمی چنین نظری وجود دارد؟

بله، این دیدگاهی است که دوستان آقای خاتمی مطرح می‏کنند.

اشاره‏ی شما به چهره‏های خاصی هست؟

مثلا، آقای عبدی، آقای کرباسچی چنین تحلیلی دارند. حتا آقای مهاجرانی هم تقریبا همین نظر را مطرح کرده است.

به نظر آ‏ن‏ها، از مزایای آقای کروبی این است که توانایی بیشتری در حل مسایل دارد؛ هم به علت اعتماد بیشتری که در ساختار قدرت نسبت به وی وجود دارد و هم‏ به این دلیل که توانایی برخورد با موضوعات حاد را دارد. آقای خاتمی نشان داد که نمی‏تواند این کار را انجام بدهد. این استدلال طرف‏‏داران آقای کروبی است.

آقای کروبی روز سه‏شنبه، بیست و نهم بهمن، در مصاحبه با «خبرگزاری مهر»، گفته‏اند که خواهان کنار رفتن آقای خاتمی نیستند.

بستگی دارد چگونه تحلیل کنیم. اگر آقای کروبی فعالیت‏اش را در حوزه‏های غیر شهری متمرکز کند، به نفع آقای خاتمی تمام خواهد شد. در حقیقت او به سمت ریزش آرای آقای احمدی‏نژاد پیش خواهد رفت. بستگی دارد که آن‏ها (کروبی و خاتمی) تمرکز تبلیغاتی و مخاطب‏شان را کدام گروه قرار بدهند.

آقای خاتمی در حوزه‏های شهری، طبقه‏ی متوسط، سرمایه‏داران صنعتی و گروه‏های هنری و فرهنگی محبوبیت قابل توجهی دارد. ولی ‏آقای کروبی در آرای گذشته‏اش هم در استان‏های کوچک بیشتر رأی آورده تا مراکز استان‏هایی مثل تهران، اصفهان و شیراز.

در مجموع، بستگی به نوع مخاطب دارد. در رسانه، آقای کروبی از قدرت بیشتری برخوردار است تا آقای خاتمی.

اشاره‏‏ی شما به روزنامه‏ی «اعتماد ملی»، ارگان حزب‏شان است؟

بله. رسانه‏های آقای خاتمی در حال حاضر متمرکز بر رسانه‏های اینترنتی است و هنوز نتوانسته‏اند رسانه‏ی مستقلی داشته باشند.

در عین حال، آقای احمدی‏نژاد از رسانه‏های کوچک استفاده می‏کند، در شهرهای کوچک نوارهای ویدیوئی توزیع می‏کند و هیأت‏های مذهبی را برای تبلیغات تشکیل می‏‏دهد.

این‏ها راستای کار تبلیغاتی آقای احمدی‏نژاد است که هنوز توانایی‏های آقای خاتمی در این زمینه، با توانایی‏های آن‏ها قابل مقایسه نیست.

فکر نمی‏کنید، آقای خاتمی آن‏قدر شناخته شده هستند که کمتر به تبلیغات احتیاج داشته باشند؟

به هر حال، باید تبلیغات مناسب داشت که بتواند پیام شما را برساند. رسانه‏هایی که بتوانند این پیام را برسانند، در زمینه‏ی تبلیغات آقای خاتمی ضعیف هستند. برای این که اصلاح‏طلب‏ها سرمایه‏گذاری مناسبی هم در ایجاد رسانه نکرده‏اند. این ضعفی است که آقای خاتمی دارد.

ولی، شناخته‏شدگی و مقبولیت آقای خاتمی در میان نیروهای تحصیل‏کرده، از نقاط قوت ایشان است. هم‏چنین قدرت سخنوری وی و طنین میانه‏ی سخن ایشان، (میانه سخن گفتن) بخش‏هایی از جامعه را که به دنبال اعتدال و میانه‏روی هستند، می‏تواند به خود جذب کند.

