رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ آبان ۱۳۸۶

حمله به ایران از اسرائیل صورت می گیرد؟

مهرداد توانا فرد

يك روز پس از سفر «ولاديمير پوتين» به تهران، «ايهود اولمرت» وزير امور خارجه اسرائيل به طور غيرمنتظره‌اي به روسيه رفت و با مقامات روسي ديدار كرد. برخي از تحليل‌گران هدف از اين سفر را ابراز نگراني اسرائيل از نزديكي روسيه به ايران ارزيابي كردند و برخي ديگر با اشاره به «پيام ويژه پوتين براي تهران» كه از سوي منابع رسمي در ايران تاييد شده بود، هدف از سفر اولمرت را شنيدن پاسخ ايران به پيام پوتين دانستند. از ديد اين گروه، پوتين با ايران «اتمام حجت» كرده بود و اسرائيل مي‌خواست بداند واكنش ايران در اين‌باره چيست.

دولت اسرائيل تاكنون بارها ايران را به طور صريح يا ضمني تهديد به حمله كرده است. نظاميان ايران نيز به تازگي پاسخ‌هاي لفظي تندي به اسرائيل داده‌اند. يكي از مهمترين موارد از اين دست، مصاحبه معاون نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي در ماه گذشته بود كه رسما اسرائيل را به يك واكنش نظامي همه‌جانبه، در صورت حمله احتمالي به ايران، تهديد كرد. اين مقام نظامي ارتش ايران ادعا كرد كه ايران مي‌تواند با موشك‌ها و هواپيماهاي شكاري خود تمام خاك اسرائيل را مورد حمله قرار دهد و نيز تاكيد كرد كه اسرائيل از ابعاد واكنش ايران به حمله احتمالي اين كشور خبر دارد.

مقامات دولتي و نظامي اسرائيل پيش از اين بارها ايران به تلاش براي ساختن بمب هسته‌اي متهم كرده‌اند و به صراحت گفته‌اند كه چنين چيزي را نخواهند پذيرفت. برخي مقامات دست پايين‌تر نيز مكررا از تصميم اسرائيل براي حمله به ايران، به طور مستقل و يا با همكاري نيروهاي آمريكايي، سخن گفته‌اند. آنها حتي تاكيد كرده‌اند كه در صورت انصراف آمريكا از حمله به ايران، اسرائيل به تنهايي به چنين اقدامي دست خواهد زد. در بعضي از طرح‌هاي نظامي منتشر شده در رسانه‌ها نيز نقش اسرائيل در حمله احتمالي به ايران بسيار پررنگ ديده مي‌شود.

حمايت‌هاي مكرر ايران از حماس و حزب الله لبنان و اظهارنظرهاي بي‌وقفه محمود احمدي نژاد در خصوص «محو اسرائيل از روي نقشه» و يا انتقال اين دولت به جاي ديگري در جهان (احمدي نژاد آلاسكا را پيشنهاد كرده است!) به تعميق تنش ميان اين دو كشور دامن زده است.

در رسانه‌ها شايعات متعددي در خصوص توان‌مندي‌ها و آمادگي‌هاي نظامي ايران و اسرائيل مطرح مي‌شود. چندي پيش يك روزنامه اسرائيلي از قول مقامات امنيتي اين دولت، از هدف‌گيري 600 نقطه در خاك اسرائيل توسط موشك‌هاي ايراني داده بود. در روزهاي اخير يك مقام نظامي ايران اين رقم را به مراتب بالاتر برده و از آمادگي ايران براي شليك 11 هزار موشك و راكت در اولين دقايق حمله احتمالي به ايران خبر داده است.

اما ملموس‌ترين تهديدي كه تاكنون از سوي مقامات اسرائيلي عليه ايران تكرار شده، حمله ضربتي به تاسيسات هسته‌اي ايران است. نصب پدافند پيشرفته در اطراف نيروگاه اتمي بوشهر، انتقال بخشي از فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در سايت لويزان و تاسيسات نطنز به اعماق زمين و تمركز ويژه بر موضوع «پدافند غير عامل» با هدف پراكنده كردن تاسيسات براي كاهش خسارات يك حمله ناگهاني، همگي نشانه‌هاي جدي گرفتن احتمال وقوع چنين حمله‌اي از سوي آمريكا يا اسرائيل هستند.

