رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ مهر ۱۳۸۷
برکناری مظاهری در گفت و گو با علی دهقان، روزنامه‌نگار اقتصادی:

«ظرف تورم ایران پر شده است»

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

علی لاریجانی، رییس مجلس ایران، دیروز از محمود احمدی‏نژاد، رییس جمهور، به خاطر برکناری مدام مدیران دولتی انتقاد کرد.

آقای لاریجانی گفت: «نباید به دنبال این باشیم که هرکس را به بهانه‏ای از سر راه برداریم.»

این حرف‏ها در شرایطی گفته می‏شود که هفته‏ی گذشته طهماسب مظاهری، رییس کل بانک مرکزی ایران، پس از یک سال از مقام خود برکنار شد و محمود بهمنی جایگزین وی شد.

آقای مظاهری هم قبلاً جایگزین ابراهیم شیبانی، رییس اسبق بانک مرکزی شده بود.

آقای بهمنی، سومین رییس کل بانک مرکزی در دولت محمود احمدی‏نژاد است.

از کابینه‏ی آقای احمدی‏نژاد تا‌کنون، وزرای امور اقتصاد و دارایی، کشور، تعاون، صنایع و معادن، آموزش و پرورش، دادگستری، نفت، رفاه و تامین اجتماعی و همین‏طور وزیر راه و ترابری خداحافظی کرده‏اند.

فرهاد رهبر، رییس سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی و ابراهیم شیبانی، رییس کل بانک مرکزی هم پیش‏تر تغییر کرده بودند.

طهماسب مظاهری پیش از تغییر، در نامه‏ای ۱۲ بندی به محمود احمدی‏نژاد، با بررسی وضعیت اقتصادی و مشکلات نظام بانکی ایران، از اجرا نشدن برنامه‏هایش گله کرده بود.

در گفت و گو با علی دهقان، روزنامه‏نگار اقتصادی، از او در‌باره‏ی پیامد‏های این جابجایی‏ها در تیم اقتصادی آقای احمدی‏نژاد پرسیدم.

Download it Here!

آقای احمدی‏نژاد پیش از این هم ‌نشان داده‏ است که کار خودش را می‏کند و با گوش‏های بسته، برنامه‏هایی را که دارد به جلو هدایت می‏کند.

آقای ‏طهماسب مظاهری ـ اگر اشتباه نکنم ‏ـ یازدهمین یا دوازدهمین فردی است که از کابینه‏ی نهم خداحافظی می‏کند.


طهماسب مظاهری، رییس برکنار شده بانک مرکزی ایران

بر اساس تجربه‏های قبلی هم می‏توان گفت که در حوزه‏ی اجرا اتفاقی رخ نخواهد داد.

گلایه‏ها خیلی زیاد است و همیشه هم بوده است. در ارتباط با آقای مظاهری کمی بیشتر شده و با یک نگرانی خیلی بزرگ همراه است. اما به نظر من اتفاقی نخواهد افتاد.

آقای احمدی‏نژاد امروز اعلام کرد: «تیم اقتصادی من برای اجرای طرح تحول اقتصادی هماهنگ‏تر شده است.»
نقطه‏ی عطف این ماجرا، روی‏کرد یک سری فعالان اقتصادی به رفتن آقای مظاهری است. به نظر می‏رسد که تقاضا برای گرفتن تسهیلات‌ بانکی دارد شدت پیدا می‏کند. در شرایطی که به زبان ساده، کف‌گیر بانک‏ها به ته دیگ خورده است، این نگاه همه را نگران کرده است.

بانک‏ها چیزی بیش از ۳/۹۲ درصد، بیشتر از توان خودشان وام پرداخت کرده‏اند. ۴۰هزار میلیارد تومان بین مانده‏ی تسهیلات تا سپرده‏های آزاد فاصله وجود دارد. مطابق اعلام بانک مرکزی، بانک‏ها ۶۰درصد، بدهی معوقه دارند. این‏ ارقام اصلاً خوشایند نیستند و به طبع اقتصاد هم ناسازگارند.

علی‏رغم تمام این آمار، اقتصادی‏ها و یا کسانی که طرف‏دار این هستند که ‌شیر تسهیلات بانکی به روی اقتصاد باز شود، رفتن آقای مظاهری را به فال نیک گرفتند و دارند برای دریافت تسهیلات بانکی برنامه‏ریزی می‏کنند.
اما این پرسش بدون پاسخ مانده است، که این تسهیلات از کجا قرار است تامین شود؟

آقای مظاهری در نامه‏ ‏‌به آقای احمدی‏نژاد‌، ‌‌روی چند شاخص مهم اقتصاد ایران و کارهای کارشناسی که در این زمینه صورت گرفته‌، تاکید کرده‏ است. هم‏چنین هفته‏ی گذشته مرکز پژوهش‏های مجلس هم گزارشی‌ در این مورد منتشر کرد. اساساً این گزارش‏ها در میان محافل اقتصادی مستقل ایران چه بازتابی داشته است؟

الان دو قطبی شده است؛ در یک قطب دولت با برنامه‏های اقتصادی‏اش قرار دارد، و یک قطب هم محافل اقتصادی هستند که نسبت‌ به دولت انتقاد دارند. اما دولت نشان داده که کار خودش را می‏کند و برنامه‏اش را اجرایی می‏کند.

