رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ تیر ۱۳۸۷
پیشنهاد تغییر قانون اساسی در گفت و گو با یزدی، عطریانفر و منصوری:

ابراهیم یزدی: «راه حل، قانون اساسی بدون ولایت فقیه»

مریم محمدی

روز پنج‌شنبه بیست و سوم خرداد ماه، در سایت روز آنلاین مصاحبه‌ای از آقای دکتر یزدی منتشر شد که مطالب اساسی و مهمی را در رابطه با شرایط فعلی کشور و بحران‌های جاری مطرح می‌کرد.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در این رابطه طرح شد، مساله قانون اساسی بدون ولایت فقیه بود. آقای یزدی پیشنهاد می‌کند به قانونی برگردیم که قبل از تصویب قانون اساسی فعلی نوشته شده و رهبر انقلاب نیز با آن موافق بوده است. در آن قانون اساسی، جایگاهی برای ولایت فقیه منظور نشده بود.

این پیشنهاد آقای یزدی، بازتاب وسیعی در جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج کشور یافته است. اما سوال این است که چنین پیشنهادی آیا مدافعانی در داخل کشور خواهد داشت؟ در پیگیری این موضوع به خود آقای ‌دکتر یزدی‌ مراجعه کردم و همچنین با آقای محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی که حول سیاست‌های آقای هاشمی رفسنجانی فعالیت می‌کند، و خانم آذر منصوری، معاون سیاسی حزب مشارکت و هر دو از احزاب مطرح در جبهه اصلاحات گفت و گو کردم.

قبل از هر چیز از آقای دکتر یزدی می‌پرسم که چرا در شرایط فعلی به چنین نظری رسیده‌اند؟

Download it Here!

علت طرح این مساله که باید برگردیم به قانون اساسی اول جمهوری اسلامی ایران، این است که بحران‌های کنونی، مشکلات و مسایلی که در کشورمان در حال شکل‌گیری ست، آرام آرام به نقطه‌ی بسیار تند و پرشتاب خودش می‌رسد.

وقتی رییس جمهوری‌ می‌گوید به اول انقلاب برگردیم، منظور او فقط این نیست که ما می‌خواهیم اصلاح‌طلبان را کنار بگذاریم. اگر قرار است که به اول انقلاب برگردیم و رییس جمهور دارد این کار را می‌کند، خوب من هم می‌گویم برای حل این مشکلات برگردیم به اول انقلاب.

یک سندی وجود دارد، خوشبختانه این سند مورد تصویب دولت موقت و شورای انقلاب قرار گرفت و رهبر فقید انقلاب آن را امضا‌ کرد و نه تنها رهبر انقلاب، بلکه روحانیون برجسته‌ی حزب جمهوری که امروز هم از رهبران کنونی هستند و آن موقع هم در شورای انقلاب اکثریت را داشتند، در همان زمان اصرار داشتند که همان قانون اساسی را به اجرا بگذارند.


دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران

ولی آقای یزدی، یکی از سوالاتی که می‌تواند طرح بشود این است که آیا چنین پیشنهادی در شرایط فعلی می‌تواند به یک پروژه سیاسی تبدیل بشود؟

در فاز اول برای این‌که یک پروژه اصلاحی شکل بگیرد، ابتدا باید طرح موضوع کرد. اما من معتقدم مجموعه مناسبات درون سیستم و بیرون سیستم به گونه‌ای است که این ظرفیت را دارد که خودش، خودش را اصلاح بکند.

برای این‌که خودش بتواند خودش را اصلاح بکند برخی از افراد فقط صورت مساله را بیان می‌کنند اما راه حلی ارایه نمی‌دهند. من در این‌جا با توجه به آن مقدمه تاریخی، یک راه حل را ارایه می‌دهم.