در تمام ادعاهاي مربوط به چنين حمله‌اي - خواه تهديد واقعي باشد و يا جنگ رواني - يك تجربه تاريخي مطرح مي‌شود كه اسرائيل ادعاي تكرار آن را مطرح مي‌كند: حمله هوايي اسرائيل به تاسيسات اتمي عراق در 1981.

روياي اتمي صدام تعبير نشد
در هفتم ژوئن 1981 يك گروه از جنگنده بمب‌افكن‌هاي اسرائيلي F15 و F16 از پايگاه هوايي «بئر شبع» به پرواز درآمدند و پس از طي يك مسافت پيچيده 650 مايلي و فريب همه رادارهاي در مسير، رآكتور هسته‌اي عراق موسوم به «تموز 1»(يا «اوسيراك» Osirak) را بمباران كردند. در اين عمليات كه با نام‌هاي «شبيخون مرگ»، «ابوالهول» و «بابل» شناخته مي‌شود، هشت فروند فالكن F16 با اسكورت شش فروند فانتوم F15 در حالي كه 2000 پوند بمب هدايت‌شونده ليزري را به همراه بمب‌هاي آهني و موشك‌هاي سايدويندر حمل مي‌كردند، پس از يك بار سوخت‌گيري بر فراز خاك عراق، به قلب نيروگاه اتمي اين كشور واقع در منطقه توويته (حدودا 10 مايلي شرق بغداد) هجوم بردند و موفق شدند تمام قسمت‌هاي مهم اين نيروگاه را تقريبا با خاك يكسان كنند.

سرعت و دقت عمل در اين حمله به حدي بود كه عراقي‌ها فرصت هيچ واكنشي پيدا نكردند؛ هيچ جنگنده عراقي براي رهگيري به هوا بلند نشد و تنها توپ‌هاي ضدهوايي توانستند رگبار بي‌هدفي را به هوا روانه كنند. در نهايت هر 14 خلبان اسرائيلي پس از تنها 3 ساعت در پايگاه‌هاي خود فرود آمدند و پايان موفقيت‌آميز اين عمليات به اطلاع «مناخيم بگين» نخست‌وزير اسرائيل كه در منزل شخصي ميزبان اعضاي كابينه‌اش بود، رسيد.

بدين ترتيب يكشنبه سياه صدام حسين در حالي رقم خورد كه اين كشور در حال جنگ با ايران بود، نيروگاه هسته‌اي عراق در آستانه افتتاح بود و صدام قرار بود در اولين سالگرد آغاز جنگ با ايران (يعني در سپتامبر 1981) اين نيروگاه را افتتاح كند تا به شعارهاي ناسيوناليستي خود جنبه عملي بدهد و روحيه‌اي جديد به سربازان كشورش تزريق كند. اما اسرائيل كه از سالها قبل نگران ساختن بمب اتمي در عراق بود، نگذاشت روياي اتمي صدام تعبير شود.

اسرائيل كمتر از دو سال قبل از اين حمله، با يك بمب‌گذاري عجيب در قلب رآكتور تموز كه 515 مايل با اسرائيل فاصله داشت، توانسته بود برنامه هسته‌اي عراق را براي مدتي عقب بيندازد. اما نه اين بمب‌گذاري و نه بمب‌گذاري‌هاي پراكنده عليه شركت‌هاي ايتاليايي و فرانسوي طرف قرارداد با عراق، چاره‌ي كار نبود. در نتيجه اسرائيل خود دست به كار شد و با آنكه پس از اين حمله موجي از انتقادات جهاني را به جان خريد، توانست خطر «عراق اتمي» را براي سالها به تعويق بيندازد.

