رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ بهمن ۱۳۸۶

اجلاس برلین و مناقشه هسته ای ایران

هوشنگ امیر احمدی: نیکلاس برنز معاون وزیر خارجه آمریکا، معمار سياست این کشور در قبال مناقشه هسته ای ايران بود و من اعتقاد دارم كه ايشان به اين نتيجه رسيد كه بعد از گزارش سازمانهاي جاسوسي آمریکا حركتش دارد به بن‌بست مي‌رسد و دولت آمريكا هم احساس كرد كه تا وقتيكه او برسر كار است، نمي‌تواند حركت ديگري انجام دهد.

وزراي خارجه‌ي كشورهاي عضو دائم شوراي امنيت بعلاوه‌ي آلمان، روز سه‌شنبه در نشستي در برلين شركت خواهند كرد تا درباره‌ي چگونگي صدور قطعنامه‌ي جديد در رابطه با مناقشه‌ي هسته‌اي ايران، بحث و تصميم‌گيري كنند. از سوي ديگر نيكلاس برنز، معاون سياسي وزارت امور خارجه آمريكا كه نقش مهمي در صدور قطعنامه‌هاي پيشين شوراي امنيت بازي كرده بود، از سمت خود استعفا داده است. ارتباط احتمالي اين استعفا و فضاي سياسي موجود در ارتباط با نشست برلين، از جمله مسائلي است كه در گفتگويي با هوشنگ اميراحمدي، كارشناس روابط ايران و آمريكا در ميان گذاشتم:

امیر احمدی: احتمالا آمريكا در این جلسه احساس تنهايي خواهد كرد ولي كماكان روي پنچ كشور ديگر مخصوصا روسيه و چين، فشار خواهد آورد كه همراه آمريكا در شوراي امنيت بمانند. براي اينكه آمريكايي‌ها خواهند گفت كه اگر چه گزارش سازمانهاي جاسوسي آمريكا گفته كه ايران بمب سازي را كنار گذاشته، ولي در عين حال ايران كماكان از دستور شوراي امنيت كه بايد غني سازي را متوقف كند سرپيچي مي‌كند و بنابراين اين را دليلي مي‌بيند كه اين فشار را بر روي ايران حفظ كند. ولي من اعتقاد دارم كه نتيجه اين جلسه موكول خواهد شد به گزارش آقاي البرادعي، رئيس سازمان انرژي هسته‌اي درباره ي ايران كه در ماه مارس قرار است تهيه شود. اگر در آن گزارش البرادعي بگويد كه آژانس تقريبا اطمينان حاصل كرده كه ايران فقط در خط صلح است و اينكه تمام سئوالاتي كه بايد ايران جواب مي‌داد، جواب داده و ديگر براي آژانس سئوال پاسخ داده نشده‌اي باقي نمانده، آنوقت كار آمريكا بيش از پيش مشكل خواهد شد. اما اگر كوچكترين اگر و مگري را در گزارش البرادعي پيدا كنند، آن را بهانه قرار مي دهند و روي كشورهاي ديگر فشار مي‌آورند و احتمالا استراتژي آمريكا اين خواهد بود كه بگوید اگر شما من را تنها بگذاريد، من مجبور مي‌شوم يك تنه به دعواي ايران بروم و اين به نفع هيچكس نيست. البته این خطرناك هم هست. اگر آمريكايي‌ها را تنها بگذارند آنها آمادگي اين را دارند كه حداقل در چارچوب دولت آقاي بوش حركتهاي تنها و خطرناكي را عليه ايران پيش ببرند، به همين دليل هم بايد نيروهاي اروپايي و چين و روسيه خيلي با دقت با اين جريان رفتار كنند.

اگر گزارش ماه مارس سازمان بين‌المللي انرژي اتمي مبني بر اين باشد كه ايران همكاري كامل كرده، آيا شرايط براي انتقال پرونده‌ي هسته‌اي ايران از شوراي امنيت به آژانس بين‌المللي فراهم خواهد شد؟

امیر احمدی: تا آمریکا نخواهد اين اتفاق نخواهد افتاد. براي اينكه آمريكا هر تصميمي در آنجا را مي‌تواند وتو كند. متاسفانه در شوراي امنيت ريش و قيچي هر دو به يك شكلي در اختيار آمريكاست. به همين دليل هم من فكر نمي كنم كه پرونده به همين سادگي به آژانس برگردد، حتي اگر آمريكا هيچ منطقي براي نگه داشتن آن نداشته باشد.