ولی، احتمال کاندیداتوری آقای موسوی، آقای روحانی و حتا آقای کرباسچی هم هنوز مطرح است. نظر شما در این مورد چیست؟

آقای موسوی اگر هم بیاید، بیشتر به این خاطر خواهد بود که سخن بگوید و در نهایت به نفع آقای خاتمی کنار خواهد رفت.

به نظر شما، آقای موسوی در نهایت به نفع آقای خاتمی و نه آقای کروبی، کنار خواهد رفت؟

رابطه‏ی آقای موسوی با آقای خاتمی نزدیک‏تر است، تا با آقای کروبی. در عین حال این دو تجربه‏ی کاری‏ بیشتری با هم دارند.

شما آقای موسوی را ـ اگر هم بیایند ـ کاندیدایی که تا پایان بمانند، نمی‏بینید؟

نه می‏بینیم و نه برای او احتمال پیروزی می‏دهم. اگر از قبل آمده بود و فقط ایشان کاندیدا بود، امکان موفقیت داشت. ولی در حال حاضر بعید می‏‏دانم.

آقای روحانی چطور؟

آقای روحانی هم به نظر من، هیچ شانسی برای موفقیت ندارد. در جناح اصول‏گرایان آقای قالیباف و آقای احمدی‏نژاد شانس موفقیت دارند. در جناح اصلاح‏‏طلبان هم آقای خاتمی و بعد آقای کروبی.

هرکدام از آن‏ها را در مقابل آقای احمدی‏نژاد چگونه می‏بینید؟

آقای خاتمی اگر بتواند اعتمادسازی مناسبی با بخش‏هایی از جناح‏های اصول‏گرای عمل‏گرا بکند و همین‏طور جناح آقای کروبی، امکان موفقیتش بسیار زیاد است و بیش از هر کاندیدایی شانس پیروزی دارد.

آقای کروبی هم اگر تنها بود، شانس موفقیت داشت. ولی بعید می‏دانم با وضعیت فعلی بتواند در یک انتخابات هم آقای احمدی‏نژاد را شکست بدهد و هم آقای خاتمی را.

آقای توسلی نهضت آزادی ایران، فضا را چگونه می‏بینند؟

با تحلیلی که ما از شرایط جاری کشور داریم و بحران‏هایی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، این انتظار را داریم که همه‏ی نامزدهای اصلاح‏طلب، با توجه به منافع ملی، کوشش کنند، اگر چه نامزد می‏شوند و ممکن است در عرصه انتخابات هم حاضر بشوند، نهایتاً به نفع یک نامزد اصلاح‏‏طلب کنار بروند تا شانس پیروزی نامزد اصلاح‏طلبان در انتخابات آینده بیشتر شود.

اگر همه‏ی نامزدها با این نگاه ملی به انتخابات آینده نگاه کنند، با توجه به حساسیتی که این انتخابات دارد، تصور من این است که به‏ تدریج نامزدهای مختلف به نفع نامزدی که به لحاظ افکار عمومی، پشتیبانی و احتمال رأی‏آوری بیشتری دارد، کنار خواهند رفت و اصلاح‏طلب‏ها می‏توانند در نهایت با یک نامزد در انتخابات آینده حضور داشته باشند.

برای آن یک نامزد، به عنوان نهضت آزادی ایران، تاکید مشخصی دارید؟

قبلاً هم گفته‏ایم که در شرایط کنونی، آقای خاتمی ظرفیت بیشتری برای این که بتواند محور یا لولای بین جریانات مختلف اصلاح‏طلب باشد را دارد. تمام نظرسنجی‏ها هم این را نشان می‏دهد. ولی در فرایند اتفاقاتی که در ماه‏های آینده خواهد افتاد، خود نامزدها هم باید این را ارزیابی کنند. این تشخیص ما از جایگاه و موقعیتی است که آقای خاتمی دارد.