از آقای یزدی می‌پرسم که آیا در میان جبهه اصلاحات،‌ در میان نیروهای هوادار آقای هاشمی رفسنجانی یا آقای خاتمی،حامیانی برای پیشنهاد خود می‌شناسند؟

چنان که‌ آدم‌هایی نظیر آقای هاشمی رفسنجانی هم نسبت به وضعیت کنونی اظهار نارضایتی می‌کنند، باید یک راه‌حلی برای خروج از این وضعیت پیش آمده، داده بشود.

من در حال حاضر موضوع را مطرح کردم، بازتاب آن در میان اصلاح‌طلبان و بسیاری از جناح‌ها مثبت بوده است. براساس چیزی که در خفا، در بحث‌های خصوصی مطرح بوده، یعنی جستجوی راه حل‌ها، هر گروهی یک راه حلی ارایه می‌دهد.

در چنین فضایی من این پیشنهاد را مطرح کردم. به نظرم این‌جوری است که آرام آرام پیرامون این راه حل،‌ پروژه‌ای شروع به کار خواهد کرد.

ولی آقای محمد عطریانفر، از سیاست‌گذاران نزدیک به آقای هاشمی رفسنجانی در این مورد این‌طور می‌گوید:

ما ابتدا باید این را مطرح کنیم که آیا قانون اساسی فعلی ایران، ظرفیت تغییر را به‌صورت اضافه شدن برخی از مباحث یا محورهای مواد یا کم شدن بعضی از مواد دارد؟ آیا این ظرفیت به لحاظ قانونی در آن دیده شده است؟ بله، پاسخ مثبت است.


محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی

نکته دوم این است که آیا در شرایط فعلی چنین پیشنهادی برای تغییر در دستور کار رهبران سیاسی ایران، نظام حقوقی ایران یا نظام سیاست‌ورزی احزاب ایرانی وجود دارد؟ نه، وجود ندارد.

اما این‌که آیا مشخصا یک پیشنهادی که موکول باشد به این‌که موضوع اختیارات ولایت فقیه درواقع از درون قانون اساسی خارج بشود و کنار گذاشته بشود؛ این مشخصاً پیشنهادی است که جناب آقای دکتر یزدی معطوف می‌کنند به یک پیشنهاد اولیه‌ای که در سال ۱۳۵۷مطرح شده و گفته می‌شود که از نظر رهبر انقلاب - امام خمینی - هم در آن زمان مورد توجه بوده و تایید شده است.

اما چون خود امام خمینی، به عنوان رهبر انقلاب و به عنوان دائر‌مدار همه امور در زمان خودشان قائل به این بودند که به صرف تایید شخصی ایشان کفایت نمی‌کند و این باید برود در قالب یک مجلس موسسان که نهایتا بعد تبدیل شد به مجلس خبرگان.

بعد مجموعه تدوین شده‌ای که مجلس خبرگان داشته به رای ملت و رفراندوم گذاشته شده و آری گرفته، طبعاً آن مجموعه می‌تواند ملاک عمل باشد. نهایتاً چون خود امام خمینی هم آن‌چه را که توسط خبرگان تدوین شده و به رای ملت گذاشته شده‌، ‌‌تایید کردند و آن را ملاک عمل دانستند؛ طبعاً هم به دلیل قانون‌گرایی احزاب و گروه‌های سیاسی، هم به دلیل حرمتی که رهبری فقید انقلاب نزد مردم و گروه‌های سیاسی دارد، آن ملاک عمل است.

‌‌قانون اساسی موجود، در درون خودش‌، ساز و کار تغییر را پیش بینی کرده است. اما در آن‌چه ‌امروز مورد بحث سیاسیون ایرانی هست، اساساً سخنی از تغییر قانون اساسی نیست و همین قانون اساسی موجود از آن چنان ظرفیت اصلاح‌طلبانه‌ای برخوردار است که می‌توانند با عملیاتی کردن بسیاری از محورهایی که در قانون مشخص است، ما به ظرفیت‌های اصلاح‌طلبانه پاسخ مثبت بدهیم و نیاز جامعه را مرتفع بکنیم.