بلندپروازي‌هاي بي‌حاصل
اقدام براي ساخت يك نيروگاه اتمي در عراق، يك سال پس از بحران نفتي 1973 و به دنبال توافق فرانسه با عراق براي ساخت يك مركز تحقيقات هسته‌اي در اين كشور آغاز شد. در آن زمان، همانند اين روزهاي ايران، بحث درباره انرژي‌هاي جايگزين نفت در عراق بسيار مطرح بود؛ در نتيجه فرانسه تعهد كرد كه يك رآكتور اتمي تجاري 700 مگاواتي به عراق بفروشد.

عراق نيز همواره بر «مقاصد صلح‌آميز» خود در فعاليت‌هاي هسته‌اي اصرار داشت. اما اسرائيل به شدت نگران و معتقد بود كه عراق براي ساخت بمب اتمي تلاش مي‌كند. بالا گرفتن كشمكش درباره برنامه‌ي اتمي عراق و فشارهاي دولت جيمي كارتر، رئيس‌جمهور وقت آمريكا باعث شد فرانسه به عراق پيشنهاد كند كه به جاي اورانيوم غني شده، نوعي سوخت هسته‌اي موسوم به «كارامل» دريافت كند كه به درد نيروگاه مي‌خورد اما با آن نمي‌شود بمب ساخت. وقتي عراق حتي اين پيشنهاد را هم رد كرد و بر تحويل سوخت هسته‌اي طبق قرارداد اوليه اصرار كرد، حتي فرانسه هم در خصوص نيت واقعي اين كشور ترديد كرد.

در واقع اين صدام بود كه اسرائيل را عليه خود تحريك مي‌كرد و بهانه را به دست اين كشور داد. يك سال پيش از آنكه F16 هاي ساخت آمريكا كه به تازگي به اسرائيل تحويل داده شده بودند به طور ناگهاني به خاك عراق حمله كنند، يعني دقيقا در جولاي 1980، صدام در يك كنفرانس خبري جملاتي را گفت كه اين روزها اين ادبيات براي ايرانيان ناآشنا نيست.

ديكتاتور سابق عراق كه چندي پيش در عراق اعدام شد، در آن زمان گفت: «محافل صهيونيستي در اروپا اعرابي را كه مي‌گفتند به قول آنها غير متمدن و واپسگرا هستند و فقط به درد شترسواري در بيابان‌ها مي‌خورند، مسخره مي‌كردند. حالا همين افراد و محافل بدون به ياد آوردن حرفهاي ديروز خود ادعا مي‌كنند عراق در آستانه ساختن بمب اتمي است.»

صدام، آن‌گونه كه پس از سرنگوني‌اش به طور مستند مشخص شد، قصد داشت كه بمب اتمي بسازد، اما تهديدهاي اسرائيل را جدي نگرفته بود. او به دنبال «بمب عربي» بود و رسيدن به آن را به معناي اقتدار رژيم خود و گفتن حرف اول در منطقه مي‌دانست؛ هرچند در ظاهر، بمب اتمي را به شدت انكار مي‌كرد و درعين حال انرژي هسته‌اي را يك افتخار ملي مي‌دانست و با تبليغات هيجان‌انگيز ناسيوناليستي قصد داشت نيروگاه «تموز 1» را نماد پيشرفت اعراب و مايه هراس دشمناني همچون اسرائيل و آمريكا قلمداد كند.

اما او اينقدر حساب‌نشده براي تحويل گرفتن سوخت هسته‌اي از فرانسه و آغاز فعاليت نيروگاه برق اتمي خود عجله كرد كه حتي علائم خطرناكي چون بمب‌گذاري‌هاي پيشين و نيز ترور «دكتر يحيي المشاد» دانشمند مصري الاصلي كه در اين پروژه با صدام همكاري مي‌كرد در 13 ژوئن 1980، نتوانست براي رژيم عراق هشداردهنده تلقي شود.