آقای توسلی در مورد این استدلال که مخالفت‏ها با آقای خاتمی شدید و مصلحت در انتخاب آقای کروبی است (نظریه‏ای که آقای علیرضا حقیقی هم بیان کردند)، می‏گویند:

مجموعه‏ی حساسیت‏هایی که نسبت به آقای خاتمی وجود دارد، باید این آگاهی را برای سایر نامزدها فراهم کند که رقیب، کسانی که مایل نیستند آقای خاتمی در عرصه‏ی انتخابات حضور داشته باشد و نمی‏توانند با ایشان رقابت کنند، جنگ روانی راه انداخته‏اند و روش ایجاد ارعاب را در پیش گرفته‏اند که آقای خاتمی خودش منصرف شود.

اما واکنش خود آقای خاتمی که این نوع حرکات ایزایی نه تنها تاثیری در سست کردن اراده‏ی ایشان ندارد، بلکه موجب تقویت عزم وی برای حضور در عرصه‏ی انتخابات است، باید بقیه‏ی نامزدها و کسانی را که می‏خواهند از یک کاندیدایی حمایت کنند، به یک جمع‏بندی برساند.

به نظر من، جمع‏بندی این است که جریان اقتدارگرا می‏داند اگر نامزدی غیر از آقای خاتمی در عرصه‏ی انتخابات حضور داشته باشد (از جمله جناب آقای کروبی یا جناب آقای مهندس موسوی و به طریق اولی، سایر کسانی که اسامی‏شان را ذکر کردید) از آرای بالایی برخوردار نخواهند بود، نامزدهای محافظه‏کاران آرای بیشتری دارند و امکان حتا مدیریت انتخابات را برای تفاوت جزیی خواهند داشت.

اما اگر تفاوت آرای شخصی مثل آقای خاتمی، ‏با محافظه‏کاران بسیار چشم‏گیر باشد، آن‏ها حتا قادر به مدیریت انتخابات هم نخواهند بود.

برخی احتمال رد صلاحیت آقای خاتمی را هم طرح می‏کنند. در این مورد چگونه فکر می‏کنید؟

همه چیز در آینده ممکن است. اما رد صلاحیت آقای خاتمی بیش از آن که رد صلاحیت آقای خاتمی باشد، هزینه‏ی سنگینی را برای کسانی خواهد داشت که بخواهند صلاحیت آقای خاتمی را با سوابق روشنی که در نظام جمهوری اسلامی دارد، رد کنند.


بعید می‏دانم که شورای نگهبان دست به چنین اقدامی بزند که هزینه‏ی بسیار سنگینی را برای جمهوری اسلامی در پی خواهد داشت.

به اردوی اصول‏گرایان که نگاه می‏کنید، به جز آقای احمدی‏نژاد، نامزد محتمل دیگری می‏بینید؟

اطلاع زیادی ندارم که در حال، در آن اردو‏گاه چگونه با هم به توافق می‏رسند. مجموعه‏ی قراین نشان می‏دهد که حداقل، طیف سنتی محافظه‏‏کاران ـ مثل حزب مؤتلفه ـ مایل نیستند آقای احمدی‏نژاد دور بعد در انتخابات حضور داشته باشد. زیرا که برای آن‏ها هم به خاطر کاهش اعتبار اجتماعی‏شان، هزینه‏های سنگینی را در پی داشته است. رقبای دیگر هم، مثل آقای قالیباف که مطرح هستند، احتمالا حضور خواهند داشت.

این که در طیف محافظه‏کاران چه کسی یا چه کسانی خواهند آمد، مشخص است که خود آقای احمدی‏نژاد و دوستان وی با تمام توان علاقه‏مند هستند که ایشان در دور بعد حضور داشته باشد. اما چگونه این کاندیداتوری‏ها به واقعیت خواهد پیوست و چگونه‏ عمل خواهند کرد، باید صبر کرد و دید در یکی دو ماه آینده، آن‏ها چگونه با هم به توافق خواهند رسید.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من فكر مي كنم از ميان 300 چهره برجسته نزديك به آقاي خاتمي كه اغلب مديران و روشنفكران برجسته اي اند 3 نفر با ايشان مخالفند از روي كينه شخصي. آقاي عبدي روزي سه ياداشت وئ هفته اي يك مصاحبه عليه خاتمي مي ويد و مي نويسد و متاسفانه به دروغ . اين آقا در حالي از خاتمي انتقاد مي كند كوتاه آمده است كه خودش در 20 روز زندان توبه نامه نوشت . همين آقا قبل تر درباره توبه علي افشاري گفته بود كساني كه عرضه ايستادگي ندارند وارد كار سياسي نشوند .