رفتن آقای مظاهری هم، اتفاقی بود که پیش‏بینی می‏شد و دیر اتفاق افتاد. به نظر من،‌ بر‌اساس آن مناسبات‌ فکری که دولت نهم ‌دارد، باید زودتر از این‏ها اتفاق می‏افتاد.

آقای احمدی‏نژاد و دولت ایشان هم تا این‏جا نشان داده‏اند آن‏چنان اهمیتی برای محافل اقتصادی ـ حداقل در حوزه‏ی اجرا‌- قایل نیستند و کارهای خودشان را انجام می‏دهند.


محمد بهمنی، رییس جدید بانک مرکزی ایران

در نامه‏ی آقای مظاهری آمده است: دولت از توان مالی بانک‏ها اشتباه محاسباتی داشته و به اشتباه محاسبه کرده است که بانک‏ها می‏توانند ۲۸۰هزار میلیارد تومان تسهیلات بدهند. چیزی که بیشتر به یک طنز شبیه است.
این اشتباه محاسباتی نقطه‏ی عطف ماجرایی بوده که کار دست بانک مرکزی داده است.

به‏رغم این‌که این اشتباه محاسباتی مطرح و عیان شده، دولتی‏ها هم‌چنان بر این باورند که باید قفل تسهیلات بانکی باز شود و تسهیلات به سمت اقتصاد حرکت کند.

البته اگر مکانیسمی بود که این تسهیلات به سمت تولید و صنعت می‏رفت، خیلی اتفاق میمون و مبارکی بود.
منتها، مشکل این‏جاست که حتی صنعت‏گران هم بر این باورند که‌ به دلیل وجود سیتم‏های ابتذال در اقتصاد ایران، تسهیلات به سمت صنعت نخواهد رفت.

در مرکز آن‏چه «طرح تحول اقتصادی» نامیده می‏شود و برکناری آقای مظاهری به عنوان راه‌حلی برای پیش‏برد این طرح توجیه می‏شود، پرداخت نقدی یارانه‏ها است. پرسش‏نامه‏های اقتصادی که ظرف چند ماه گذشته بین گروه‏های مختلف مردم توزیع شده، تا چه حد امکان عملی کردن این طرح را فراهم کرده است؟ و نگاه اقتصاددانان به این پرسش‏نامه‏ها چگونه است؟

هدف‏مند شدن یارانه‏ها، چیزی نبوده که دولت آقای احمدی‏نژاد به آن فکر کند. پیش از این هم دولت‏های گذشته به آن فکر کرده بودند. اما فضا و شرایط اقتصاد کشور به گونه‏ای بود که اجازه نمی‏داد برنامه‏ریزهای اقتصادی بتوانند به‏طور ناگهانی این کار را بکنند. می‏توان گفت که این یک آرزوی قدیمی برای اقتصاد ایران بوده است.

اما در شرایط کنونی، که از سال ۱۳۸۳ تا امروز نرخ تورم از ۱۰.۵درصد به ۲۲.۵درصد رسیده و ما شاهد رشد نرخ تورم به مرز ۲۷درصد هستیم، فعالین اقتصادی مقدار زیادی نگران این مساله هستند که نقدی کردن ۲۳هزار میلیارد تومان یارانه (یا بخشی از آن) می‏تواند آثار تورمی برای کشور داشته باشد.

بدون تعارف، باید گفت که ظرف تورم اقتصاد ایران پر شده است.

برداشت تحلیل‏گران این است که دولت آقای احمدی‏نژاد به واسطه‏ی نزدیک بودن انتخابات دهم ریاست جمهوری، قصد دارد هر طور شده یارانه‏ها را نقدی کند. این یعنی یک اتفاق سیاسی در حوزه‏ی اقتصاد.

اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، می‏توان گفت که افق اقتصاد ایران مملو از رنگ‏های ناخوشایندی است که در آن رنگ تورم بر همه‏ی رنگ‏ها غلبه کرده است. این پیامد خوبی برای اقتصاد ایران ندارد.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
محمود بهمنی، مدیرکل جدید بانک مرکزی
وزیر کار خواستار برکناری خود و مظاهری شد
احتمال برکناری مظاهری قوت گرفت
برکناری طهماسب مظاهری از بانک مرکزی
عبده تبریزی و عطریانفر: مظاهری نباید برکنار می‌شد

نظرهای خوانندگان

از زماني كه دلارهاي نفتي وارد سيستم اقتصادي ايران شده است تورم يك معضل بوده و خواهد بود زيرا دولتهاي تا كنوني همكي با يك روش تقريبا مشابه دلارهاي نفتي را هزينه كرده اند و عمدتا هم توليد داخلي را نابود كردند . لذا تغييرات مسئولين نقشي در تغيير اين سياستها نداشته است هر وقت دولت با مشكل روبرو بوده اين دلارهاي نفتي بوده اند كه در دسترس قرار داشته اند به همين دليل هم هست كه در زمان شاه آنرا تبديل به وزارتخانه كردند تا درآمد نفت هم بخشي از در آمد دولت را تشكيل دهد كه اولين اشكال بود و تا زماني كه دولتها نتوانند از در آمد نفت به فكر زير ساختهاي اقتصادي باشند و آن هم نياز به رابطه ي خوب با جامعه جهاني ست امكان مهار تورم در ايران وجود ندارد .

-- فرهاد-فرياد ، Sep 28, 2008 در ساعت 04:05 PM