رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ تیر ۱۳۸۷

۱۸ تیر و صدای سکوت

نادر فتوره‌چی

پس از آشویتس، شعر بی‌معناست.
آدورنو

در وضع موجود، زمانی که رخدادی سیاسی یا به معنای عام «جمعی»، سابقه‌ای ده ساله پیدا می‌کند، می‌توان آن را «تاریخی شده» دانست. اما این تاریخی شدن دقیقا ضد نوستالژیک شدن است. بدین معنا که حیثیت تاریخی شده‌اش، از قضا می‌تواند در حکم حفره‌ای عمل کند که در فضای خالی‌اش باد هوا یا همان حرف مفت از اعتبار ساقط است.

این حفره، مازاد وضعیت است. به یک معنا در روایتی ارسطویی به مثابه «حرکتی است که فعلیت آن موجود است». یعنی در کانون این حفره مجالی برای پرسه زدن تفکر همچنان و باید باقی باشد.

اما حفره - رخداد تاریخی شده ۱۸ تیر، از سوی علاقه‌مندانش به سرعت پر شده است و غلبه حسانیتی (aesthetics) کم‌مایه، جای هر جنس اندیشیدن را در باب آن گرفته است. و از قضا این مسببان و عاملانش هستند که با پرش از روی رخداد (به وضوح آنان مایل‌اند که حتی تاریخ ۱۸ تیر ماه به لحاظ کرونوسی از تقویم‌ها محو شود) از پر شدن حفره جلوگیری می‌کنند.


در روایتی فرویدی، این جنس نادیده گرفتن در حکم اشاره بی‌واسطه به «بودن» است. و تنها امکانی که سبب می‌شود تا ۱۸ تیر از موقعیتی اسطوره‌ای – موزه‌ای یا به تعبیری فلسفی، ناشناختنی - درونماندگار به شکلی مازاد رها شود و باقی بماند، همانا ممنوع کردن یادآوری «امر ممنوع» است.


این عکس نماد ۱۸ تیر شده است.

اما در مقابل، ماتم‌نشینان ماخولیازده، مدام می‌کوشند تا با انباشت بار بی‌خاصیت نوستالژیک، شخصی و بی‌مایه‌شان، حفره را هر چه بیشتر پر کنند. حال آن‌که در همین تلاش هم فاقد هر جنس خلاقیت‌‌اند. هیچ رمان، فیلم، سرود، نقاشی، طرح، نماد، پوستر، شعر و... در این ده سال دیده نشده است که بتواند بی‌واسطه رخداد ۱۸ تیر را یادآوری و نام‌گذاری کند.

در روایت رادیکال از معنای سیاست یعنی همان حفره‌ای که آنجا «مردم می‌توانند فکر کنند»، رخداد لحظه برسازنده تاریخ است. از همین رو است که سوژه‌های بر انگیخته از پی خود را با نامی خاص پیوند می‌زند و واجد خصلتی تاریخی (و باتاکید، ضد نوستالژیک) می‌شود.

حتی روایت غیر رادیکال و باستانی از سیاست نیز، نسبت انسان را با تفکر برقرار کرده است و نه مرثیه‌سرایی و تجارت نوستالژی. و الا ارسطو می‌توانست به جای عبارت «انسان، حیوان سیاسی است»، برسازنده عبارت «انسان، حیوان نوستالژیک است» باشد.

به عبارت دیگر، صرف داشتن امکان زبانی، واجد علیت مترتب بر تفکر نیست. هر آن‌کس که «حرف» می‌زند، الزاما نمی‌اندیشد و در امتدادش الزاما سوژه‌ای سیاسی محسوب نمی‌شود. حتی اگر درباره سیاست سخن بگوید.

اکنون با گذشت ۹ سال از ۱۸ تیر (به نگفتن واژه «خاطره» در جمله قبل دقت کنید)، به نظر می‌رسد آنچه که این حفره - رخداد در فقدانش به سر می‌برد، همانا تفکر محض باشد.

۱۸ تیر به واسطه نگاه نوستالژیک - تجاری وضع موجود، از سیاست محروم مانده و شاید بهتر آن باشد که در سالگردش به جای حرف زدن، سکوت کنیم. سکوتی که فضایی خالی را در حفره به جای مانده از رخداد نشان می‌گیرد و چه بسا به واسطه آن‌که با تفکر پیوند دارد، فقط «صدای سکوت» است و نه خود آن.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من هميشه با دقت و علاقه‌ي خاصي مطالب آقاي فتوره‌چي را مي‌خوانم، اما، تصور مي‌كنم هرچقدر ايشان از شيوه‌ي به‌هم‌پيوستن و مونتاژ مفاهيم و تعبيرات فاصله بگيرند، نوشته‌هاي‌شان جالب‌تر و تأمل‌برانگيزتر است. متاسفانه، گاه گرفتار زبان‌فرسايي سبك پسامدرن‌نويسان مي‌شوند، و نوشته‌شان بي‌معني جلوه مي‌كند، يا اظهار قلم صرف.

-- نخست‌نويس ، Jul 8, 2008 در ساعت 02:39 PM

بله 18 تیر وضعیت حفره‌ای ایده‌آلی دارد. فقط باید مواظب غضنفرهای خودی باشیم که پرش نکنند. اون‌وری‌ها، خوشبختانه، نمی‌تونند.

-- اسماعیل ، Jul 9, 2008 در ساعت 02:39 PM

درك معما-متن‌هاي آقاي فتوره‌چي از حيطه ادبيات سياسي عرف، فرا تر مي رود.
حركت متن چنان در دوردست ها امتداد مي يابد كه خواننده معمولي (خودم را عرض مي كنم) را جا مي گذارد.

-- صمد ، Jul 9, 2008 در ساعت 02:39 PM

آقای فتوره چی! چرا خودتون سکوت نکردید و حرف زدید؟
البته که به نکته عحیبی هم اشاره کردید.اما من خوشحالم که سکوت نکردید.

-- کامران ، Jul 9, 2008 در ساعت 02:39 PM

انتشار مقاله ای از فتوره چی در زمانه «امری مبارک» است.

-- پرويز جاهد ، Jul 10, 2008 در ساعت 02:39 PM

دوستت دارم...

-- سایه ، Jul 10, 2008 در ساعت 02:39 PM