-- سميه م÷گانلو ، Feb 18, 2009 در ساعت 03:00 PM

کرباسچی هم بنابر اطلاعات موثق به خاطر اینکه خاتمی در دوران محاکمه طرفداری محکمی ازش نکرده تمایلی بهش نداره. البته اینجور کارها به جز بچه بازی چیزی نیست, بخاطر کدورت های شخصی سرنوشت یک کشور رو به بازی گرفتن واقعا از کسی که میخواد اسم اصلاح طلب داشته باشه بعیده. به کروبی هم که حرجی نیست!

-- آزاد ، Feb 18, 2009 در ساعت 03:00 PM

اصلا فكرش را هم نمي كردم خوانندگان سايتي مثل زمانه طرفدار خاتمي باشند . ظاهرا به نظر مي رسد اميدي در اكثريت خاموش يا بهتر بگويم واقع بيني اي در اين قشر ايجاد شده . خاتمي ايده آل آزادي خواهان و وطن دوستان نيست اما راه آزادي ما از خاتمي مي گذرد.

-- راميني ، Feb 19, 2009 در ساعت 03:00 PM


اگر نیروهای چپ داخل ایران فارغ از مصلحتگرایی به ماوقع پیش از انتخابات دهم نگاه کنند، بی تعارف باید ‏قبول کنند که منظور رهبری از تعبیر «شاه سلطان حسین» کسی نبود جز آقای «سیدمحمد خاتمی»! میدانم این مهم ‏را خیلی ها از روی تعصب و خیلی ها از روی مصلحت گرایی رد میکنند! اما این مسئله (یعنی آمدن خاتمی) در ‏انتخابات دهم برهر اتفاق دیگری محوریت دارد. رهبری خاصه در این چهار سال نتوانسته دیدگاههای سیاسی خود ‏را از دیدعرصه عموی (در مسائل داخلی) پنهان کند. دیدگاههایی که در استنظار اصلاح طلبان اعمال سلیقه است! ‏چه چپی ها خوششان بیاید چه خوششان نیاید در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و مجلس ششم، با بی احتیاطی ‏تمام گند زده اند! افتادن در جاده ی غرور و ترکتازی بی نگاه به آینده موجب شد که حتی دوراندیشان اصلاح طلب ‏نیز اکنون مدار شوند و یا طرد گردند. از ماجرای تحصن در مجلس و تا آن شرکت تعاونی کذایی، بگیر تا مسائل ‏فرهنگی و بداعت های هنری، همه و همه تند روی هایی بود که نه تنها اصلاح طلبان را از کانون قدرت پایین ‏آورد بلکه باعث تخریب آنها در نگاه رهبری گردید! فراموش نکنید که اصلاحات در« ایران» میل به اکتساب ‏قدرت دارد و باید به هر حال از سرتاپای خود را تکنوکراتیزه کند تا بتواند دورانی امن و باثبات را بگذراند! ‏متاسفانه سازش با نظام (که چیزی سوای از «دولت» است) امر همیشه مغفول اصلاح طلبان بوده و همین تغافل ‏باعث شده که ایشان از حداقل امکانات اجتماعی در همه حوزه ها محروم گردند. هرچند در چنین شرایطی فردی ‏مثل کروبی به لحاظ راستگرایی در تولیت چپ، توانسته وضعیت بهتری را برای خود دست و پا کند اما از آنطرف ‏وجه اش در میان بقیه،(خاصه نیروهای بدنه) چندان مثمر ثمر نیست! اما قطعا اگر کسی پیدا نشود که از میل و ‏شهوت زده گی او نسبت به قدرت بکاهد قطعاکاری دست خودش و بقیه ی هم جناحی هایش، خواهد داد, که افسوس ‏چهار ساله چپی ها را 8ساله خواهد کرد‎!‎
میرحسین هم آدمی ست که بعداز سخنرانی خاتمی در مجلس سوم و دفاع از او برای انتصاب در مسند ریاست ‏جمهوری، نمک گیر او شده و بعید است در این شرایط بخواهد مثل کروبی سرکشی و تکروی کند!از سوی دیگر ‏او آدم دوراندیشی ست که قطعا میداند در مهلتی که او برای اعلام حضور (یاعدم حضور) تعیین کرده، بفرض ‏حاضر شدن هیچکاری نمی توان کرد، چراکه در مدت یک ماه حتی فرصت سازماندهی و تست نیروها و تحریک ‏بدنه هم وجود نخواهد داشت! اما این ابهام سازی او و همینطور کرباسچی، موقعیت خوبی را برای سردرگم کردن ‏اصولگراها(تمام و کمال)، بوجود آورده است‎! ‎
در چنین شرایطی اصلاح طلبان (گذشته از حماقتهای امثال آقاجری و نوری و تحکیم وحدتو بقیه رادیکالها) بدان ‏نیاز دارند یکی- تکنوکراتیزه کردن ساختارشان از سر تا پاست. و باید قبول کرد که تئوری فشار و چانه زنی و ‏فتح سنگر به سنگر ِ حجاریان مسخ شده و کاربری آن در مجلس نهم و انتخابات دهم مفید به فایده خواهد بود! و ‏کروبی و هاشمی در تکنوکراتیزه کردن اصلاح طلبان نقش مهم و تاثیرگذاری را ایفا میکنند. و‎ ‎
دوم- راه انداختن و تبلیغ گفتمان «پیشرفت و عدالت» در قالب یک هژمونی برای تقریب به ثبات و رقابت با ‏جناحی راستی که بعد از انتخابات دهم قطعا با این گفتمان به ادامه بازی میپردازد! در این جدال 2چیز را هرگز ‏نباید فراموش کرد که‏‎ ‎
یک- میل سیاسیّون و عوام به پنهان شدن زیر سلطهء شخصیتی کاریزماتیک و‏‎....‎
دو- اینکه احتمالا در سال بعد قوه قضائیه هم نخواهد توانست دیدگاههای سیاسی خود را (در نظرگاه رسانه ای) ‏پنهان نماید. و آنقدر که بازی از نظر سیاسی سخت است از نظر اقتصادی سخت نخواهد بود‏‎!‎
‎ ‎