و خانم آذر منصوری از حزب مشارکت در این باره می‌گوید:

مساله ما الان، این نیست. هر چند من اعتقاد دارم حتماً آقای یزدی درجمع خودشان یعنی ‌نهضت آزادی‌، بر اساس جمع‌بندی و یک تحلیلی به این نتیجه رسیدند، ولی من خودم ارزیابی‌ام این است که الان مشکل اساسی کشور ما، این نیست و در شرایط فعلی طرح این موضوع، مشکلی را از مشکلات پیشِ رو، به‌ویژه جنبش دموکراسی‌خواهی برطرف نمی‌کند و شاید به مراتب مشکلات بیشتری را پیش روی فعالین این حرکت هم ایجاد بکند.


آذر منصوری، معاون سیاسی حزب مشارکت

فرایندی که موجب شده قانون اساسی ما به وضع موجود برسد، فرایندی بوده که از ابتدای انقلاب پایه‌ریزی شده است. این‌که‌ من ‌می‌گویم «‌فرایند»، به این دلیل است‌ که قطعاً هر اتفاقی که در این کشور بیفتد، باید از مسیر تعریف شده‌ای که در قانون ما دیده شده، عبور بکند.

در غیر این صورت فکر می‌کنم نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است مشکلات موجود را بیشتر هم بکند.

از آقای یزدی می‌پرسم که چه پاسخی برای اظهارات خانم منصوری و آقای عطریانفر دارد؟

من به جهت تاکتیکی با نظر این‌ها مخالفم. ولی آقای احمدی‌نژاد این قدرت و امکان را از کجا آورده است که چنین رفتار می‌کند؟ من به عنوان ‌‌کسی که در هرحال ‌‌چنین سوابق تاریخی و تجربه و دانش‌اش ‌را دارم، می‌گویم راه‌حل این است.

اگر چنان‌چه اراده اصلاح باشد؛ اگر می‌خواهند که وضعیت را درست بکنند و جلوگیری از سقوط بکنند ، راه‌حل این است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

i think this is a solution for obtaining democracy in iran,but who is dare to say this issue to the community,may be just rafsanjani.

-- bijan.d. ، Jun 17, 2008 در ساعت 01:01 PM

من فكر مي كنم همان يك باري كه پيشنهاد آقاي يزدي در مورد تشكيل سپاه پاسداران عملي شد دستكم براي 50سال ملت ايران كفايت مي كند سخنان ايشان در مورد حق راي زنان نيز هنوز از حافظه مردم پاك نشده است . در شرايطي كه رهبري معتدل مي تواند جلوي بخشي از فعاليتهاي خارج از عرف آقاي احمدي نژاد را بگيرد طرح اين موضوع فقط مشكلي به مشكلات اصلاحات مي افزايد در ضمن اصول مرتبط با ولايت فقيه طبق قانون اساسي قابل تغيير نمي باشند .به نظر مي رسد آقاي يزدي بايد به فكر بازنشستگي سياسي باشند .

-- بدون نام ، Jun 17, 2008 در ساعت 01:01 PM

پيشنهاد آقاي يزدي بسيار معقول به نظر مي رسد . آيا آن چه كه جمهوريت را در ايران بي معنا كرده است همين دكترين ولايت فقيه نيست؟جالب است كه همه اتش ها و همه تباهي ها حاصل "ولايت" است ، آن وقت آن دوست عزيز آن را عامل تعديل مي دانند .اين كه "اصول مرتبط با ولايت فقيه طبق قانون اساسي قابل تغيير نمي باشند" چه معنايي دارد؟
نكته جالب تر در كامنت آن رفيق اين است كه معلوم مي شود او تا چه اندازه از سپاه و به تبع آن نظام دل پري دارد با اين حال علم ولايت را بر دوش گرفته است.