به اين ترتيب اگر شوراي امنيت نتواند براي اعمال فشار بيشتر عليه ايران تصمیم بگيرد، باقي‌ماندن پرونده ايران در شوراي امنيت چه كارايي‌ و چه ضرورتي خواهد داشت؟

امیر احمدی: دو تا وضعيت است. يكي اينكه پرونده در شوراي امنيت مي‌ماند و كار مهمي انجام نمي‌شود. دیگر اينكه پرونده به طور رسمي به آژانس بر مي‌گردد. دومين اتفاق احتمالا نمي‌افتد، براي اينكه آمريكايي‌ها به اين سادگي اين جريان را رها نمي‌كنند. ولي اگر پرونده در شوراي امنيت بماند و شورا نتواند تصميم بگيرد، معناي آن اين است كه آمريكايي‌ها اعلام خواهند كرد كه ديگر ديپلماسي با ايران كار نمي‌كند و آنوقت وارد جريان فشار دوجانبه و چند جانبه مي‌شوند، آنوقت خودشان مي‌توانند يك ائتلاف داوطلبانه علیه ايران درست كنند و بعضی كشورهاي اروپايي و ديگر كشورها را در آن بياورند. درست همان قضيه‌اي كه براي عراق راه‌ انداختند و سعي كنند كه همانطور سر و صدا راه بياندازند. ولي مي‌خواهم بگويم كه حتي اگر آقاي البرادعي بهترين گزارش را هم بنويسد، تا آمريكا نخواهد متاسفانه اين پرونده به آژانس برنخواهد گشت. بنابراين در تحليل نهايي ايران و آژانس و كشورهاي اروپايي و چين و روسيه باید سعي كنند كه آمريكا را قانع كنند كه شايد به نفع همه باشد كه اين پرونده به آژانس برگردد و شايد آژانس بهترين وسيله‌اي باشد براي اينكه نظارت كامل بر اين جريان هسته‌اي ايران بوجود بيايد.

همانطور كه مي‌دانيم نيكلاس برنز، معاون وزير خارجه آمریکا از سمت خود استعفا داده و در ماه مارس اين مسئوليت را ترك خواهد كرد. آقاي نيكلاس برنز، عنصر فعال برنامه‌ريزي و طرح‌ريزي قطعنامه‌ها عليه ايران بوده، آيا استعفاي او دليل سياسي دارد وتاثيري در مناقشه هسته‌اي ايران خواهد داشت؟

امیر احمدی: همانطور كه گفتيد نیکلاس برنز معمار سياست آمريكا در قبال ايران بود و من اعتقاد دارم كه ايشان به اين نتيجه رسيد كه بعد از آن گزارش سازمانهاي جاسوسي حركتش دارد به بن‌بست مي‌رسد و دولت آمريكا هم احساس كرد كه تا وقتيكه او برسر كار است، نمي‌تواند حركت ديگري انجام دهد. یعنی كه اگر قرار باشد آمريكا عقب‌نشيني كند، اين عقب‌نشيني را از طريق آقاي نيكلاس‌برنز نمي‌تواند بكند. به همين دليل هم من فكر مي‌كنم جانشين ايشان كه ويليامز برنز خواهد بود به احتمال زياد، كه ايشان الان سفير آمريكا در روسيه هست، آدمي هست عمل گرا كه خاورميانه را بهتر مي‌شناسد و ايران را بهتر مي‌شناسد. مخصوصا كه ايشان از روسيه مي‌آيد و رابطه نزديكي با روسيه دارد و احتمالا آمدن او و رابطه‌اش با روسها و واقع‌گرايي‌اش و شناختش از منطقه، مي‌تواند يك نوع سازش حد اقل بينابيني در رابطه با جريان هسته‌اي به وجود بياورد . البته همانطور كه عرض كردم اين بستگي دارد به اينكه آقاي البرادعي چه گزارشي بدهد و دیگر اینکه ايران چگونه مي تواند از اين فرصت استفاده كند. يعني اگر ايران كماكان بخواهد روي اين فكر كند كه حالا كه گزارش البرادعي مثبت است مي‌تواند هر طور كه بخواهد رفتار كند، آن هم خطرناك است. به نظر من اينطور مي‌آيد كه ايران هم دارد خودش را آماده مي‌كند كه شايد بتواند حركات بينابيني انجام دهد و به يك شكلي ايران و آمريكا با هم كنار بيايند.

Share/Save/Bookmark