رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ مهر ۱۳۸۷
گفت و گو با مهرداد درویش‌پور، به مناسبت برگزاری همایش جمهوری‌خواهان لاییک در بروکسل

«ما بیشتر به نان و آزادی محتاجیم»

معصومه ناصری

مهرداد درویش‌پور، فعال سیاسی و عضو شورای هماهنگی سومین گردهمایی سالانه جمهوری‌خواهان لاییک است که از روز جمعه نوزدهم سپتامبر در شهر بروکسل آغاز به کار کرد.

او و فعالان سیاسی هم‌فکرش تلاش می‌کنند در دیدار با برخی مقام‌های اروپایی توجه آن‌ها را به این ایده لزوم جدایی دین از دولت در ایران جلب کنند. با مهرداد درویش‌پور درباره اهداف این جنبش گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

شما دیدارهایی با نماینده‌های مختلفی از پارلمان اروپا‌، شخصیت‌ها و مقامات اروپایی داشتید در این مورد توضیح می‌دهید؟

بله، ملاقاتی با خانم آنجلیکا بی‌یر، رییس هیات نمایندگی پارلمان اروپا در زمینه‌ی مسایل ایران داشتیم. همچنین ملاقات‌هایی با سناتور ژوزی دوبی‌ده‌، نماینده‌ی حزب سبزها از سنای بلژیک و فرانسوا آسلی از مسوولین کمیسیون اروپا در زمینه‌ی روابط ایران داشتیم.

هدف شما از دیدار با مقامات اروپایی چیست؟

خواستیم روی دو نکته تاکید کنیم: نخست رساندن صدای جمهوری‌خواهان دموکرات و لاییک و دیگر نیروهای اپوزیسیون دموکرات و لاییک ایران را برسانیم تا بدانند همه‌ی افراد جامعه ایران اصلاح‌طلب دینی یا فناتیک نیستند.

هم‌زمان خواستیم عنوان کنیم ما به‌طور قطع با حمله‌ی نظامی به ایران مخالفیم و به‌عنول یک نیرو‌ی ملی به‌طور جد به اروپا هشدار دادیم به دنبال سیاستی نرود که نتیجه‌اش حمله‌ی نظامی به ایران باشد.

علاوه بر آن خواستیم بگوییم با سیاست‌های مماشات‌جویانه‌ای که اتحادیه اروپا در رابطه با ایران داشته هم انتقاد داریم. همچنین تاکید شد در تنظیم رابطه با ایران حقوق بشر باید مبنای سیاست اتحادیه‌ی اروپا قرار بگیرد.

بین شخصیت‌های اروپایی که ملاقات کردید هیچ علاقه‌ای برای توجه به موضوعات مورد نظر شما وجود داشت‌؟ مثل حقوق بشر یا در درجه‌ی دوم قرار دادن مساله‌ی هسته‌ای در سیاست‌شان؟

نتیجه‌ی ملاقات‌مان با سناتور ژوزی دوبی‌ده این شد که فوراً حزب سبزهای بلژیک پیامی برای این کنفرانس در محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران دادند.

همچنین این هدف را دنبال می‌کنیم که در کنفرانس‌هایی که در رابطه با ایران صورت می‌گیرد، نیروهای اپوزیسیون دموکرات و لاییک در جامعه را جدی بگیرند و وارد گفت وگو با آن‌ها شوند که مورد استقبال قرار گرفت.

در حالی که هر سه متفق‌القول بودند با سیاست‌های پرخاش‌گرانه‌ای که سیاست‌های نظامی علیه ایران را دنبال کند، نباید توافق داشت. تاکید داشتند که مساله‌ی هسته‌ای مهم‌ترین موضوع بسیاری از کشورهای اروپایی و یا جهان است.

تاکید کردیم که در زمینه‌ی هسته‌ای مخالف غنی‌سازی اورانیوم و خواستار همکاری ایران با آژانس هستیم. اما شعاری که این روزها در میان مردم رایج است، که ما بیشتر به نان و آزادی محتاجیم تا انرژی هسته‌ای، نشان‌دهنده‌ی اهمیت تمرکز بر حقوق بشر است.