-- محمد تاج احمدی ، Feb 19, 2009 در ساعت 03:00 PM

در جواب دوستانی که گفتند فقط ٣ نفر از خاتمی ناراضی هستند باید بگویم که تقریبا تمام کسانیکه قوی ترین افراد جبهه اصلاحات هستند از ایشان ناراضی اند: عبدالله نوری؛ عبدی؛ کرباسچی؛ دکتر زیدآبادی؛ سروش؛ عمادالدین باقی؛رهبران جنبش دانشجویی؛ خود کروبی و حزبش؛ مهاجرانی؛ جمیله کدیور؛..... شما در جمع اصلاح طلبان به هیچ وجه هم سنگ این افراد را نمی توانید جمع کنید.
ضمنا درست نیست هرکسی که نظر مخالف داشت یک انگی به او بزنیم. همین کار را جناح قدرت به خوبی انجام بدهد و همه مخالفین را آمریکایی و اسراییلی و... معرفی می کند. تازه اگر به همین دلیل که گفته شد مخالفت کنند نیز چیزی عوض نمی شود. اولین وظیفه رییس جمهور دفاع از حقوق مردم است و نیزکسانی که به او کمک کردند. اگر بنا باشد همه برای او زحمت بکشند وبعد از ریاست جمهوری هم زندانی شوند تا او بی هیچ دستاوردی رییس جمهور بماند (البته دستاورد ٨ سال ریاست جمهوری او احمدی نژاد بود) که هیچ منفعتی حاصل نمی شود.

-- mehran ، Feb 20, 2009 در ساعت 03:00 PM