رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ مرداد ۱۳۸۸
گفت و گو با فاطمه‏ حقیقت‌جو، فعال سیاسی و نماینده‏ی پیشین مجلس شورای اسلامی در مجلس ششم

حقیقت‌جو: حکم تنفیذ احمدی‌نژاد، بی‏اعتبار است

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

دو روز پس از انتخابات دهمین دوره‏ی ریاست جمهوری ایران، میرحسین موسوی نخستین کسی بود که با انتشار بیانیه‏ای، اعلام کرد دولت محمود احمدی‏نژاد فاقد مشروعیت سیاسی است.

پس از آن هم سید محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران، پیشنهاد همه‏پرسی از مردم را برای مشخص شدن مشروعیت نتایج انتخابات مطرح کرده است.

در این زمینه‏‏ با خانم فاطمه‏ حقیقت‌جو، فعال سیاسی و نماینده‏ی پیشین مجلس شورای اسلامی در مجلس ششم، در نیویورک به گفت‏ و گو نشستم و ابتدا از او در‌باره‏ی اهمیت رأی مردم و چگونگی ابطال انتخابات ریاست جمهوری ایران پرسیدم:

Download it Here!

اساس قانون اساسی کشور ما بر رأی است. اگر این حق سیاسی مردم به رسمیت شناخته نشود و تقلبی صورت بگیرد، طبیعی است که چنین انتخاباتی باطل است. احمدی‏نژاد هم در واقع، منتخب مردم نیست.

ما این را از مصاحبه‏ی وزیر اطلاعات هم می‏توانیم بفهمیم که اشاره کرد: آمریکا، انگلیس، مشارکت و هاشمی، همه با هم دست به دست هم دادند که احمدی‏نژاد رییس جمهور نشود. همین نشان می‏دهد که احمدی‏نژاد انتخاب نشده بود که حالا آقای وزیر اطلاعات می‏خواهد همه‏ی مردم ایران را به غلط، به غرب وصل کند و بگوید غرب نخواست احمدی‏نژاد انتخاب شود.

در هر حال، مردم ایشان را انتخاب نکردند. احمدی‏نژاد رییس جمهور ایران نیست. بنابراین مشروعیت هم ندارد، به دلیل این‌که مقبولیت مردمی ندارد و از این حیث است که حکم تنفیذ ایشان هم بی‏اعتبار و بی‏ارزش است.

در طول یک ماه گذشته می‏بینیم که آقای موسوی بسیار با استقامت دارد رهبری این جنبش را ادامه می‏دهد. با این‌که بیشترین فشار روی موسوی بوده، او متوقف نشده و این راه را ادامه داده است. گرچه فضا بسیار امنیتی، نظامی پلیسی است، ولی همان‏طور که آقای موسوی اشاره کرد که مردم با ابتکار خودشان روش‏های جدید‏تری را پیدا کنند، اشکال این مقاومت منفی متفاوت خواهد بود.

بنابراین، جنبش به راهش ادامه خواهد داد. گرچه ممکن است گاهی تظاهرات خیابانی داشته باشد و گاهی این مقاومت منفی شکل دیگری پیدا کند که هم‏چنان بیان‏گر اعتراض مردم باشد.


فاطمه‏ حقیقت‌جو، فعال سیاسی / عکس: فرنگیس محبی

فکر می‏کنید چه شکل دیگری می‏تواند پیدا کند؟

هر چیزی را که حکومت به رسمیت بشناسد، مثلاً این‌که بگوید در مراسمی شرکت کنید، ما می‏توانیم شرکت نکنیم. این بستگی به تصمیم جمعی دارد. یا مثل کاری که مردم مشهد کردند، وقتی احمدی‏نژاد رفت، تعداد بسیار کمی‏، زائران معمولی در آن‏جا بودند. جمعیت قابل توجهی آن‏جا حضور پیدا نکرده بود. یا برعکس، وقتی یک سخنران متعادل‌، مثل آقای هاشمی خطیب است، همه می‏روند و در نماز جمعه اعتراض‏شان را نشان می‏دهند.

یا مثلاً ممکن است کالای خاصی مورد تحریم قرار بگیرد. وقتی آگهی‏های صدا و سیما به این دلیل که فروش محصولات شرکت‏های آگهی دهنده پایین آمده است، افت پیدا می‏کند، نمونه‏ای از مقاومت منفی است. خود مردم باید بهترین شیوه‏ی اعلام اعتراض را با کم‏ترین هزینه انتخاب کنند.