تاکید داشتیم باید از جنبش‌های دانشجویی، زنان‌، کارگری، روشنفکری و مبارزه‌ی اقوام تحت ستم ایران برای برابری حقوق دفاع فعال کرد که در این رابطه هم نظری وجود داشت.


مهرداد درویش‌پور، استاد جامعه‌شناسی در سوئد

وقتی از نیروهای جمهوری‌خواه لاییک صحبت می‌کنید این نیروها چه جایگاهی در معادلات سیاسی ایران دارند؟

اتفاقاً یکی از موضوعات بحث با مسوول کمیسیون اروپا این مساله بود. اما مساله‌ی سکولاریزم مساله‌ی خود اپوزیسیون ایران است و این‌ها نمی‌توانند در این زمینه نظر خاصی داشته باشند.

درصدی از مبارزه با تبعیض دینی، بخشی از حقوق بشر است و اصلاً حکومت دینی یعنی نقض حقوق بشر، چون تبعیض براساس عقاید دینی صورت می‌گیرد.

به گمان ما برخلاف آنچه در خاورمیانه شاهد هستیم یعنی رشد جنبشهای دین‌گرایانه ـ که به دلیل سیاست‌های غلط آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی در منطقه امکان رشد پیدا کرده‌اند - در ایران با روند معکوسی روبه‌رو هستیم.

تب سکولاریزم در جامعه قدرتمند است و معتقد هستیم اگر بختک استبداد دینی بر سر مردم نبود، اکثریت آنان در یک انتخابات آزاد به جدایی دین از دولت رای می‌دادند.

در خرداد‌ماه آینده دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار می‌شود، شما در فعالیت‌های سیاسی از این دست چه مشی خواهید داشت و تاکید شما روی چه مساله‌ای خواهد بود؟

از برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر مراجع بین‌المللی حمایت می‌کنیم و روی مشی مسالمت‌آمیز تاکید بسیاری داریم و مردم را به شرکت در انتخابات غیر‌دموکراتیک دعوت نمی‌کنیم.

تا این زمان که چشم‌انداز روشنی برای آنچه مد نظر شما برای حضور در انتخابات است، وجود ندارد. تا آن زمان فعالیت سیاسی شما برگزاری چنین همایش‌هایی در اروپا و مراجعه به مقامات اروپایی خواهد بود‌؟

سه سیاست مبنای همکاری‌های ما قرار دارد:

۱. از سیاست درهای باز استقبال می‌کنیم و خواستار همکاری بین نیروهای دموکرات‌، سکولار و جمهوری‌خواه جهانی هستیم.

۲. ما به شدت به جنبش‌های مستقر در داخل ایران نظر داریم.

۳. در سطح بین‌المللی هم تلاش می‌کنیم که ارتباط خود را به‌عنوان صدای سوم که هم با جنگ‌طلبی و هم با سازش با جمهوری اسلامی که حقوق بشر را قربانی می‌کند مخالف است، مطرح کنیم.

در فعالیت‌های بین المللی باید شعار صلح و دموکراسی و سکولاریزم را به افکار بین‌المللی غرب و جامعه‌ی ایران تبدیل کنیم.

هیچ نشانه‌ای از حمایت داخلی از خودتان می‌بینید؟ مثلاً از سوی همین گروهایی که گفتید در داخل ایران مد نظرتان هستند؟

بله، حتا برخی از روشنفکران اصلاح‌طلب دینی در تحلیل جنبش جمهوری‌خواهان مقاله نوشته و به تحلیل آن پرداخته‌اند. فکر می‌کنم اگر این موضوع فاقد موضوعیت بود آن دوستان بیکار نبودند که در نقد و بررسی این موضوع بیاندیشند.

با بسیاری از نیروهای داخل کشور مناظره و گفت و گو داشته و داریم. هنگام برگزاری انتخاات این کار را انجام دادیم. در مورد مسایل جنبش دانشجویان‌، زنان و‌... هم این کار مد نظر ما بود.