از همين رو وقتي صدام در اوج جنگ با ايران، با حمله ناگهاني اسرائيل و نابودي يكباره ثمره تلاش‌هاي خود براي دستيابي به برق اتمي (در واقع بمب اتمي) مواجه شد، هيچ واكنشي نتوانست نشان دهد. كشورهاي عربي متحد او نيز همانند رئيس‌جمهور آمريكا، كشورهاي اروپايي و دبيركل سازمان ملل، به محكوميت لفظي اين حمله بسنده كردند و برخلاف تصور بگين، هيچ جنگ جديدي بين اعراب و اسرائيل به راه نيفتاد.

حمله جدي است؟
در سپتامبر گذشته «ميدل ايست آنلاين» در گزارشي از تصميم اسرائيل براي انجام حمله‌اي مشابه حمله 1981 به عراق، به تاسيسات هسته‌اي ايران خبر داد؛ حمله‌اي كه به نوشته اين نشريه «ديك چني» سردسته‌ي جنگ‌طلبان امروز آمريكا، با انجام يكجانبه آن توسط اسرائيل بدون حضور آمريكا مخالف است.

پيش از اين و در ديگر رسانه‌ها نيز تلاش‌هايي در جهت مشابهت‌سازي بين حمله ربع قرن پيش اسرائيل به عراق، با سرانجام تهديدات اخير اين كشور عليه ايران، ديده شده است. آيا چنين مشابهتي در واقع وجود دارد، و آيا اسرائيل مي‌تواند به يك حمله پيش‌دستانه عليه ايران دست بزند؟

دو ماه پيش وقتي در 6 سپتامبر (15 شهريور) جنگنده‌هاي اسرائيلي به هدفي در داخل خاك سوريه حمله كردند، كسي نمي‌دانست هدف واقعي اين حمله چيست؛ برخي منابع حتي هدف اسرائيل را يك محموله سلاح ايراني كه به مقصد لبنان در حركت بود، ذكر كردند. اما چندي بعد اين موضوع به شكل نسبتا موثقي مطرح شد كه هدف جنگنده‌هاي اسرائيلي از حمله به سوريه، منهدم كردن يك پايگاه هسته‌اي بود كه با الگوبرداري از رآكتور كره شمالي به طور پنهاني در حال ساخت بود.

يك ماه قبل از اين حمله نيز يك انفجار شديد در شهرك مسلميه، واقع در ده كيلومتري شمال شهر «حلب» در شمال سوريه به وقوع پيوست كه دهها كشته و زخمي از آن به جا ماند و اندكي بعد فاش شد كه تعدادي مهندس ايراني هم در اين انفجار كشته شده‌اند؛ هرچند مشخص نشد اين چند ايراني در سوريه چه مي‌كرده‌اند. اما دولت سوريه محل انفجار را «یک انبار اسلحه و مهمات متعلق به ارتش سوریه» عنوان كرد و آن را ناشي از خرابكاري ندانست.

آيا اين دو اتفاق را بايد به معناي جنگ پنهان اسرائيل با سوريه درباره فعاليت‌هاي مخفي نظامي اين كشور دانست؟ پاسخ به اين سوال به همان اندازه دشوار و غير مستند به نظر مي‌رسد كه پاسخ به پرسش از ميزان جدي بودن احتمال حمله اسرائيل به ايران؛ با وجود همه‌ي تبليغاتي كه مي‌شود.

مشابهت‌سازي بين موقعيت ايران و عراق از لحاظ تهديدات اسرائيل، با وجود همه تفاوت‌هايي كه در ميان است، به پيش‌بيني هيچ واقعيت قطعي نمي‌تواند منجر شود. اما يك هشدار در آن نهفته است؛ هشداري كه صدام به اشتباه آن را جدي نگرفت، بهاي اين اشتباه از دست دادن نيروگاه هسته‌اي تموز (اوسيراك) بود. حال آنكه اين حمله تقريبا هيچ تبعاتي براي اسرائيل نداشت.

