رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۷

هنوز زیربنا، اصل است!

نادر فتوره‌چی

بحران بی‌سابقه اجاره بهای مسکن و قیمت ملک در ایران و نیز تورمی که نه هرگز رقم واقعی‌اش اعلام می شود و نه هرگز مهار‌، دیگر جایی برای سیاست باقی نگذاشته است. گویی نظریه مارکس کماکان غیر‌قابل ابطال است: «اصل با زیربنا ست.»

‌وضعیت وخیم معیشتی طبقات متوسط شهری در ایران که با نشانه‌های بارزی در سطح شهر هویداست، رفته رفته جای را برای هر نوع فکر کردن به امرسیاسی تنگ می‌کند.

دیگر هیچ گزارشی از تجمع اعتراض‌آمیز فلان اقلیت سیاسی یا هویتی مخابره نمی‌شود. دانشجویان در راهروهای دادگاه‌ها و کمیته‌های انضباطی غوطه‌ورند. فعالان جنبش زنان دیگر فراخوانی برای تجمع نمی‌دهند.

شهر در سیطره نیروهای پلیسی است که پوشش عابران را کنترل می‌کنند. و عابران نیز بی‌آن‌که به قصد خرید آمده باشند، در مراکز فروش سرگردانند.

رسانه‌ها نیز تنها بازتاب‌دهنده نزاع‌های درونی ساخت قدرتند. این‌که چه کسی رییس یا نایب رییس مجلس هشتم خواهد بود، بخش اعظم ‌ذهن خوانندگان و تولیدکنندگان خبر روزنامه‌ها ‌و سایت‌های غیر‌دولتی‌ و البته مخالف را اشغال کرده است. و این وضعیت بدین معناست که نظریه گرامشی نیز هنوز صادق است: «دولت حجم زیادی از روزمره‌گی ما را پر می کند.»

‌حتی وزیر پیشین اقتصاد نیز که از قضا در زمره نیروهای میانی محافظه‌کاران سنتی ایران محسوب می‌شود، به واسطه گلایه‌هایش از دولت نو‌محافظه‌کار‌، با استقبال روزنامه‌های وابسته به اصلاح‌طلبان و حتی سایت‌های مخالفان مواجه می‌شود.

او حتی به برنامه‌ای که تلویزیون ایران به تقلید از شو‌های پاپ کانال‌های ‌سرگرمی‌ساز غربی طراحی شده، دعوت می‌شود و در حد یک ستاره سینمای عامیانه مورد توجه برنامه‌سازان و بینندگان قرار می‌گیرد و انتقاد خود از وضعیت نابسامان طرح‌های عمرانی، رشد سرطانی نقدینگی، جدال‌هایش با رییس جمهور درباره تعیین نرخ سود بانکی و... را در برنامه‌ای ‌مطرح می‌کند که صرفاً برای سرگرمی ساخته شده است.

دولت و سیاست‌های اشتباهش در حوزه اقتصاد، به دغدغه‌ای همگانی تبدیل شده است. تمام صفحات روزنامه‌های منتقد، در اختیار مباحثی است که یک پا در دولت دارند. و حداکثر جایی که برای پراختن به اخباری از جمله وضعیت زندانیان سیاسی، محکومیت‌های پی در پی فعالان حقوق زنان و اخراج‌های مکرر دانشجویان و بازداشت‌های ناراضیان سیاسی و قومی و... اختصاص می‌یابد، ستون‌های باریکی است که در کنار گزارش‌های طویل درباره دولت چاپ می‌شوند.

دولت نیز علاوه بر برخورداری از امکان رسانه بی‌رقیبی همچون تلویزیون و رادیو و ده‌ها روزنامه و سایت هوادار و مطیع، از کوچک‌ترین انتقاد روزنامه‌ها - که عموماً نه از زبان خبرنگاران بلکه از کپی گفته‌های نمایندگان پارلمان یا چهره‌های سیاسی وابسته به حکومت بیان می‌شود- واکنش نشان می‌دهد.

تقریباً روزانه چند جوابیه و ابلاغیه از سوی دفاتر رسانه‌ای دولت به دست روزنامه‌ها می‌رسد که موظف‌اند با «همان تیتر و همان فونت» چاپ کنند. تا حدی که در تحریریه‌ها به طنز سخن از تاسیس صفحه‌ای با عنوان «جوابیه‌های دولت» مطرح می‌شود.

مجموعه این شرایط که مختصات کنش سیاسی در ایران را به نازل‌ترین حد خود در سال‌های اخیر رسانده، بیانگر آن است که گویی خارج از شکاف‌های ریز و موضعی در بدنه ساخت قدرت ایران که معمولاً با انتقاد‌هایی از سوی فلان روحانی برجسته به مدیریت دولت، یا اعتراض‌های موردی و پراکنده نمایندگان از گرانی و اشتباهات دولت در سیاست خارجی و... بروز می‌یابد، دیگر معنایی بر سیاست‌ورزی در ایران مترتب نیست. سیاست جای خود را به دولت داده است. دولتی پر اشتباه و پر حرف.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دولت زبل خانی

-- shahab ، May 19, 2008 در ساعت 01:45 PM

ممنون از مطلب خوب‌تان.
و البته فکر کنم عبارتی که در قانون مطبوعات است، «در همان جا و با همان فونت» باشد.

-- پرستو ، May 19, 2008 در ساعت 01:45 PM

تصویری کامل و حقیقی از ایران این روزها
مردم سرگردان
بدون رسانه
بدون امید
دولتی پر اشتباه و پر حرف...
حرف هایی سر هیچ

-- گلرخ ، May 19, 2008 در ساعت 01:45 PM