اما یکی از انتقاداتی که به اپوزیسیون دمکرات و جمهوری‌خواه و از جمله خودمان دارم این است که ما بیشتر در خودمان فرو رفته‌ایم و نباید سوال‌های ذهنی خودمان را به سوال جامعه تبدیل کنیم. بلکه باید سوال اجتماع را به سوال خودمان تبدیل کنیم.

همیشه یک انتقاد به‌خصوص بین نیروهای فعال سیاسی داخل کشور مطرح است که نیروهای سیاسی خارج کشور در جمع خودشان مباحث را مطرح می‌کنند و تصمیم می‌گیرند، بدون این‌که روی مردم و جامعه‌ی ایران تاثیر داشته باشند. گفته می‌شود این گروه‌ها بدون توجه به مسایلی که در ایران اتفاق می‌افتد و برای مردم اهمیت دارد، تصمیماتی می‌گیرند. نظر شما در مورد این انتقاد چیست؟

کاملاً با این انتقاد موافق‌ام. نظر من این است که باید سیاست درهای باز را در پیش بگیریم. هزینه را کم کنیم و امکان مشارکت را افزایش بدهیم.

باید جای پایی به‌عنوان یک نیروی معتدل مخالف جمهوری اسلامی در اذهان بین‌المللی و افکار عمومی جامعه پیدا کنیم. به نظر من در جامعه ما دو نیرو نمی‌تواند زبان مستقل بخش قابل توجه‌‌ای از جامعه باشد.

کسانی که از اصلاح‌طلبان دینی حمایت می‌کنند با توجه به کارنامه‌ای که این جریان از خودش باقی گذاشته است، بعید می‌دانم بتوانند زبان اعتراض مردم باشند. تصور می‌کنم مردم چندان کسانی را که حامی بخشی از جناح حاکمیت هستند جدی نمی‌گیرند.

فکر نمی‌کنم نیروهایی هم که اپوزیسیون هستند اما خودشان را در شعارهای زنده‌باد و مرده‌باد خلاصه می‌کنند و یا آمال نهایی خودشان را به شعار روزشان تبدیل کرده‌اند، از امکان پذیرش همگانی برخوردار باشند.

جریان‌هایی می‌توانند این کار را بکنند که طرفدار یک نظام سکولار، دموکراتیک، پارلمانی در جامعه‌ی ایران و خواستار قطعی جدایی دین از دولت و حقوق بشر باشند و در سطح بین‌المللی هم خواستار روابط بین‌المللی دوستانه با تمام جهان باشند و در عین حال از سیاست مسالمت و اعتدال دفاع کنند.

چون این کار امکان مداخله‌ی فعال‌تر نیروهای داخل ایران را هم فراهم می‌کند. باید توجه داشته باشیم زندگی ۳۰- ۲۰ ساله در تبعید، برای بسیاری تبعید را به پیله تبدیل کرده است. در نتیجه ذهنیت و تصمیماتی که از سوی این عده اتخاذ می‌شود گاه در جامعه مصداق عینی پیدا نمی‌کند‌.

فعالیت سیاسی نیازمند افرادی است که بتوانند در تصمیم‌گیری‌های بزرگ مثل انتخابات تاثیرگذار باشند. در بین همفکران‌تان افرادی حضور دارند که حضور و شخصیت‌شان در رای مردم تاثیر‌گذار باشند؟

فکر می‌کنم از سرمایه‌ای برخوردار هستیم که نه با یک صدا بلکه با چند صدا جامعه را تحت‌تاثیر قرار دهند، چون این جنبش تک‌ صدایی نیست و پلورالیستی است.

فعالانی داریم که خیلی به مسایل قومی توجه دارند و در بین اقوام زمینه‌ی اجتماعی دارند. عزیزانی در جنبش دانشجویی برخی در جنبش زنان و عده‌ای هم در جنبش سندیکایی و کارگری قدرتمند هستند.