-- بدون نام ، Jun 18, 2008 در ساعت 01:01 PM

آقای یزدی خواهشن خود را بازنشست کنید ... اگر مشکلات 1400 ساله کشور را درک میکردید قطعا می فهمیدید که را حل قانون اساسی انسانی بدون اسلام است تا چه رسد به جمهوری اسلامی که ایشان با این فرض خواستار تغییر قانون اساسی شده اند بی خود نیست که آقایان اجرای مجازات ایشان را معلق گذاشته اند تا بهم نان قرض دهند .

-- پیروز ، Jun 18, 2008 در ساعت 01:01 PM

ضمن تشکر از سردبیر که بالاخره یکی از نظرات من را قابل نشر دانستند ؛قابل توجه ادوستی که به کامنت بنده اشکال وارد کرده بودند من نه سنگ کسی را به سینه می زنم و نه دل پری از کسی دارم و اگر از اعتدال صحبت کردم منظورم شرایط فعلی و آقای احمدی نژاد می باشد و باز هم می گویم طرح این مساله در شرایط فعلی سودی ندارد . تغییر اصل ولایت با اصلاح قانون اساسی امکان ندارد و اگر هم قرار به چنین اتفاقی باشد راه آن اصلاح نیست توجه دوستان را به بخشی از اصل 177 قانون اساسی جلب می کنم :\"محتواي اصول مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايه‏هاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغيير ناپذير است.
( 1 - اصل يكصد و هفتاد و هفتم به موجب اصلاحاتي كه در سال 1368 نسبت به قانون اساسي صورت گرفته، به قانون اساسي الحاق شده است. ) \"

-- هومن ، Jun 18, 2008 در ساعت 01:01 PM

مروري بر مواضع 47 ساله نهضت آزادي(كه به راحتي در دسترس همگان است) نشان از پيشگامي اين حزب در ارائه راه كارهاي عملي براي مشكلات فراروي جامعه ايران دارد . براي برخي از دوستان متاسفم كه بدون مطالعه دقيق تاريخ ذهنشان انباشته از بدگوييهاي مخالفان آزادي و استقلال ايران شده است تا جايي كه به شخصيتي همچون دكتر ابراهيم يزدي(با آن دانش و بينش سياسي كم نظير ) پيشنهاد بازنشستگي سياسي مي دهند. علي از اصفهان

-- علي از اصفهان ، Jun 18, 2008 در ساعت 01:01 PM

ضمن احترام به جناب آقای دکتر یزدیژ
گرچه کشور و مردم از ناحیه ولایت فقیه آسیب جدی دیده. چون ولایت فقیه در ایران همان سلطنت است .فرقی که با سلطنت پهلوی کرده درموروثی آن است. اگر قائل به سر نوشت مردم توسط خود مردم هستیم باید اجازه داد که خود ملت چه نوعی ازحکومت را خواهاند.ولو ملت بر خلاف نظر ما برگزید ما تسلیم خواست ملت خواهیم بود .باید شرایطی را به وحود آورد که واقعا مردم بتوانند آزادانه نظام مورد قبول خود را برگزیند. که چنین امری با بافتی که بر کشور حاکم است ابدا وجود ندارد.شورای نگهبان را رهبرانتخاب مب کند و شورای نگهبان وام دار رهبراست و با دوری که به وجود می آید انتخاب از مردم گرفته می شود که در واقع انتصاب صورت می گیرد نه انتخاب. ما همان سخنان امام خمینی در بدو ورود به تهران را که فرمود دیگران چه حقی داشتند که برای ما قانون بنویسند. استناد می کنیم امروز که بیشترین جمعیت ایران افرادی هستند که به قانون اساسی رای نداده اند .بنابراین برای اینکه در شکل و نوع حکومت حود نقش داشته باشند.می بایست انتخاباتی آزاد با نظارت مجامع بین المللی صورت بگیرد