نه تنها اسرائيل پس از حمله هوايي به عراق، غير از تحمل محكوميت‌هاي سنگين لفظي با هيچ مجازاتي روبرو نشد، بلكه حتي از آن محكوميت‌ا نيز اكنون اثري نيست. درست است كه در آن زمان دولت «رونالد ريگان» اين حمله را، كه اسرائيلي‌ها در تمام اين سالها از آن به عنوان يكي از نقاط عطف نظامي ياد مي‌كنند، محكوم كرد. ولي دولت بوش چند ماه قبل از حمله به عراق، البته بدون آنكه محكوميت حمله 1981 اسرائيل به عراق را پس بگيرد، اعلام كرد كه حمله آن زمان اسرائيل، توان هسته‌‌اي عراق را براي سالهاي متمادي از بين برد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

فانتوم F15 ؟!!
F15C Eagle
F4 Phantom

-- آرش ، Oct 23, 2007 در ساعت 07:15 PM

من به عنوان يک ايرانی يهودی به اسراييل که يک حکومت عبری و کليمی در جهان است اعلام می کنم اگر در جهان دوستی هزاره ای و چندين هزار ساله ای وجود داشته باشد نخستينش دوستی بين ملت يهود و ملت بزرگ ايران است. و من به عنوان باز هم يهودی ايرانی که در حلقه ای از حلقه های دانشجويی ايران هستم به اسراييل هشدار می دهم که با آمريکا وارد جنگی با ايران نشود. من حتا به آمريکا هم هشدار می دهم که به9 ايران حمله نکند. ولی چرا؟؟ پاسخش اين است که در هيچ دوره ای از دورانهای حکومت ضد ايرانی اسلامی آمريکا و خصوصا و خصوصا اسراييل تا اين اندازه محبوب مردم ايران نبوده اند. من مطمئنم که يکی از آرزو های حکومت اسلامی ضدايرانی و ضد يهودی ايران اين است که با انداختن چند بمب اسراييلی يا آمريکايی اين محبوبيت را که سرمايه ای بزرگ برای آمريکا و به ويژه اسراييل است از بين برود. آمريکا زنهار! زنهار!! اسراييل هشدار هشدار! و چنين مباد!!
يک يهودی عاشق ايران وطنپرست و دوستدار اسراييل

-- يهودی ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:15 PM

بنام خدا
اینکه اینطوری از قدرت اسراییل صحبت میکنید و از اون غول بی شاخ و دم درست میکنید که خلق الله رو بترسونید کور خوندید اینجا ایران مهد دلیران خانه مردان مرد پیروان راستین حضرت علی ابن ابیطالب(ع) است از ننه زاده نشده بعد از تجربه صدام این نوکر دست به سینه آمریکا و اسراییل به این مرز و بوم حمله کنه یعنی وجود نداره ماضی بعیده .

-- seyed reza mirmohammadi ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:15 PM

آقا رضا نه اسراییل غوله و نه دیگه از اون دلیران خبری هست.همه ی ببر ها گربه ی لب جوی شدند.کدوم پیروان علی را میگین اگه کسی پیرو علی باشه اول باید جلوی همین خوارج واسته اسراییل پیشکش
با تشکر علیرضاشعبانی

-- بدون نام ، Oct 24, 2007 در ساعت 07:15 PM

والا تا جایی که حافظه من قد میده در سال 1981
میلادی و یا همون 1359 خودمون بعد ازحمله صدام
دیوانه بلا فاصله نیروگاه اتمی بوشهر توسط پنج
فروند هواپیمای اسرائیل بمباران شد که من این خبر
را از شبکه خبر سراسری صدا و سیمای جمهوری اسلامی
شنیدم حال آنکه انزمان اصلا عراق نیروگاه اتمی
نداشت و اصلا اسرائیل با صدام مشکلی نداشت حال چرا
اقایان اخبار جعلی مینویسند وجدان اقای مدیر سایت
باید بیدار باشد و درست تحقیق کند و مطالب را
همانطوری که بوده بنویسیدلطفا .... در ضمن
اسرائیل سگ کی باشد که بخواهد به شیران ایرانی چپ
نگاه کند اگر آنها تکنولوژی دارند ما در عوض هوش و
ذکاوت و شهامت داریم که اینها برای سر بلندی و

افتخار ما و ترسیدن دوشمنانمون کافیه .

-- یک ایرانی راستگو ، Oct 31, 2007 در ساعت 07:15 PM