تا جایی که به این گروه‌ها برمی‌گردد، نیروی بالقوه وجود دارد. اما وقتی یکپارچه نباشیم و همکاری گسترده‌ای با نیروهای دموکرات‌، سکولار و جمهوری‌خواه نداشته باشیم و فاقد ارتباطات قدرتمند بین‌المللی باشیم و ارتباطات خود را با صدها و هزاران روشنفکر و فعال حقوق بشر در داخل کشور، قدرتمند نکنیم این صداها آن‌طور که باید و شاید یکی نخواهد شد.

فرض می‌کنیم انتخابات آینده انتخاباتی آزاد خواهد بود که نیروهای سکولار هم می‌توانند نامزد خود را معرفی کنند‌. در این صورت کاندیدای شما چه کسی خواهد بود؟

از آن جایی که در حال حاضر از این شرایط به دور هستیم اجازه می‌خواهم در مورد سوالی که امروز برای جامعه واقعی نیست‌، کمتر اظهار‌نظر کنم و سوال را به نحو دیگری پاسخ بدهم‌:

تلاش خواهیم کرد با تقویت جنبش‌های اجتماعی چهره‌های جنبش اجتماعی را بررسی کنیم. فقط به فکر این نیستیم که چهره‌های جمهوری‌خواه، لاییک و دموکرات را بررسی کنیم.

در شرایط کنونی قبل از آن‌که مساله‌ی ما علم کردن یک چهره‌ی معین باشد، ایجاد شرایط توسعه‌ی دموکراسی در کشور هدف است.

روزی که این شرایط تامین شود، به‌طور قطع برای این‌که در یک پیکار نیروهای سکولار، جمهوری‌خواه و دموکرات نقش موثری داشته باشند، حتماً کاندیداهایی را که می‌توانند روی مردم تاثیر‌گذار باشند معرفی می‌کنیم.

اما وقتی دگر‌اندیش به زندان انداخته می‌شود، چگونه باید شانس موثر در انتخابات را داشت؟ وقتی تمام رسانه‌ها در انحصار دولت هستند و وقتی حمایت بین‌المللی از حقوق بشر در ایران، آن چنان که باید و شاید وجود ندارد، این امکان فراهم نیست‌.

بنابراین سیاست ترجیحی و اولیه‌ی ما نه معرفی یک کاندیدا برای یک انتخابات، بلکه تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی، دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان، احزاب‌، مطبوعات و درنهایت انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل است.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه
گردهمایی جمهوری‌خواهان لاییک در بروکسل

نظرهای خوانندگان

shoma ke iynha ra dar sweden dary.

-- بدون نام ، Sep 23, 2008 در ساعت 09:19 PM

سخن من با رفقای چپ است. اتحاد با کی و به چه قیمت ؟ آیا امروز دیگر تمام درهای اتحاد میان نیروهای هم فکر بسته شده است که در کادر جمهوری خواهی باید با امثال مصطفوی ها و مجامع اسلامی متحد شد . آیا جای ندارد که با کنسانسوس حرکت های وصیع میان همفکران و یا حداقل نیروهای فکری نزدیک به هم ایجاد کنیم ؟ آیا سیاست درهای باز یعنی هر کی هر کی ؟ آیا نباید در اعضای یک حرکت جنبشی بین افراد حداقل نکات مشترک وجود داشته باشد ؟ آیا خطی که نام ارگان رسمی آن انقلاب اسلامی است می تواند لائیک باشد که وقتی می گوید لائیسیته برایش کف بزنیم ؟ آیا همین اتحادها باعث اصلی انشعاب های مختلف در تمام دوران نبوده ؟ و در آخر آیا حضور این طیف های فکری نیست که نشست چند صد نفری پاریس را به نشست بروکسل می رساند که دیگر در مورد تعداد شرکت کنندگان در آن نتوان اطلاع رسانی کرد ؟

-- یاشار محتشم ، Sep 23, 2008 در ساعت 09:19 PM