همان‏طور که آقای موسوی هم گفته‏اند، این جنبش خیلی بیشتر از انتظار ایشان بزرگ‏تر شده و به قول خودشان، آقای موسوی به دنبال این جنبش می‏رود، تا جنبش به دنبال ایشان. آقای موسوی هم‏چنین گفتند که رنگ سبز از میان مردم آمده و جوان هفده، هیجده ساله‏ای در کمپین ایشان، شال سبزی به ایشان هدیه کرده است. فکر می‏کنید این نشان از چه دارد که مردم ایران، به خصوص جوانان، منتظر فرصتی بودند تا به خیابان‏ها بریزند؟

فکر می‏کنم، این ماحصل تمام سال‏های گذشته است که آزادی‏های قانونی مردم، روز به روز محدود و محدودترشده و شرایط اقتصادی مردم بدتر شد. هم‏چنین توهین و تحقیرها در طول سال‏های گذشته افزایش پیدا کرده و مدیریت غلطی که طول این چند سال وجود داشته، زمینه را فراهم کرد که مردم خواهان تغییر باشند و این تغییر را در عدم انتخاب مجدد آقای احمد‏ی‏نژاد می‏دیدند.

وقتی مردم این روش کم‏هزینه را انتخاب کردند، اما دیدند به امانتی که سپرده‏اند، خیانت شده و احساس کردند عزت‏شان مورد تحقیر و توهین قرار گرفته است، به همین دلیل حضور پیدا کردند که حداقل آزادی‏هایشان را از دست ندهند و مقاومت کنند.

مردم معمولاً از نظامی حمایت می‏کنند که حداقل شرایط زندگی دنیوی‏شان را فراهم کند. تازه حداقل‏ها، مردم انتظار حداکثری هم ندارند. دیگر فرقی نمی‏کند که این نظام، نظام جمهوری است، نظام دینی است یا نه. من فکر می‌کنم اکثریت مردم هم خواهان انقلاب و دگرگونی کلی نیستند. خواهان این هستند که آن حداقل‏های حقوق‏شان به رسمیت شناخته شود. اما ممکن است بخشی هم کسانی باشند که خواهان تغییر جمهوری اسلامی باشند.

تعدادی هم حتا از میان نیروهای بسیار بسیار وفادار به نظام جمهوری اسلامی که احساس می‏‏کنند اسلامیت و جمهوریت زیر سوال رفته است، کسانی مثل آقای هاشمی، محسن رضایی، خود مهندس موسوی یا بخشی از بچه‏های سالم وزارت اطلاعات و سپاه که دور آن‏ها را گرفته‏اند، آدم‏های وفاداری هستند که فقط در صدد اصلاح همین نظام هستند.

به نظر من، سه دسته را می‏توان دید ولی غالب مردم دنبال شرایط بهتر هستند. حال، هرچقدر نظام و شخص آقای خامنه‏ای اجازه ندهند این درخواست‏های قانونی، مشروع و مقبول مردم در چهارچوب این نظام پاسخ پیدا کند، طبیعی است که مردم قسم نخورده‏اند تا ابد پافشاری کنند و بگویند ما فقط جمهوری اسلامی را می‏خواهیم و لاغیر. ممکن است در آینده این درخواست‏ها فراتر برود.

شما راجع به آقای رحیم مشائی و آقای احمدی‏نژاد هم صحبتی کردید. فکر می‏کنید، آقای احمدی‏نژاد این اعتماد به نفس را از کجا می‏آورد؟

به دلیل جایگاه تقلبی که دارد. آدمی که در این ظرفیت نبوده…

منظورم در میان اصول‏گرایان که الان…

اصول‏گراها که الان مخالف او هستند. منظورم همین است، اصول‏گراها پشت او ایستادند و کسی که در انتخابات، انتخاب نشده را رییس جمهور کردند. طبیعی است که این آدم به خودش حق می‏دهد که بله، پس من چیزی بودم و مهم‏تر از همه هستم که گرچه رأی نیاوردم، همه مرا به عنوان رییس جمهور اعلام کردند. پس حال به همین دلیل هم من هر کسی را هم که بخواهم، می‏آورم.

Share/Save/Bookmark

Farangis Mohebbi
Interview: Fatemeh Haghighatjoo

نظرهای خوانندگان

شعار مردمی تظاهر کنندگان ایرانی تا پیروزی بر دیکتاتورها:
موج سبزم
سبز سبزم
من رها می کنم این وطن را:
آمدم آمدم تا که مانم
آمدم آمدم تا که مانم
------------------
ای برادر
خون خواهر
می چکد، می دهد این ندا را:
آمدم آمدم تا که مانم
آمدم آمدم تا که مانم
--------------------
خشم ملت
شور امت
می دهد هر دمم این ندا را:
آمدم آمدم تا که مانم
آمدم آمدم تا که مانم

-- yek hamvatan ، Jul 30, 2009 در ساعت 09:00 PM

خانم حقیقت جو . من از مرد بودن خودم خجالت میکشم وقتی مردای بیشرفی رو میبینم که اینطور افتادن به جون زن و بچه مردم.

-- مرد! ، Jul 31, 2009 در ساعت 09:00 PM