-- ابراهیم ملکی ، Jun 19, 2008 در ساعت 01:01 PM

من تا کنون به این موضوع فکر نکرده بودم اما با تفکر در اصل 177 اینگونه به نظر میرسد که قانون اساسی خود دچار تناقض میباشد یا حداقل اینگونه به نظر میرسد که‎ ‎اتکا به آرای عمومی در این اصل کاملا فرمایشی است

-- Mehran ، Jun 19, 2008 در ساعت 01:01 PM

Jomhoriyé elahi nemikhahim , entekhabaté azad va dashtané jomhoriyé Iran , yani : sarneveshté mélaté Iran bé dasté mélaté Iran bedooné hich gooné dékhalaté diin . va ba dashtané nirohayé Oposition barayé control dolat

-- Mehrdad ، Jun 19, 2008 در ساعت 01:01 PM

مشکل اینجاست که معمولا مردم ایران، حتی احزاب سیاسی، سیاست ورز نیستند. به همین دلیل حرف یا تاکتیک سیاست ورز را متوجه نمی شوند. بدون تعصب, چه مثبت یا منفی, به آقای یزدی، ایشان حرف از تاکتیک می زند. یک برداشت از این تاکتیک می تواند این باشد که در شرایطی که آقای احمدی نزاد با پشتوانه آقای خامنه ای حرف از بازگشت به اول انقلاب می زند-- با آن شرایطی که بیشتر مردم می دانند - -تاکتیک ایجاب می کند که نه تنها اینها را از کار خود باز داریم، بلکه یک گام هم عقب ببریم. و چه بهتر که این گام حذف ولایت فقیه باشد.

-- رهگذر ، Jun 19, 2008 در ساعت 01:01 PM

آقای علی از اصفهان شما احتمالا از نقش دکتر یزدی در انقلاب 57 بی اطلاع هستید تاریخ شهادت می دهد که خمینی عقلش به اینجاها قد نمیداد بازرگان شجاعانه و صادقانه و با ایمان و حفظ اصول انسانی با خمینی رفتار کرد و اسطوره ای تاریخی شد ولی دکتر یزدی اگر چشمانش را ببندد و به گذشته بیاندیشد خود میداند چه کرده است . او بهتر از من و شما میداند مشکل کجاست ولی شجاعت بازرگان را در بیان ندارد. پس بهتر است اندک اعتمادی که به نهضت آزادی بازرگان در مردم باقی مانده را تباه نسازد . در شرایطی که 87% مردم اصلا نماز نمی خوانند و 8% گاهی اوقت می خوانند ( طبق آمار خود رژیم)دیگر سخن گفتن از فقط ولایت فقیه جوانمردانه نیست باید از اسلام سخن گفت

-- پیروز ، Jun 19, 2008 در ساعت 01:01 PM

وقتی دیدم که "منشع نابسامانیها و فسادهاست" از یادداشتم سانسور شده, با لبخندی به خود گفتم: "عجبااا ... حیرتااا .... (اشاره به بازیگر و مفهم شهر قصه) نماینده ولی فقیه در رادیو زمانه!" اما اینجا با پول مالیات اروپاییان .....

-- رهگذر ، Jun 20, 2008 در ساعت 01:01 PM

البته من شخصا اعتماد زیادی به نهضت آزادی به طور عام و آقای ابراهیم یزدی به طور خاص ندارم - چون گرچه ملی ولی در کنار آن مذهبی هستند - ولی با خوشحالی از این صحبت ایشان و هر شخص و گروهی که موفق شود به این نتیجه بدیهی برسد استقبال می کنم. در ضمن واکنش هرچند غیر رسمی کارگزاران و مشارکت به پیشنهاد ایشان هم جالب است. روی هم به جرات ایشان در بیان واضح دلیل اصلی مشکلات آفرین می گویم

-- شبیر ، Jun 30, 2008 در ساعت 01:01 PM